[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اول سایت مجله::
صفحه اول سایت دانشگاه::
اطلاعات مجله::
اعضای دفتر مجله::
نمایه‌های مجله::
آرشیو مقالات::
راهنمای نویسندگان::
راهنمای داوران::
ثبت نام و ارسال مقاله::
امکانات سایت مجله::
واحد علم سنجی دانشگاه::
مقالات مرتبط::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد مقالات مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان چیست؟
ضعیف
متوسط
خوب
عالی
   
..
شاخص های استنادی مجله

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations103385737
h-index3925
i10-index271144

 
..
کتابخانه مرکزی دانشگاه علوم پزشکی کردستان
AWT IMAGE
..
معاونت تحقیقات و فن آوری
AWT IMAGE
..
SCImago Journal & Country Rank
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۵ نتیجه برای کورتیزول

دکتر داود خورشیدی، دکتر کمال عزیزبیگی، دکتر بهرام عابدی،
دوره ۱۹، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده

زمینه و هدف: تغییرات محور هیپوتالاموس- هیپوفیز- آدرنال و نیز هورمون لپتین نقش مهمی در توسعه چاقی دارد. هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر تمرینات هوازی فزآینده بر لپتین، انسولین، تستوسترون و کورتیزول در مردان چاق غیر فعال بود. روش بررسی: در یک مطالعه تجربی،۳۰ مرد چاق غیر فعال به طور تصادفی به دو گروه تجربی (۱۵ n=) و کنترل (۱۵ n=) تقسیم شدند. گروه تجربی تمرینات هوازی فزآینده را سه روز در هفته به مدت ۱۲ هفته و با شدت ۷۰- ۵۵ درصد ضربان قلب ذخیره اجرا نمودند. درصد چربی بدن و سطوح سرمی هورمونهای لپتین، کورتیزول، انسولین و تستوسترون و غلظت گلوکز قبل از انجام تمرینات هوازی فزآینده و نیز پس از آن اندازه گیری شدند. یافته ها: نتایج نشان داد ۱۲ هفته تمرین هوازی فزآینده موجب کاهش معنی‌دار سطوح لپتین سرم (۰۰۱/۰= P) و درصد چربی بدن (۰۰۱ /۰= P) شد. همچنین افزایش معنی داری در تستوسترون سرم (۰۰۱/۰= P) مشاهده شد. بین تغییرات لپتین و درصد چربی بدن نیز ارتباط مستقیم و معناداری مشاهده شد (۴۸/۰= r و ۰۳۵/۰= (P. با وجود این تمرینات هوازی فزآینده تغییر معنی‌داری در سطوح انسولین و کورتیزول و مقاومت به انسولین ایجاد نکرد (۰۵/۰P>). نتیجه گیری: می توان گفت که تمرینات هوازی فزآینده می تواند سطوح لپتین را در افراد چاق کاهش دهد. با وجود این چنین تمریناتی تاثیری بر تغییرات انسولین، کورتیزول و مقاومت به انسولین نداشت. همچنین به نظر می رسد که کاهش سطوح لپتین با تغییرات درصد چربی ارتباط دارد. کلید واژه ها: تمرین هوازی فزآینده، لپتین، کورتیزول، انسولین، تستوسترون. وصول مقاله:۱۴/۲/۹۳ اصلاحیه نهایی:۱/۷/۹۳ پذیرش:۴/۸/۹۳
دکتر سجاد ارشدی، دکتر عبدالعلی بنائی فر ، رسول گوهری ، رودابه شکیبا تبار ،
دوره ۲۰، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و ﻫﺪف: بی خوابی ﺑﺮ ﻋﻤﻠﻜﺮد ﻓﻴﺰﻳﻮﻟﻮژﻳﻜﻲ دستگاه های بدن و شرایط روحی رواﻧﻲ اﻓﺮاد آﺛﺎری ﻣﻨﻔﻲ دارد. ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻲرﺳﺪ ﻣﺤﺮوﻣﻴﺖ از ﺧﻮاب ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﻋﻤﻠﻜﺮد ورزﺷﻜﺎران، ﺗﺮﺷﺢ ﻫﻮرﻣﻮنﻫﺎی ﺑﺪن و سیستم ایمنی را ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻗﺮاردﻫﺪ و موجب عوارض مخربی در سیستم ارگانیکی بدن شود. ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ اﺛﺮ یک شب بی ﺧﻮابی همراه با عملکرد ورزشی بیشینه را بر ﭘﺎﺳﺦﻫﺎی ﻫﻮرﻣﻮﻧﻲ و ایمنی بدن ﺑﺮرﺳﻲ می کند.

روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی بود که در دو مرحله خواب و بی خوابی و متعاقب آنها فعالیت ورزشی بیشینه انجام شد. ﻣﻴﺰان ﻏﻠﻈﺖ ﻛﻮرﺗﻴﺰول ﺳﺮﻣﻲ آزﻣﻮدﻧﻲ ﻫﺎ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش رادﻳﻮاﻳﻤﻮﻧﻮاﺳﻲ و ﻏﻠﻈﺖ IgA سرمی ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش ﺗﻮرﺑﻴﺪوﻣﺘﺮی اندازه گیری شدند. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی وابسته  و کوواریانس جهت  ارزیابی داده ها استفاده شد.

