دکتر فروزان اکرمی، دکتر سهند ریاضی اصفهانی، دکتر علیرضا مهدوی هزاوه، دکتر علی قنبری مطلق، دکتر مهدی نجمی، مهدی افکار، دکتر علیرضا مغیثی، دکتر منصور رنجبر، کریستف هاملمن، علیرضا رییسی، دکتر افشین استوار،
دوره ۲۶، شماره ۵ - ( ۸-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: شواهد نشان میدهد که پاندمی ۱۹- COVIDدارای اثرات معنیداری بر بیماریهای غیرواگیر است. این مطالعه با هدف تحلیل وضعیت ارائه خدمات پیشگیری و مدیریت بیماریهای غیرواگیر کشور در سطح نظام مراقبتهای اولیه سلامت (PHC) در طی پاندمی COVID-۱۹ انجام گرفته است.
مواد و روشها: در این مطالعه تحلیل وضعیت، ابتدا دستورالعملها و بخشنامههای ابلاغی در سطح نظام PHC از آغاز پاندمی تا پایان شهریورماه سالجاری، بصورت دستی و الکترونیک بازیابی و مواردی که که مشتمل بر یک تصمیم یا اقدام در رابطه باحاکمیت و سازوکارهای هماهنگی برای ارائه خدمات بیماریهای غیرواگیر در مراحل بحران و بازگشایی بودند، وارد مطالعه و تحلیل شدند.سپس وضعیت ارائه خدمات بیماریهای غیرواگیر در قالب یک مدل ارائه خدمت در شرایط کمخطر، بینابینی و پرخطر پاندمی تدوین شد. سرانجام، تحلیل وضعیت با استفاده از آنالیز SWOT انجام و راهبردهای پیشنهادی استخراج گردید.
یافتهها: ۲۵ مورد از ۱۹۹ بخشنامه و دستورالعمل بازیابی شده در طی پاندمی، تحلیل شدند. در مرحله بحران، اکثر خدمات غربالگری، خطرسنجی و تشخیصی به حالت تعلیق درآمده و پیگیری و مراقبت از بیماران مبتلا به بیماریهای غیرواگیر عمدتا بصورت تلفنی انجام شد. در مرحله بازگشایی، راهبردهای عمومی برای افزایش ظرفیت و جبران مراقبتهای بهتأخیر افتاده اتخاذ و برنامه ارائه خدمات اساسی برای بیماریهای غیرواگیر اصلی در نظام PHC در شرایط سهگانه پاندمی تهیه شد. سرانجام، راهبردهای اصلی با رویکرد ادغام و تمرکز بر خدمات اساسی، ضمن در نظرگرفتن گروههای آسیبپذیر و استفاده از فناوریهای سلامت الکترونیک پیشنهاد شد.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه بر وقفه در ارائه خدمات اساسی بیماریهای غیرواگیر در مرحله بحران، ضمن اتخاذ راهبردهایی برای پاسخ در شرایط پاندمی دلالت دارد. بازنگری دستورالعملهای COVID-۱۹ با تمرکز ویژه بر خدمات پیشگیری و مدیریت بیماریهای غیرواگیر توصیه میگردد
فرخ راد، آرزو وهابی، احمد وهابی، بشری وهابی، هاجر کاشفی، احمد محمدیان،
دوره ۲۷، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: آلودگی به شپش سر یکی از معضلات بهداشتی است که شیوع آن در مدارس سراسر دنیا زیاد است. این مطالعه با هدف تعیین میزان آلودگی به شپش سر در دانشآموزان مدارس ابتدایی شهر مریوان و عوامل مرتبطی مانند سن، پایه تحصیلی، جنسیت، حمام کردن و اندازه موی سر در سال ۹۸-۱۳۹۷ انجام گرفت.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع مقطعی بود که در نیمسال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ در شهر مریوان انجام گرفت. حجم نمونه مورد بررسی ۴۵۷ نفر از دانش آموزان مناطق مختلف شهر مریوان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری سهمیه ای تصادفی انتخاب شدند. جهت آنالیز از نرم افزار SPSS نسخه ۲۰ استفاده شد.
یافتهها: از ۴۵۷ دانش آموز معاینه شده، ۱۰۹ نفر (۲۳/۹%) به شپش سر آلوده بودند. میزان آلودگی در دختران بیشتر از پسران بود به نحوی که ۶۸/۸% موارد آلوده دانش آموز دختر بودند. بیشترین و کمترین درصد آلودگی با ۲۹/۴% و ۲/۸% به ترتیب در دانش آموزان پایه های چهارم و اول ابتدایی مشاهده شد. بین میزان آلودگی به شپش سر و جنسیت، ارتباط آماری معنی دار وجود داشت (۰/۰۰۰۱=p).
نتیجهگیری: نتایج مطالعه بیان کننده میزان آلودگی بالای دانشآموزان به شپش سر است. این میزان آلودگی بالا میتواند سبب آلودگی بیشتر در بین دانشآموزان شود و بهتبع آن میتواند سبب افت تحصیلی دانشآموزان گردد. توجه جدی به کاهش این آلودگی با برگزاری کلاسهای آموزشی برای مدیران و معلمان مدارس و همچنین والدین دانشآموزان، لازم و ضروری به نظر میرسد.
