۱۷ نتیجه برای یادگیری
دكتر مهرداد روغنی ، دكتر تور اندخت بلوچ نژاد مجرد ، دكتر فرشاد روغنی دهکردی ،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۵ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: دیابت قندی بویژه نوع ۱ موجب بروز اختلال در روندهای مرتبط با یادگیری، حافظه و شناخت در جامعه انسانی و حیوانات آزمایشگاهی میگردد. با توجه به وجود شواهد متعدد مبنی بر اثر تقویتکننده علف چای بر حافظه و یادگیری، لذا اثر تجویز خوراکی و درازمدت بخش هوایی علف چای (Hypericum perforatum) بر یادگیری و حافظه در موشهای صحرایی دیابتی با استفاده از آزمون اجتنابی غیرفعال مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: ۴۸ رأس موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به چهار گروه کنترل، کنترل تحت تیمار با علف چای، دیابتی، و دیابتی تیمار شده با علف چای تقسیمبندی شدند. تیمار با علف چای به مدت ۱ الی ۲ ماه ادامه یافت. برای دیابتی نمودن موشها از استرتوزوتوسین به فرم تک دوز و داخل صفاقی به میزان ۶۰ میلیگرم بر کیلوگرم وزن حیوان استفاده گردید. میزان گلوکز سرم قبل از بررسی و در طی هفتههای چهارم و هشتم پس از بررسی تعیین گردید. بعلاوه، برای بررسی حافظه و یادگیری حیوانات، میزان عملکرد از نظر تأخیر اولیه (Initial Latency) و تأخیر در حین عبور (Step-through Latency) در آزمون اجتنابی غیر فعال پس از گذشت یک و دو ماه تعیین گردید.
یافتهها: نتایج بدست آمده نشان داد که تجویز بخش هوایی علف چای با یک نسبت وزنی ۱۵/۱ به مدت یک الی دو ماه در موشهای گروههای کنترل و دیابتی تغییر معنیدار در میزان گلوکز سرم ایجاد نمینماید. بعلاوه، در موشهای دیابتی و دیابتی تحت تیمار با علف چای فقط در پایان ماه دوم افزایش معنیدار در مورد تأخیر اولیه در مقایسه با گروه کنترل بدست آمد (۰۵/۰p<). بعلاوه، از نظر تأخیر اولیه هیچگونه تفاوت معنیدار بین دو گروه دیابتی و دیابتی تحت تیمار مشاهده نگردید، که خود به مفهوم عدم تغییر توانایی موشها در کسب اطلاعات جدید در موشهای دیابتی تحت تیمار میباشد. از طرف دیگر، با اندازهگیری تأخیر در حین عبور مشخص شد که تیمار موشهای گروه کنترل با علف چای موجب افزایش معنیدار تأخیر در حین عبور در پایان ماههای اول (۰۵/۰p<) و دوم (۰۵/۰p<) در مقایسه با گروه کنترل میگردد. همچنین، کاهش تأخیر در حین عبور در موشهای دیابتی (۰۵/۰p<) و افزایش آن (۰۵/۰p<) در موشهای دیابتی تحت تیمار در پایان ماه دوم بخوبی مشاهده گردید.
نتیجهگیری: مصرف خوراکی و درازمدت بخش هوایی علف چای موجب افزایش توانایی حیوان برای ذخیره نمودن اطلاعات در انبارهای حافظه و افزایش قدرت به یادآوری اطلاعات انبار شده در حیوانات سالم و دیابتی شده میگردد.
کلید واژهها: علف چای، یادگیری و حافظه، آزمون اجتنابی غیرفعال، دیابت قندی، استرپتوزوتوسین، موش صحرایی
وصول مقاله: ۱/۶/۸۴ اصلاح نهایی: ۲۱/۴/۸۵ پذیرش مقاله: ۳۱/۴/۸۵
دكتر محمود سلامی ، سید علیرضا طلایی زواره،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۹ )
چکیده
خلاصه
زمینه و هدف: بسیاری از رفتارهای پستانداران بالغ محصول برهمکنش فعالیتهای وابسته به ژنتیک و تجربه حسی در دوره بحرانی تکامل مغز است. هدف از انجام این مطالعه بررسی تقابل اثر ملاتونین، آنتاگونیست آن؛ لوزیندول و تیمار روشنائی بر فرآیندهای یادگیری و حافظه فضایی موشهای صحرایی در ماز آبی موریس است.
روش بررسی: با استفاده از ۶۰ رأس موش صحرائی نر ۴۵ روزه که به طور تصادفی در ۲ گروه توزیع شده بودند، این مطالعه تجربی انجام شد. گروه CO (Control) که حیوانات این گروه از بدو تولد تا پایان آزمایشات در شرایط تاریکی- روشنایی ۱۲-۱۲ ساعته قرار داشتند و گروه LR (Light Reared) که در روشنائی کامل رشد یافتند. هر گروه به سه زیر گروه کنترل، دریافتکننده ملاتونین و دریافتکننده لوزیندول تقسیم شد. با استفاده از ماز آبی موریس روند یادگیری و تثبیت حافظه حیوانات به مدت ۵ شب بررسی شد.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان میدهند که در مرحله یادگیری حیوانات LR یادگیری کندتری دارند. همچنین، ملاتونین باعث کندتر شدن روند یادگیری موشهای کنترل میگردد. لوزیندول باعث بهبود یادگیری موشهای LR شد. تیمار روشنائی و ملاتونین بر تثبیت حافظه این حیوانات بیتأثیر بود و لوزیندول تنها باعث اختلال در تثبیت حافظه موشهای کنترل گردید.
