1- دانشگاه تبریز ، khalaj@tabrizu.ac.ir 2- دانشگاه تبریز
چکیده: (10510 مشاهده)
مقدمه: نقایص مرتبط با عملکرد ناقلهای ژنی اعم از ناقلهای ویروسی و غیر ویروسی باعث شده است محققان برای دستیابی به ناقل یا ناقلهای ژنی ایدهآل به تحقیقات خود ادامه دهند. فاژها به خاطر داشتن یکسری مزیتها همچون حفاظت از ژن خارجی، عدم ایمنیزایی و پایداری در شرایط مختلف، به عنوان گزینهای مطلوب برای انتقال ژن مطرح شدهاند. هدف از این پژوهش، دستیابی به یک سازه فاژی و ارزیابی پتانسیل آن جهت انتقال ژن به سلولهای یوکاریوتی بوده است.
روش بررسی: با برش درون سلولی ناقل فاژی Lambda-Zap CMV XR که دارای ژن GFP بوده است، سازه فاژمیدی pCMV-Script Ex بدست آمد و پس از بستهبندی توسط فاژ کمکی، ذرات فاژی M13 GFP حاصل شدند. ذرات فاژی حاصل جهت آلودهسازی رده سلولی انسانی AGS مورد استفاده قرار گرفتند. در نهایت به کمک روشهای PCR و میکروسکوپ فلورسانس میزان ورود ذرات فاژی M13-GFP به رده سلولی انسانی مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: بررسی سلولهای تیمار شده با میکروسکوپ فلورسانس نشان داد که ذرات فاژی M13-GFP توانایی ورود و بیان ترانسژن در سلولهای یوکاریوتی را دارند با این وجود کارآیی انتقال بسیار ناچیز است. همچنین نتایج حاصل از PCR گویای این مطلب است که میزان ورود حامل ژنی M13-GFP به رده سلولهای یوکاریوتی وابسته به دوز میباشد.
نتیجهگیری: نتایج گویای آن است که فاژ M13 میتواند به عنوان یک سیستم مناسب برای انتقال ژن به سلولهای یوکاریوتی در نظر گرفته شود، چراکه تمایل ورود آنها به سلولهای یوکاریوتی بسیار کم است و میتوان با اتصال و یا نمایش مولکولهای هدفگیری بر سطح ذرات فاژی، ترانسژن را به شکل مؤثری به سلول هدف منتقل کرد.
واژههای کلیدی: ژندرمانی، انتقال ژن، فاژ M13.
وصول مقاله:7/7/92 اصلاحیه نهایی:16/9/92 پذیرش:30/10/92
Khalaj-Kondori M, Abedheydari S E, Hosseinpour-faizi M A. Construction of a phage M13-based gene carrier and examination of its capacity for transgene delivery and expression in eukaryotic AGS cell line. SJKU 2014; 19 (2) :114-123 URL: http://sjku.muk.ac.ir/article-1-1377-fa.html
خلج کندری محمد، عابد حیدری سیده الهام، حسینپور فیضی محمد علی. ساخت حامل ژنی مبتنی بر باکتریوفاژ M13 و ارزیابی توانایی آن در انتقال و بیان ترانسژن در رده سلولی یوکاریوتی AGS. مجله علمي دانشگاه علوم پزشكي كردستان. 1393; 19 (2) :114-123