یافته ها: نتایج نشان داد انجام فعالیت بیشینه بی هوازی متعاقب خواب و بی خوابی موجب افزایش معنادار کورتیزول و IgA می شود که میزان درصد این افزایش در نتیجه بی خوابی بیشتر بود.

 نتیجه گیری: با توجه به نتایج ارائه شده در این پژوهش، می توان بیان نمود که انجام فعالیت بی هوازی متعاقب بی خوابی می تواند مؤلفه اثرگذارتری بر ویژگی های فیزیولوژیکی و ایمنی بدن افراد باشد که ممکن است به دلیل توام شدن فشار روانی ناشی از بی خوابی و استرس ناشی از فعالیت ورزشی باشد.

واژه های کلیدی: بی خوابی، کورتیزول، ایمونوگلوبین A، ورزشکار

وصول مقاله :۲۵/۵/۹۴ اصلاحیه نهایی:۱۲/۷/۹۴ پذیرش:۲۰/۷/۹۴


رضا شعبانی، دکتر آقا علی قاسم نیان،
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف: مسابقه در صبح هنگام ورزشکاران را با مشکل افزایش حساسیت به عفونت و التهاب مواجه می سازد. بدین منظور هدف این پژوهش بررسی تاثیر یک برنامه­ی تمرینی دو هفته ای (ویژه­ی قدرت) و همزمانی یا عدم همزمانی زمان تمرین(صبح یا عصر) با زمان آزمون (صبح) بر سطوح اینترلوکین-۱۷ و کورتیزول سرم و عملکرد ورزشکاران مرد می­باشد.

روش بررسی: در یک مطالعه شبه تجربی، ۱۴ مرد ورزشکار به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه همسان قرار گرفتند: گروه صبح (۷ =n   و زمان تمرین =۹ صبح) و گروه عصر ( ۷ =n  و زمان تمرین=۱۸عصر). آزمودنی­ها به مدت ۲ هفته   تحت یک برنامه تمرین قدرتی ویژه با شدت انقباضی معین قرار گرفتند. نمونه های خونی آزمودنی­ها ۲۴ ساعت قبل از اولین جلسه تمرینی در حالت پایه و بلافاصله پس از آزمون یک جلسه تمرین قدرتی در ساعت ۹ صبح و ۴۸ ساعت پس از آخرین جلسه ی تمرینی (بلافاصله بعد از آزمون یک جلسه تمرین قدرتی)، جهت ارزیابی مقادیر اینترلوکین-۱۷ و کورتیزول گرفته شد. برای اندازه­گیری متغیرهای وابسته، آزمودنی­ها ۲ ساعت قبل از اجرای آزمون صبحانه استاندارد خوردند و یک تکرار بیشینه آزمودنی­ها در جلسه­ای مجزا قبل و بعد از دو هفته در حرکات موردنظر محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از روش­های آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر، تی تست مستقل، تی تست زوجی و کوواریانس استفاده شد.

یافته­ها: نتایج این پژوهش نشان داد که دو هفته سازگاری (همزمانی و عدم همزمانی زمان تمرین با زمان آزمون)، موجب افزایش معنی دار در عملکرد قدرتی حرکت پرس­سینه در گروه صبح شد (۰۵/۰>P)، اما در سایر حرکات قدرتی علی­رغم افزایش معنی­دار درون گروهی در قدرت بیشینه در تمامی حرکات، تغییر معنی­داری در مقایسه عملکرد قدرتی دو گروه در پس آزمون مشاهده نشد (۰۵/۰<P). همچنین مقایسه مقادیر اینترلوکین-۱۷ (۳۸۱/۰=P) و کورتیزول سرم (۱۴۶/۰=P) دو گروه در  پس آزمون تفاوت معنی داری نداشت (۰۵/۰<P).

نتیجه­گیری: به نظر می رسد دو هفته همزمانی یا عدم همزمانی زمان تمرین با زمان آزمون، ضمن بی تاثیر بودن بر فاکتورهای التهابی، موجب بهبود قدرت عضلانی (پرس سینه) شد.

کلید واژه­ها : ساعت زیستی ، چرخه شبانه­روزی ،زمان تمرین، اینترلوکین- ۱۷ ،کورتیزول.

وصول مقاله:۲/۹/۹۴ اصلاحیه نهایی:۳/۱۱/۹۴ پذیرش:۵/۱۱/۹۴


سیده پریا برزنجه، دکتر ولی الله دبیدی روشن، زهرا سلیمانی کیاسری،
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثر پودر زنجبیل بر پاسخ­های التهابی و ضدالتهابی ناشی از تمرینات مقاومتی به روش دلورم در مردان والیبالیست بود.