نتیجهگیری: تیمار روشنائی باعث ایجاد اختلال در روند یادگیری فضائی موشهای صحرائی میشود و نیز ملاتونین، یادگیری فضائی حیوانات کنترل را با مشکل مواجه میکند. هیچ کدام از دو مداخله فوق بر روند تثبیت حافظه مؤثر نیستند.
کلید واژهها: تیمار روشنائی، یادگیری و حافظه فضایی، ملاتونین، لوزیندول، موش صحرایی
وصول مقاله: ۲۰/۱۱/۸۸ اصلاحیه نهایی: ۱۵/۲/۸۹ پذیرش مقاله: ۲۲/۴/۸۹
دکتر مجید نوائیان، دکتر مرتضی پیری، دکتر بهاره پاکپور،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۰ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: کانابینوئیدهای درون زاد و مواد اپیوئیدی هر دو به مقدار زیاد در مغز بیان میشوند و نقش مهمی در تعدیل فرآیندهای عصبی برعهده دارند. در این مطالعه نقش احتمالی سیستم کانابینوئیدی هیپوکامپ پشتی بر روی فراموشی القاء شده با مورفین و یادگیری وابسته به وضعیت مورفین در موشهای سوری نر مورد بررسی قرار گرفته است.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی از ۲۵۵ سر موش کوچک آزمایشگاهی نر نژاد NMRI استفاده شد. نمونهها پس از بیهوشی در دستگاه استریوتاکسی قرار گرفتند و کانولگذاری دو طرفه در ناحیه CA۱ هیپوکامپ پشتی انجام شد. بعد از طی دوره بهبودی هفت روزه، آزمون رفتاری با استفاده از دستگاه یادگیری احترازی غیر فعال آغاز شد. در این مطالعه مورفین به عنوان آگونیست گیرنده اپیوئیدی و WIN۵۵,۲۱۲-۲ به عنوان آگونیست گیرنده کانابینوئیدی استفاده شده است.
یافتهها: تزریق درون صفاقی مورفین بلافاصله بعد از آموزش به صورت وابسته به دوز تثبیت حافظه اجتنابی مهاری را در حیوان کاهش داد (۰۱/۰P<). فراموشی القاء شده با تزریق بعد از آموزش مورفین با تزریق همان مقدار مورفین قبل از آزمون اصلاح میگردد (۰۰۱/۰P<)، که به این حالت یادگیری وابسته به وضعیت گفته میشود. تزریق قبل از آزمونWIN۵۵,۲۱۲-۲ به ناحیه هیپوکامپ پشتی فراموشی القاء شده با مورفین را به حالت عادی برمیگرداند (۰۰۱/۰P<).
نتیجهگیری: این یافتهها نشان میدهند که گیرندههای کانابینوئیدی ناحیه CA۱ هیپوکامپ پشتی نقش مهمی در فراموشی القاء شده با مورفین و یادگیری وابسته به وضعیت مورفین بازی میکنند.
کلید واژهها: کانابینوئیدها، مورفین، یادگیری اجتنابی مهاری
وصول مقاله: ۲۵/۱۱/۸۹ اصلاحیه نهایی: ۲۱/۲/۹۰ پذیرش مقاله: ۱۵/۶/۹۰
زهرا بشیری، دکتر شهربانو عریان، دکتر بهاره پاکپور، دکتر مجید نوائیان، دکتر مرتضی پیری،
دوره ۱۷، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: بدلیل همپوشانی بین گیرنده های گابا و نیکوتینی در برخی از ساختارهای مغزی نظیر هیپوکامپ پشتی، احتمال وجود برهمکنش بین سیستم نیکوتینی استیل کولین و گابائرژیک در زمینه اعمال شناختی وجود دارد. در این مطالعه نقش احتمالی گیرنده های نیکوتینی هیپوکامپ پشتی بر روی فراموشی القاء شده با موسیمول (آگونیست گیرنده های گاباـ A) و یادگیری وابسته به وضعیت موسیمول در موش های سوری نر مورد بررسی قرار گرفته است.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی از ۱۸۵ سر موش کوچک آزمایشگاهی نر نژاد NMRI و داروهای نیکوتین و موسیمول استفاده شد. نمونه ها پس از بیهوشی در دستگاه استریوتاکسی قرار گرفتند و کانول گذاری دوطرفه در ناحیه CA۱ هیپوکامپ پشتی انجام شد. بعد از طی دوره بهبودی هفت روزه، آزمون رفتاری با استفاده از دستگاه یادگیری احترازی غیر فعال مدل Step-down انجام شد و میزان تأخیر حیوان در پایین آمدن از سکو به عنوان معیار حافظه اندازه گیری شد.
یافته ها: تزریق پس از آموزش موسیمول (۱۵/۰ و ۰۷۵/۰ میکروگرم بر موش) باعث تخریب حافظه می شود. حافظه تخریب شده با تزریق موسیمول (۱۵/۰ میکروگرم بر موش) بطور کامل با بکار بردن موسیمول یا نیکوتین (۵/۱ و ۱ میکروگرم بر موش) در روز آزمون به حالت عادی برمی گردد، که نشان دهنده القاء یادگیری وابسته به وضعیت توسط موسیمول می باشد.
نتیجه گیری: این یافته ها نشان داد که گیرنده های نیکوتینی هیپوکامپ پشتی نقش مهمی در فراموشی ایجاد شده با موسیمول و یادگیری وابسته به وضعیت القاء شده با موسیمول بازی می کنند.