- سکینه کشاورز محمدیان، بهزاد دماری، فردین مهرابیان، مریم شکیبا،
دوره ۲۷، شماره ۳ - ( ۵-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: همسرآزاری در بارداری منجر به پیامدهای نامطلوبی برای مادر و نوزاد میشود و شیوع آن به مراتب بیش از سایر عوارض خطرساز دوران بارداری است. هدف از این مطالعه تعیین شیوع همسرآزاری در دوران بارداری و عوامل مرتبط با آن در استان گیلان است.
مواد و روش ها: پژوهش از دسته مطالعات مقطعی و توصیفی-تحلیلی با روش پیمایشی است که در سال ۱۳۹۸ بر روی ۱۵۴۱ نفر از زنان زایمان کرده به ۱۶۰ واحد ارائه خدمات بهداشتی منتخب برای واکسیناسیون دوماهگی شیرخوارشان انجام شد. نمونهگیری به روش خوشهای چندمرحلهای تصادفی بود. دادهها با استفاده از پرسشنامه متغیرهای دموگرافیک و پرسشنامه «همسرآزاری در بارداری» که روایی و پایایی آن محاسبه شده بود، جمعآوری و با استفاده از آزمونهای توصیفی و استنباطی شامل میانگین، کای-دو و رگرسیون لجستیک در نرم افزارSPSS-۲۶ و در سطح معنیداری۰/۰۵< α تحلیل شد.
یافتهها: میانگین (انحراف معیار) سنی زنان مورد مطالعه۲۹/۲ (۵/۶) سال بود. شیوع کلی همسرآزاری در بارداری ۷۱/۳درصد بود و زنان حداقل یک بار در دوران بارداری، مورد همسرآزاری در سطح فراوانی «گاهی» تا «همیشه» قرار گرفتند. همسرآزاری عاطفی (شایعترین)، جسمی و جنسی به ترتیب۶۹/۵ ، ۳۲/۲و ۱۵/۱درصد گزارش شد. سوءمصرف مواد توسط همسر (۳/۳۴-۱/۷ :CI ۹۵%، ۲/۳۸ :OR)، عدم رضایت زوجین از جنسیت جنین (۳/۳۵-۱/۰۹ :CI ۹۵%، ۱/۹۱ :OR)، عدم برخورداری مادر از حمایت خانواده (۲/۵۷-۱/۰۳ :CI ۹۵%،۱/۶۳ :OR) و زندگی در خانواده گسترده (۱/۸۴-۱/۰۳ :CI ۹۵%،۱/۳۸ :OR)، به طور مثبت و معنی داری با همسرآزاری در دوران بارداری ارتباط دارد.
نتیجهگیری: اتخاذ راهکارهای مؤثر در کاهش عوامل مرتبط با همسرآزاری میتواند در پیشگیری و کاهش این معضل اجتماعی و پیامدهای منفی آن مؤثر باشد.
دکتر سحر خوش روش، دکتر افشین بهمنی، پروفسور پروانه تیموری، پروفسور امیر پاکپور،
دوره ۲۷، شماره ۳ - ( ۵-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: انجام رفتارهای خود مراقبتی و تعهد به مسئولیت پذیری سلامتی یکی از روشهای مقابله با بیماری کووید- ۱۹ در زمان عدم دسترسی گسترده به واکسیناسیون است. هدف این بررسی ارتباط مسئولیت پذیری سلامتی و رفتارهای خود مراقبتی مربوط به کووید-۱۹ در شهروندان استان کردستان بود.
مواد و روش ها: این مطالعه مقطعی با مشارکت ۱۰۰۸ فرد بالای ۱۵ سال، در استان کردستان در سال ۱۳۹۹ انجام شد. با استفاده از روش نمونهگیری آسان، نمونههای در دسترس از افراد تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی مورد مطالعه قرار گرفتند. اطلاعات با استفاده از WhatsAppیا Telegramتوسط پرسشنامههای رفتارهای خود مراقبتی کووید-۱۹ و مسئولیت پذیری سلامتی به صورت آنلاین جمع آوری گردید. تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ انجام شد و آزمون های آماری همبستگی اسپیرمن و آزمون کای دو مورد استفاده قرار گرفت.
یافته ها: شرکتکنندگان شامل ۶۴۲ زن (۷/ ۶۳ درصد) و ۳۶۶ مرد (۳۶/۳ درصد) با میانگین و انحراف معیار سنی۱۱/۶۳ ± ۳۸/۶بودند. همبستگی مسئولیت پذیری سلامتی و رفتارهای خود مراقبتی مثبت و معنیدار بود (۰/۰۰۱>p) (r=۰/۳۳). انجام رفتارهای خود مراقبتی و مسئولیتپذیری سلامتی بر حسب سن، شغل، وضعیت تأهل و شهر محل سکونت تفاوت معنیداری نداشت (۰/۰۵<p). نسبت بیشتری از زنان در مقایسه با مردان در دسته رتبه خوب مسئولیت پذیری سلامتی(۶۰/۸ درصد در مقابل۳۹/۲ ) و رفتارهای خود مراقبتی ( ۶۷/۸درصد در مقابل۳۲/۲) قرارگرفتند(۰/۰۰۱>p).
