چکیده: مقدمه و هدف: سازگاری به تمام راهبردهایی اطلاق میشود که فرد برای مدیریت موقعیتهای استرسزا زندگی، اعم از تهدیدهای واقعی یا غیرواقعی از آنها استفاده میکند. هدف از این مطالعه تعیین تأثیر آموزشمهارتهایزندگیبر سازگاریدختران دانشآموز دبیرستانی و ارتباط آن باسواد سلامت میباشد. مواد و روشها: روش نمونهگیری چندمرحلهای انجام گردید. آموزش مهارتهای زندگی در دوازده جلسه 45 دقیقهای بهروشسخنرانی،بحثگروهی،پرسشوپاسخ انجامگردید. جهت جمعآوری اطلاعات ازپرسشنامه سازگاری دانشآموزی و پرسشنامه استاندارد سواد سلامت استفادهشده است. برای آنالیز داده ها با استفاده از SPSS.22 وآزمونهای کای اسکوئر و دقیق فیشر، آزمون تی مستقل و همبستگی پیرسون استفاده شد. سطح معنیداری (05/0) در نظر گرفته شد. یافتهها:میانگین نمره سواد سلامت در گروه مداخله /12 ± 7/70 و در گروه کنترل 2/15 ± 6/67 (21/0=P ). نمره سازگاری عاطفی در گروه مداخله 41/2 ± 48/5 و در گروه کنترل 41/2 ± 37/7(0001/0 =P) و نمره سازگاری کلی در گروه مداخله 33/4 ± 97/24و در گروه کنترل88/3 ± 23/27 (003/0 =P) که دو گروه موردمطالعه بعد از مداخله آموزشی تفاوت معنی دار آماری داشتند. نمره سازگاری عاطفی در گروه مداخله (از 63/2 ± 58/6 به 41/2 ± 48/5 ) و نمره سازگاری کلی از92/4 ± 65/26 به 33/4 ± 97/24) بعد از مداخله آموزشی بطور معنی داری بهبود یافتند(0.05>(P. همبستگی منفی و معنیداری بین نمره سازگاری عاطفی دانش آموزان با نمره سواد سلامت مشاهده شد (018/0=P ). نتیجهگیری:این مطالعه نشان میدهد که آموزش مهارتهای زندگی به طور مؤثری میتواند سازگاری عاطفی دانشآموزان را بهبود بخشد، اما تأثیر آن بر سازگاری اجتماعی و آموزشی نیاز به بررسیهای بیشتری دارد.