کلید واژه ها: موسیمول، نیکوتین، یادگیری وابسته به وضعیت، یادگیری احترازی غیر فعال، موش کوچک آزمایشگاهی.
وصول مقاله :۴/۱۰/۹۰ اصلاحیه نهایی: ۲۹/۱/۹۱ پذیرش: ۷/۲/۹۱
دکتر مجید نوائیان، دکتر بهاره پاکپور، دکتر مرتضی پیری،
دوره ۱۹، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده
سابقه و هدف: سیستمهای آدرنرژیک و گابائرژیک مغز نقش مهمی در حافظه و یادگیری دارند. مطالعات قبلی نشان می دهند که مورفین، هیستامین و لیتیوم یادگیری وابسته به وضعیت ایجاد میکنند. در این مطالعه اثر گیرندههای آلفا-۱-آدرنرژیک ناحیه ۱CA بر روی یادگیری وابسته به وضعیت موسیمول مورد بررسی قرار گرفته است.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی از موش کوچک آزمایشگاهی نر بالغ نژاد NMRI استفاده شد. حیوان ها بیهوش شدند و با استفاده از دستگاه استریوتاکسی کانول گذاری دوطرفه در ناحیه CA۱ هیپوکامپ پشتی انجام شد. بعد از طی دوره بهبودی هفت روزه، آزمون رفتاری با استفاده از دستگاه یادگیری احترازی غیر فعال آغاز شد. داده ها با آنالیز واریانس یک طرفه، ناپارامتریک کروسکال ـ والیس و به دنبال آن تست من ـ ویتنی آنالیز شدند.
یافتهها: تزریق پیش از آموزش یا پیش از آزمون موسیمول به ناحیه CA۱ باعث تخریب حافظه اجتنابی مهاری در روز آزمون شد (۰۱/۰P<). تزریق قبل از آزمون موسیمول حافظه تخریب شده با موسیمول قبل از آموزش را برمی گرداند (۰۰۱/۰P<). تزریق قبل از آموزش فنیل افرین نیز باعث برگشت فراموشی القاء شده با موسیمول قبل آموزش می شود (۰۱/۰P<). تزریق قبل از آزمون پرازوسین به ناحیه CA۱ دو دقیقه قبل از تزریق مقدار مؤثر موسیمول ، جلوی یادگیری وابسته به وضعیت موسیمول را میگیرد (۰۱/۰P<).
نتیجه گیری: بطور کلی میتوان گفت که گیرندههای آلفا ـ۱ـ آدرنرژیک هیپوکامپ پشتی نقش مهمی در یادگیری وابسته به وضعیت موسیمول در روز تست دارند.
کلمات کلیدی: موسیمول ، گیرنده آلفا ـ ۱ ـ آدرنرژیک، هیپوکامپ پشتی، یادگیری وابسته به وضعیت.
وصول مقاله:۱۷/۱/۹۲ اصلاحیه نهایی:۱۱/۵/۹۳ پذیرش:۱۵/۵/۹۳
امید رضا تمتاجی، مژگان محمدی فر، محمد بهنام، دکتر محسن تقی زاده، سید علی رضا طلائی،
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف: بسیاری از تواناییهای یادگیری و حافظه در بیماریهای مختلفی مانند آلزایمر و دمانس کاهش پیدا میکند. مطالعه حاضر اثر عصاره الکلی برگ توتسفید را براختلال یادگیری و حافظه فضایی در مدل حیوانی دمانس ناشی از اسکوپولامین مورد بررسی قرار داده است.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی، چهل موش صحرایی نر نژاد ویستار در ۵ گروه قرار گرفتند (۸ موش در هر گروه): گروه کنترل، گروه کنترل اسکوپولامین و گروههای دریافت کننده اسکوپولامین بعلاوه عصاره الکلی برگ توت سفید در ۱۰۰، ۲۰۰ و ۴۰۰ میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن در روز. یادگیری و حافظه با استفاده از ماز آبی موریس پس از ۲۸ روز ارزیابی گردید. تجزیه و تحلیل آماری نیز با آزمونهای repeated measures ANOVA و Bonferroni انجام گردید.
یافتهها: در گروه کنترل اسکوپولامین، تزریق اسکوپولامین باعث اختلال یادگیری (۰۰۱/۰>P) و حافظه فضایی (۰۵/۰>P) در مقایسه با گروه کنترل شد. تجویز عصاره الکلی برگ توتسفید در دوز ۱۰۰ (۰۵/۰>P)، ۲۰۰ (۰۰۱/۰>P) و ۴۰۰ میلیگرم (۰۰۱/۰>P) اختلال در یادگیری را بهبود بخشید. همچنین این عصاره در دوزهای ۲۰۰ و ۴۰۰ میلیگرم بر کیلوگرم مانع اختلال در حافظه فضایی موشهای صحرایی گردید (۰۵/۰>P).
نتیجهگیری: این نتایج نشان داد که عصاره الکلی برگتوت سفید عملکرد یادگیری و حافظه فضایی را در موشهای دریافت کننده اسکوپولامین افزایش میدهد.
کلمات کلیدی: توت سفید، اسکوپولامین، حافظه فضایی، یادگیری، ماز آبی موریس
وصول مقاله:۱۹/۳/۹۴ اصلاحیه نهایی:۳/۸/۹۴ پذیرش:۱۴/۱۰/۹۴
سامان غلامرضایی، مجید طاعتی،
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف: ورزش و ملاتونین به تنهائی تاثیر قابل ملاحظه ای بر فعالیت های مغزی مانند یادگیری و حافظه دارند. هدف از این مطالعه مشخص نمودن تاثیر متقابل ملاتونین و ورزش در یادگیری و حافظه فضایی موش بزرگ آزمایشگاهی است.