 روش­بررسی: بدین منظور، ۲۰ والیبالیست مرد به صورت تصادفی به ۲ گروه تجربی و دارونما (۱۰ نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرینی به روش سبک به سنگین که ابتدا با ۵۰ درصد یک تکرار بیشینه و ست دوم با ۷۵ درصد یک تکرار بیشینه و در نهایت ۱۰۰ درصد یک تکرار بیشینه اجرا شد. مکمل زنجبیل ۳ وعده در روز و مجموعا به مدت یک هفته به مقدار۳ گرم به صورت کپسول مصرف شد. نمونه­های خون آزمودنی­ها پس از ۱۲ ساعت ناشتایی در مرحله پایه و بعد از دوره تمرینات جمع­آوری شد. داده­ها به روش آنالیز واریانس در اندازه­گیری­های مکرر و t مستقل در سطح معنی­داری ۰۵/۰P تجزیه و تحلیل شدند.

 یافته­ها: نتایج نشان داد بین مقادیر کورتیزول در گروه تجربی نسبت به گروه دارونما در دوره استراحتی و بلافاصله پس از تمرین افزایش وجود دارد با این وجود، در ۲۴ ساعت پس از تمرین کاهش یافت اما این کاهش معنی­دار نبود. مقادیر اینترلوکین-۱۰ در سطوح بلافاصله پس از تمرین در گروه تجربی به طور معنی­داری کاهش یافت (۰۱/۰P=). همچنین، بین مقادیر  TNF-αدر قبل و بعد از دوره مکمل­گیری در گروه تجربی کاهش معنی­داری در سطوح بلافاصله پس از تمرین مشاهده شد(۰۱۸/۰P=).

نتیجه­گیری: اگرچه روش تمرینی دلورم تا حدودی باعث افزایش التهاب بوده ولی بکارگیری این روش همراه با مصرف زنجبیل می­تواند اثرات موثرتری بر التهاب­های ناشی از تمرین به همراه داشته باشد.

کلمات­کلیدی: تمرین مقاومتی ، روش دلورم، پودر زنجبیل، کورتیزول ، اینترلوکین-۱۰، TNF-α

وصول مقاله:۳/۱۱/۹۴ اصلاحیه نهایی:۴/۲/۹۵ پذیرش:۷/۲/۹۵


دکتر محمدرضا نوروزی، خانم مرضیه برزگر، آقای مهدی علیزاده، دکتر بشری هاتف،
دوره ۲۹، شماره ۵ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده

ززمینه و هدف:  سیستم استرسی یکی از مهم‌ترین بخش‌های حفظ حیات جاندار می‌باشد. شاخص‌های نوسانات ضربان قلب(HRV) و هورمون کورتیزول دو خروجی فعالیت سیستم استرسی هستند. فعال بودن سیستم استرسی الزاماً توسط فرد درک نمی‌شود و بخشی از آن در سطح ناخودآگاه است. هدف این مطالعه ارائه الگوریتم پیش بینی کننده مقدار عددی غلظت کورتیزول با استفاده از شاخصهای HRV است.
مواد و روش­ها: نمونه های این مطالعه شامل ۶۰۱ مرد بزرگسال سالم (بین ۲۰ تا ۵۰ سال) بود. در این تحقیق به کمک یادگیری‌ماشین، الگوریتم‌هایی طراحی شدند که به کمک شاخص‌های HRV، مقدار عددی کورتیزول بزاقی که بین ساعت ساعت ۹:۰۰ صبح تا ۱۴:۰۰ گرفته شده بود را پیش‌بینی کردند. در هر یک از الگوریتم‌ها مقدار پیش‌بینی شده با مقدار واقعی بیان شده مقایسه گردید تا مشخص شود کدام موفق تر بوده است.
یافته‌ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که شاخص های فرکانسی و غیر خطی HRV قادرهستند  به کمک الگوریتم‌های رگرسیون Multi Layer Perceptron(MLP) ، XGBoost(XGB)،  Support Vector Machine(SVM) و Radial Basis Function(RBF)  مقدار کورتیزول بزاقی را در نمونه ها به ترتیب  با میانگین خطای مطلق  ، ۷,۷۸، ۸.۰۶، ۸.۳۷ و ۷.۴۳ درصد پیش بینی کنند.
نتیجه‌گیری: در این مطالعه مشخص شد که مجموعه ای از شاخص های خطی و غیر خطی HRV با قدرت بالا قادرند مقدار کورتیزول بزاقی را در بهترین حالت با درصد خطای پایین ۴۳/۷ توسط الگوریتم RBF پیش بینی کنند و بجای خودگزارشی استرس که بخش فیزیولوژیک را پوشش نمی دهد، می تواند ابزار دقیق تری در ارزیابی هوشمند سیستم استرسی باشد.
 

صفحه 1 از 1     

مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان Scientific Journal of Kurdistan University of Medical Sciences
مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان Scientific Journal of Kurdistan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.11 seconds with 38 queries by YEKTAWEB 4714