روش بررسی: در این مطالعه که از نوع تجربی می باشد گروه ها (۷ سر رت ویستار در هر گروه) در دو آزمایش ۱ و ۲ به ترتیب عبارت بودند از: (مداخله۱) بدون ورزش + حامل ملاتونین، ورزش + حامل ملاتونین، بدون ورزش + ملاتونین، ورزش + ملاتونین. (مداخله۲) بدون ورزش + سرم فیزیولوژی، ورزش + سرم فیزیولوژی ، بدون ورزش + لوزیندول، ورزش + لوزیندول (مهار کننده گیرنده های M۱ و M۲ ملاتونین). تزرق داخل صفاقی دارو ها ۵/۰ ساعت قبل از برنامه ورزشی ترد میل (۱ساعت در روز) بمدت ۱۵ روز انجام گرفت. سپس حیوانات با استفاده از ماز آبی موریس از نظر یادگیری و حافظه فضایی مورد بررسی قرار گرفتند. در خاتمه تحلیل آماری اطلاعات بدست آمده توسط روش آماری آنالیز واریانس دو طرفه انجام گرفت.
یافته ها: ملاتونین موجب کاهش معنی دار یادگیری و حافظه فضایی رت ها در هر دو شرایط ورزش و بدون ورزش شد. مهار گیرنده های ملاتونین با لوزیندول توانست موجب بهبود حافظه فضایی در شرایط بدون ورزش شود اما هیچ تاثیری بر یادگیری و حافظه فضایی در شرایط ورزش نداشت.
نتیجه گیری: این یافته نشان می دهد که اثرات مفید ورزش بر روی یادگیری و حافظه فضایی مستقل از ملاتونین و گیرنده های آن به انجام می رسد.
کلید واژه ها: ملاتونین، ورزش، یادگیری، حافظه فضایی
وصول مقاله:۱۰/۹/۹۴ اصلاحیه نهایی:۱۸/۱۱/۹۴ پذیرش:۲۱/۱۱/۹۴
دکتر عباس علیمرادیان، سعید قاسمی، محمد ظهیری، امیر حسین سعیدی، حسین میلادی، دکتر مهدی صادق،
دوره ۲۳، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال یادگیری و حافظه در پی دیابت مزمن با قند خون کنترل نشده رخ می دهد. عصاره برگ جینکو جریان خون مغز را بهبود می دهد. همچنین دارای ترکیبات آنتی اکسیدانی می باشد، بنابراین اثرات مفیدی در بیماریهای عصبی نشان داده است. در مطالعه حاضر کارآیی عصاره برگ جینکو در اختلال حافظه و آسیب نورونی هیپوکمپ ناشی از دیابت بررسی شده است.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی ۲۸ سر موش صحرائی نر بالغ نژاد Spargue–Dawley استفاده شد. مدل دیابت با تزریق استرپتوزوسین (mg/kg; i.p ۶۰STZ: ) ایجاد گردید. عصاره برگ جینکو (mg/kg ۴۰) بصورت خوراکی روزانه و به مدت دو هفته به حیوانات داده شد و اثرات آن در جبران اختلال حافظه و آسیب بافت هیپوکمپ بررسی گردید. حافظه فضایی در مازآبی موریس طی چهار روز اندازه گیری شد، سپس مغز حیوانات استخراج و بعد از رنگ آمیزی بافتی میزان آسیب بافت هیپوکمپ با شمارش نورونی بررسی گردید.
یافته ها: زمان پیدا کردن سکو در مازآبی در گروه STZ در مقایسه با گروه کنترل افزایش معناداری داشت (۰۵/۰ p<) درحالیکه تجویز عصاره جینکو در حیواناتی که STZ دریافت کرده اند، سبب کاهش معنادار زمان رسیدن به سکو شد (۰۵/۰ p<). بعلاوه STZ باعث کاهش شمارش نورونی هیپوکمپ شد (۰۰۱/۰ p<) و تجویز عصاره جینکو در گروه STZ سبب بهبود اثرات STZ در کاهش نورونی گردید (۰۱/۰ p<).
نتیجه گیری: عصاره برگ جینکو اختلال حافظه ناشی از دیابت و همچنین کاهش شمارش سلولی ناشی از دیابت را بصورت معناداری جبران کرد.
کلیدواژه ها: نوروپاتی، یادگیری، ماز آبی موریس، شمارش نورونی
وصول مقاله:۱۷/۹/۹۶ اصلاحیه نهایی:۲۲/۱۲/۹۶ پذیرش:۲۰/۱/۹۷
مژگان محمدی فر، فاطمه عقیقی، دکتر محمود سلامی، دکتر سید علیرضا طلائی،
دوره ۲۳، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: مصرف مکرر اپیوئیدها فعالیت مدارهای نورونی و شکلپذیری آنها را دستخوش تغییر قرار میدهد و مواجهشدن دستگاه عصبی نابالغ با این مواد میتواند تاثیرات عمیقتر و گستردهتری برجای بگذارد. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر مصرف مورفین در دوره شیردهی بر یادگیری و حافظه فرزندان موشهای صحرائی انجام شده است.
روش بررسی: این مطالعه تجربی روی ۴۰ سر موش صحرائی نر نژاد ویستار ۴۵ تا ۵۰ روزه در یک گروه کنترل (CO) و ۳ گروه از حیواناتی که مادران آنها در دوره شیردهی هر ۱۲ ساعت یکبار بهترتیب ۵ (M۵)، ۱۰ (M۱۰) و ۲۰ (M۲۰) میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن مورفین سولفات بهصورت زیرپوستی دریافت کرده بودند، انجام شد. یادگیری فضائی به مدت ۴ شب (هر شب ۴ جلسه) در ماز آبی موریس سنجیده شد. شب آخر نیز حافظه فضائی بررسی شد.
یافتهها: نتایج مطالعه حاضر نشان میدهند که در مقایسه با حیوانات کنترل، موشهایی که مادران آنها در دوران شیردهی مورفین مصرف کرده بودند، بهمنظور یافتن سکوی پنهان زمان بیشتر را در ماز سپری کرده و مسافت بیشتری را نیز پیمودهاند و این اختلاف برای دوزهای ۱۰ و ۲۰ میلیگرم بر کیلوگرم مورفین معنیدار بود (۰۱/۰>P برای هردو مقایسه). همچنین، آنها زمان کمتر و مسافت کمتری را در ربع هدف در مرحله بازخوانی حافظه گذرانده بودند (۰۱/۰>P برای هردو مقایسه).
نتیجهگیری: میتوان گفت مصرف مورفین در دوره شیردهی توسط موشهای صحرائی بهصورت وابسته به دوز باعث ایجاد اختلال در یادگیری و حافظه فضائی فرزندان آنها میشود.
کلیدواژهها: مورفین، دوران شیردهی، یادگیری فضائی، حافظه، موش صحرایی
وصول مقاله:۲۶/۱۰/۹۶ اصلاحیه نهایی:۲۲/۲/۹۷ پذیرش:۱/۳/۹۷
بهنام امیر پور نجفآبادی، مهسا غلامی، پروین زارعی، سیروان حسینی، مهدی صادق،
دوره ۲۳، شماره ۵ - ( ۸-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: آسیب اعصاب محیطی و مرکزی در پی دیابت مزمن با قند خون کنترل نشده رخ میدهد. اثرات مثبت والپروات سدیم در بیماریهای تخریبی اعصاب نشان دادهشده و با تغییر بیان یکسری از ژنها اثرات محافظت نورنی و ترمیم آسیب نورونی دارد. در مطالعه حاضر کارایی یک دوره مصرف والپروات سدیم در جبران تغییر میزان هیپوکمپی فاکتورهای NF-KB، AP-۱، S۱۰۰B و GFAP ناشی از دیابت را بررسی کردهایم.
روش بررسی : در این مطالعه تجربی ۲۴ سر موش نر بالغ C۵۷B۱۵/J استفاده شد. مدل دیابت با تزریق آلوکسان (mg/kg; i.p ۱۵۰) ایجاد شد. والپروات سدیم با دوز (mg/kg; i.p. ۱۰۰) هر ۷۲ ساعت یکبار به مدت دو ماه به حیوانات تزریق شد. قند خون ناشتا با خونگیری از ورید دمی در ابتدا و انتهای آزمایشها اندازهگیری شد. سپس حیوانات کشته و هیپوکمپ استخراج و آمادهسازی برای اندازهگیری فاکتورهای بیوشیمیایی توسط کیتهای ELISA انجام شد.
یافتهها: افزایش قند خون ناشی از القاء دیابت توسط آلوکسان به دنبال دوره دوماهه تجویز والپروات بهصورت معناداری کاهش یافت (۰,۰۵ P<). همچنین تجویز مزمن والپروات در حیوانات دیابتی بهصورت معناداری افزایش ایجادشده در میزان هیپوکمپی فاکتورهای NF-KB، GFAP و S۱۰۰B را جبران کرد. (۰,۰۵P<).
نتیجهگیری: به نظر میرسد والپروات سدیم میتواند پیامدهای دیابت بر تغییر فاکتورهای بیوشیمیایی شاخص آسیب سلولی را در هیپوکمپ جبران کند و احتمالاً میتواند در نوروپاتی ناشی از دیابت مؤثر باشد.
مهرنوش خشنودی فر، روناک مهاجرپور، عزت الله رحیمی، دائم روشنی، یدا... زارع زاده،
دوره ۲۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: دانش و اندوخته های پزشکان با مرور زمان دچار کاهش می یابد، بنابراین جایگاه دوره های بازآموزی برای پزشکان بسیار مهم است. روش آموزش به صورت وارونه یا همان Flipped classroom یک روش آموزشی ترکیبی است که در ان در محتوی آموزشی با استفاده از فناوریهای نوین خارج از کلاس به فراگیران ارائه می شود. این مطالعه با هدف تعیین بررسی تاثیر استفاده از کلاس وارونه (Flipped Class) بر رضایت، مشارکت فعال و میزان یادگیری در دوره های خاص آموزش مداوم پزشکان عمومی در مرکز آموزش مداوم دانشگاه علوم کردستان در سال ۱۳۹۶ انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه که به صورت مداخله ای طراحی شده بود، تعداد ۱۲۰ نفر از پزشکان عمومی شاغل در شهرستان سنندج که مشمول قانون آموزش مداوم پزشکان بودند، وارد مطالعه شدند و با روش تخصیص تصادفی به دو گروه مداخله )گروه کلاس وارونه( و مقایسه )کلاس سنتی( تقسیم شدند. ابزارهای جمع آوری داده در این مطالعه شامل پرسشنامه رضایت سنجی محقق ساخته، چک لیست محقق ساخته جهت سنجش مشارکت فعال ، سئوالات پس از آزمون برای سنجش میزان یادگیری بود. شروع آموزش و فعالیتهای یادگیری در گروه مداخله از دو هفته قبل از روز تعیین شده جهت برگزاری دوره حضوری ، آغاز شد. گروه مقایسه تا روز برگزاری دوره بازآموزی، آموزشی دریافت نکردند و تنها به آنها اطلاع رسانی از طریق سامانه اموزش مداوم و ارسال نامه انجام شد. در گروه مداخله آموزش به صورت درخواست یافتن پاسخ برای سوالات ارایه شد و گروه مقایسه به روش معمول سخنرانی، آموزشهای خود را دریافت نمودند.
نتایج: نتایج مطالعه نشان داد که افراد شرکت کننده هر دو گروه از برگزاری دوره بازآموزی رضایت داشتند. با اینحال میانگین رضایت از برگزاری دوره بازآموزی به طور معنی داری در گروه مداخله بیشتر از گروه مقایسه بود. (P= ۰,۰۰۱) میانگین نمره پس از آزمون در گروه مداخله (۲,۲۵ ± ۱۵,۵۰ ) به طور معنی داری بیشتر از گروه مقایسه ( ۲,۱۸±۱۲,۸۵) بود (P= ۰,۰۰۰۱) . همچنین میانگین نمره مشارکت پزشکان شرکت کننده در بازآموزی نیز در گروه مداخله) ۱,۷۱ ±۹,۰۱) با اختلاف معنی داری نسبت به گروه مقایسه (۲.۰۲ ± ۷,۶) بیشتر بود (P= ۰,۰۰۰۱) .
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که آموزش به روش وارونه (Flipped Classroom) دربرنامه های آموزش مداوم پزشکان عمومی موثر و مفید است. این روش نه تنها یادگیری پزشکان را از برنامه های آموزش مداوم افزایش میدهد بلکه با افزایش رضایت مندی آنان زمینه مشارکت آنان در سیستم بهداشت و درمان را در امر بازآموزی افزایش داده و باعث اشتراک تجارب و به روز شدن دانش آنان می شود.
آقای ایمان اسکندری، خانم کوکب بصیری مقدم، آقای محمد مطلبی، خانم فاطمه قاسمی روشناوند،
دوره ۲۹، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: یادگیری دانشجویان در طول تحصیل یکی از مهمترین اهداف آموزشی در هر دانشگاه هست. با شیوع پاندمی کرونا دانشگاهها ناچار به تغییر روشهای سنتی و روی آوردن به روش آموزش مجازی شدند. حال اینکه روشهای نوین آنطور که شایسته است مورد بررسی قرار نگرفته بود. از این رو این مطالعه با هدف مقایسه بازده یادگیری دانشجویان در آموزش مجازی و حضوری در زمان شیوع پاندمی کرونا در دانشکدههای بهداشت و پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی گناباد انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه مقطعی بر روی نمونه ۲۱۰ نفری از دانشجو با رشتههای مختلف که به صورت نمونهگیری در دسترس وارد مطالعه شده بودند انجام شد. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامهی دو بخشی: اطلاعات دموگرافیک شامل ۹ سؤال و پرسشنامه ۴۵ سؤال استفاده شد. دادهها پس از جمعآوری وارد نرمافزار SPSS۲۲ شده و با استفاده از آزمونهای آماری مناسب تجزیهوتحلیل شدند.
یافتهها: میانگین نمرات بازده یادگیری در آموزش حضوری و مجازی به ترتیب ۳۲/۰۷ ±۹۶ /۱۶۵ و ۲۵/۳۹ ± ۱۰۴/۷۹ بود که بین دو شیوه آموزش تفاوت آماری معناداری وجود داشت(۰/۰۰۰=P). بر اساس آزمون ویلکاکسون نمره کل بازده یادگیری و تمامی مؤلفهها در دو گروه پرسشنامه معنادار بود به این صورت که در گروه آموزش حضوری نسبت به آموزش مجازی بازده یادگیری بالاتر بود ۰/۰۵>P
نتیجهگیری: این مطالعه دانشجویان در گروه آموزش حضوری بازده یادگیری بالاتری داشتند؛ و در برنامههای آتی این شیوه آموزشی توصیه میشود
کیمیا خورمی پور، جلیل آدابی، ثنا احمدی، ماریا کلهر، علی ابرازه، آزاد شکری،
دوره ۲۹، شماره ۳ - ( ۵-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: در زمان پاندمی کرونا اقدامات زیادی برای محدود کردن ارتباطات و قطع زنجیره انتقال ویروس صورت گرفت. یکی از این اقدامات برگزاری کلاسهای دانشگاهی بهصورت مجازی بود. مطالعه حاضر با هدف بررسی وضعیت آموزش مجازی از دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کردستان در دوران پاندمی کرونا انجام گرفت.
مواد و روشها: این مطالعه بهصورت مقطعی در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۰ در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کردستان که تجربه کلاسهای حضوری و مجازی را داشتند، انجام گرفت. پرسشنامه مورد استفاده شامل ۴ بخش مشخصات دموگرافیک و میزان مهارتهای فرد در زمینه IT، مزایا و معایب آموزش مجازی، مقایسه آموزش حضوری با یادگیری مجازی و میزان پذیرش کلاسهای مجازی بود. از آزمون کای اسکور و ویلکاکسون در سطح معنیداری ۰/۰۵<P استفاده گردید.
یافتهها: در مجموع ۴۰۶ دانشجو در مطالعه شرکت کردند. دسترسی آسان به مطالب آنلاین (۵۶/۸%) و کاهش تعامل با استاد (۷/۴۰%) به ترتیب مهمترین مزایا و معایب آموزش مجازی بودند. از دیدگاه دانشجویان، آموزش حضوری (سنتی) از نظر افزایش دانش و مهارت بالینی و شایستگی مؤثرتر از آموزش مجازی بود (۰/۰۵>P). میزان مقبولیت (۶۹% در مقابل ۳۷%) و فعالیتهای دانشجو (۶۰% در مقابل ۳۳%) در آموزش سنتی به نسبت مجازی به طور معنیداری بیشتر بود (۰/۰۵>P). همچنین بین دانشکدهها تفاوت معنیداری در دیدگاه دانشجویان در خصوص اثر بخشی و مقبولیت آموزش سنتی به نسبت آموزش مجازی وجود داشت (۰/۰۵>P).
نتیجهگیری: با توجه به وجود تفاوت معنیدار در اثربخشی و مقبولیت آموزشهای سنتی نسبت به آموزش مجازی و میزان اهمیت اجرای برنامههای آموزش مجازی در سالهای اخیر پس از همهگیری کرونا و همچنین احتمال افزایش گرایش دانشگاهها به ترکیب آموزش مجازی با سنتی در سالهای آینده، تلاش در جهت ارتقای زیرساختهای آموزش مجازی و ارائه راهکارهایی جهت رفع مشکلات و بهبود برنامه های مجازی حائز اهمیت هست.
دکتر محمدرضا نوروزی، خانم مرضیه برزگر، آقای مهدی علیزاده، دکتر بشری هاتف،
دوره ۲۹، شماره ۵ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده
ززمینه و هدف: سیستم استرسی یکی از مهمترین بخشهای حفظ حیات جاندار میباشد. شاخصهای نوسانات ضربان قلب(HRV) و هورمون کورتیزول دو خروجی فعالیت سیستم استرسی هستند. فعال بودن سیستم استرسی الزاماً توسط فرد درک نمیشود و بخشی از آن در سطح ناخودآگاه است. هدف این مطالعه ارائه الگوریتم پیش بینی کننده مقدار عددی غلظت کورتیزول با استفاده از شاخصهای HRV است.
مواد و روشها: نمونه های این مطالعه شامل ۶۰۱ مرد بزرگسال سالم (بین ۲۰ تا ۵۰ سال) بود. در این تحقیق به کمک یادگیریماشین، الگوریتمهایی طراحی شدند که به کمک شاخصهای HRV، مقدار عددی کورتیزول بزاقی که بین ساعت ساعت ۹:۰۰ صبح تا ۱۴:۰۰ گرفته شده بود را پیشبینی کردند. در هر یک از الگوریتمها مقدار پیشبینی شده با مقدار واقعی بیان شده مقایسه گردید تا مشخص شود کدام موفق تر بوده است.
یافتهها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که شاخص های فرکانسی و غیر خطی HRV قادرهستند به کمک الگوریتمهای رگرسیون Multi Layer Perceptron(MLP) ، XGBoost(XGB)، Support Vector Machine(SVM) و Radial Basis Function(RBF) مقدار کورتیزول بزاقی را در نمونه ها به ترتیب با میانگین خطای مطلق ، ۷,۷۸، ۸.۰۶، ۸.۳۷ و ۷.۴۳ درصد پیش بینی کنند.
نتیجهگیری: در این مطالعه مشخص شد که مجموعه ای از شاخص های خطی و غیر خطی HRV با قدرت بالا قادرند مقدار کورتیزول بزاقی را در بهترین حالت با درصد خطای پایین ۴۳/۷ توسط الگوریتم RBF پیش بینی کنند و بجای خودگزارشی استرس که بخش فیزیولوژیک را پوشش نمی دهد، می تواند ابزار دقیق تری در ارزیابی هوشمند سیستم استرسی باشد.
دکتر عزت الله رحیمی، دکتر نسرین مقیمی، دکتر سلماز درخشان، دکتر روناک مهاجرپور، دکتر خالد رحمانی، دکتر یدالله زارع زاده،
دوره ۲۹، شماره ۵ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: یکی از تاثیرات پاندمی کرونا ویروس در عصر دیجیتال امکان و ضرورت استفاده از امکانات مجازی بود. این مطالعه با هدف تعیین میزان رضایت، یادگیری و عملکرد فراگیران دوره کارآموزی پزشکی از کنفرانسهای آفلاین در گروه داخلی دانشگاه علوم پزشکی کردستان در سال ۱۴۰۰ انجام شد.
مواد و روش ها: این یک مطالعه نیمه تجربی بود. جامعه آماری شامل ۸۳ نفر از دانشجویان بودند و ۷۴ نفر از آنان وارد مطالعه شدند. . در ابتدای دوره ۷۴ عنوان مرتبط با دوره کارآموزی داخلی برای دانشجویان جهت ارائه کنفرانس آفلاین در نظر گرفته شد. کنفرانس های ارایه شده از سوی اساتید و دانشجویان دیگر مورد مشاهده و ارزیابی و بازخورد قرار گرفت. برای ارزیابی اثر بخشی این دوره آموزشی از سه سطح اول الگوی ارزشیابی کرک پاتریک استفاده شد. رابطه بین نمرات پایان دوره ایی شامل آزمونهای آسکی و چهارجوابی با مشاهده کنفرانس های سایر دانشجویان سنجیده شد. آنالیز داده ها در نرم افزار SPSS ۲۴ انجام شد. برای مقایسه اختلاف میانگین نمرات در دو جنس و همچنین در دو سطح متغیر درصد مشاهده کنفرانس های افلاین (کمتر از ٥٠درصد و بیش از ٥٠ درصد) از آزمون تی مستقل استفاده شد.
نتایج: داده های ۴۱ نفر مرد و ۳۳ نفر زن شرکت کننده آنالیز شد. میانگین و انحراف معیار سن آنها ۲۴,۲۸ با انحراف معیار ۲.۶۳ سال بود. نتایج مطالعه نشان داد تعداد ۵۴ نفر بیش از ۵۰ درصد کنفرانسها را مشاهده نموده بودند. میانگین نمره رضایت کارآموزان از برگزاری کنفرانسهای آفلاین ۶۸,۳۲ با نحراف معیار ۱۴.۵۸ بود . میانگین نمره رضایت شرکت کنندگان از آموزش در کسانی که درصد بالایی از کنفرانس های آفلاین را مشاهده کرده بودند به صورت معنی داری بیشتر بود.
نتیجه گیری: برگزاری کنفرانس های آفلاین توسط دانشجویان دوره کارآموزی بر سطح واکنش و یادگیری دانشجویان تاثیر مثبتی داشته است.
فرشاد ارغوانی، دکتر خلیل غلامی، دکتر یدالله زارع زاده،
دوره ۲۹، شماره ۶ - ( ۱۱-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش شناسایی مؤلفهها و روشهای بهکاررفته میکرو ارگونومی در آموزش عالی در پژوهشهای صورت گرفته در این حوزه بـه روش سنتز پژوهی بود. رویکرد روششناختی در این پژوهش کیفـی بـا اسـتفاده از راهبـرد سنتز پژوهی ترکیبی و روش تحلیل محتوا بود.
مواد و روشها: با رجوع به پایگاههای معتبر مقاله و علمی، تعداد ۱۰۵ مقاله بدون در نظر گرفتن محدوده زمانی در زمینه میکرو ارگونومی در آموزش عالی یافت شد که از بـین آنها تعـداد ۱۴مقاله به عنوان نمونه و به صورت هدفمند انتخـاب گردیـد.
یافتهها: یافتههای پـژوهش مهمترین شاخصهای شناسایی شـده در حـوزه پژوهشهای میکرو ارگونومی در آموزش عالی را نمایان ساخت که طراحی ارگونومیک تجهیزات، لوازم و ابزارهای آموزشی و یادگیری، ایجاد تطابق بین ابعاد بدنی و ابعاد میز و صندلیهای مورداستفاده، طراحی ارگونومیک فضاهای دانشگاهی، ارگونومی در نظم، انضباط، نظافت، تعمیرات و نگهداری، ارگونومی ویژه جنسیت و افراد با سنین بالاتر، ارگونومی در انجام وظایف و تعیین بارکاری، ارگونومی محیطی و شرایط جوی، آموزش عمومی ارگونومی از آن جمله هستند.
نتیجهگیری: میکرو ارگونومی از مهمترین علومی است که اجرای آن در آموزش عالی مورد نیاز بوده و بر روی سلامتی دانشگاهیان و نیز در اثرگذاری بیشتر آموزش و یادگیری نقش دارد.
خانم شیدا مینائی، خانم لیلا هاشمی نسب، دکتر بیژن نوری، دکتر روناک شاهویی،
دوره ۳۰، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۴ )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از اولین نیازهای آموزشی اتخاذ روش های نوین بهمنظور توانمندسازی و بهبود عملکرد فراگیران است. آموزش مهارتهای بالینی به دانشجویان یک امر چالش برانگیز است و اساتید باید دانشجویان را به شکل مؤثری برای ایفای نقش خود در عرصه خدمات بهداشتی و درمانی مهیا کنند. هدف از انجام این مطالعه "تعیین تأثیر آموزش تلفیقی معاینه پستان بر میزان یادگیری و مهارت دانشجویان کارشناسی مامایی دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی کردستان " بود.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی از نوع قبل و بعد، در سال ۱۴۰۰ بود. جامعه این پژوهش را کلیه دانشجویان ترم دوم و چهارم کارشناسی مامایی تشکیل داد. تعداد ۳۰ دانشجو به روش سرشماری وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این مطالعه شامل فرم مشخصات دموگرافیک، پرسشنامه پژوهشگرساخته یادگیری معاینه پستان و چک لیست مشاهده مهارت بالینی معاینه پستان بود. برای تحلیل داده های مطالعه از نسخه ۱۲ نرم افزار STATA استفاده شد. برای اهداف توصیفی، از جدول توزیع فراوانی و میانگین و انحراف معیار استفاده شد. برای متغیرهای یادگیری و مهارت قبل و بعد از مداخله، از آزمون ناپارامتری ویلکاکسون استفاده شد و سطح معنی داری کمتر از ۰/۰۵ در نظر گرفته شد.
یافته ها: میانه و برد میان چارکی میزان یادگیری قبل و بعد از مداخله در شرکت کنندگان به ترتیب ۸ و ۴ به ۱۹ و ۷ بود که اختلاف آماری معناداری را نشان داد؛ همچنین میانه و برد میان چارکی میزان مهارت معاینه پستان قبل و بعد از مداخله در شرکت کنندگان به ترتیب ۸/۴۵و ۵/۹۷ به ۱۱۴/۳۴و ۲۵ بود که اختلاف آماری معناداری را نشان داد(۰۰۱/۰=P).
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که استفاده از آموزش تلفیقی در معاینه پستان میتواند سبب افزایش یادگیری و مهارت دانشجویان مامایی شود.