نتیجهگیری: در شرایط همهگیری بیماریها از جمله کووید-۱۹ و بهویژه در صورت فقدان واکسیناسیون گسترده و درمان مؤثر بیماریهای مسری، تأکید بر اهمیت پذیرش مسئولیت سلامتی برای انجام رفتارهای خود مراقبتی، مهمترین پروتکل پیشگیری و کنترل محسوب میشود.
آقای محرم کرمی جوشین، دکتر سیامک محبی، دکتر عابدین ثقفی پور، دکتر یدالله غفوری، خانم فاطمه عابدی آستانه، دکتر حسن ایزانلو،
دوره ۲۷، شماره ۴ - ( ۷-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه چالشهای فراوانی در درمان آلودگی با شپش سر وجود دارد و میزان کارایی محصولات ضد شپش بسیار حائز اهمیت است. این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی استفاده از سرکه قبل و بعد از مصرف شامپو پرمترین ۱% در رفع آلودگی شپش سر در دانش آموزان مقطع ابتدایی استان قم انجام شد.
مواد و روش ها: در مطالعه حاضر ۲۰۰ نفر دانش آموز دختر سنین ۷-۱۳ سال آلوده به شپش سر مراجعه کننده به دو مرکز جامع سلامت شهری تحت پوشش معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی قم از شهریورماه تا بهمن ماه ۱۳۹۹ بهطور تصادفی به روش بلوکهای متغیر تحت درمان با دو روش درمانی استفاده از سرکه قبل و بعد از مصرف شامپو پرمترین ۱% قرار گرفتند. عدم مشاهده شپش سر زنده یا رشک آن در روز نهم درمان به عنوان پیامد درمان در نظر گرفته شد.
یافتهها: روش درمانی استاندارد فعلی وزارت بهداشت (استفاده از سرکه بعد از مصرف شامپو پرمترین ۱%) در ۴۵ درصد موارد آلودگی قادر به رفع آلودگی بود و روش درمانی تحت آزمایش (استفاده از سرکه قبل از مصرف شامپو پرمترین ۱%) در ۷۹ درصد شرکتکنندگان در رفع آلودگی شپش سر موفق بوده و نسبتًًا شانس بالایی داشت (OR=۴,۶ CI=۲.۵-۸.۵ P=.۰۰۰).
نتیجهگیری: این مطالعه روش درمانی استاندارد فعلی وزارت بهداشت (استفاده از سرکه بعد از مصرف شامپو پرمترین ۱%) در رفع آلودگی به شپش سر را تائید نمیکند و روش درمانی تحت آزمایش (استفاده از سرکه قبل از مصرف شامپو پرمترین ۱%) را توصیه می کند.
دکتر رحمن پناهی، آقای علی محمد شریفی، دکتر محی الدین امجدیان،
دوره ۲۷، شماره ۵ - ( ۹-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به تاثیر بالقوه سواد سلامت در تقویت الگوی اعتقاد بهداشتی و همچنین نقش سواد سلامت در اتخاذ رفتارهای پیشگیرانه و نظر به نقش رابطین بهداشتی در انتقال پیامهای بهداشتی به جامعه، این مطالعه با هدف تعیین عوامل پیشگوییکننده اتخاذ رفتارهای تغذیهای پیشگیرانه از پوکی استخوان با استفاده از الگوی اعتقاد بهداشتی تلفیقی با سواد سلامت در بین رابطین بهداشتی اجرا شد.
مواد و روشها: در یک پژوهش مقطعی از نوع تحلیلی، ۲۹۰ نفر از رابطین بهداشتی فعال مراجعهکننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر قزوین در سال ۱۳۹۹ از طریق نمونه گیری چندمرحله ای تصادفی برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد موجود براساس الگوی اعتقاد بهداشتی، ابزار سنجش سواد سلامت بزرگسالان ایرانی و پرسشنامه سنجش اتخاذ رفتارهای تغذیه ای پیشگیرانه از پوکی استخوان بود. دادههای به دست آمده با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه ۲۳ و با به کارگیری آمارهای توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون چندگانه، تحلیل شدند.
یافته ها: میانگین و انحراف معیار نمره سواد سلامت و اتخاذ رفتارهای تغذیهای پیشگیرانه به ترتیب ۱۲/۵۴±۶۵/۴۷ و ۱/۴۱۷±۶/۱۰۴ بود. آزمون رگرسیون چندگانه نشان داد سازه های موانع درک شده (۰/۰۲۶=P ،۱۵۵/-۰=β)، خودکارآمدی (۰/۰۰۹=P ،۰/۳۱۷=β) و سواد سلامت (۰/۰۱۶= P،۰/۲۵۹=β)، پیشگویی کننده اتخاذ رفتارهای تغذیه ای پیشگیرانه از پوکی استخوان بودند. این متغیرها در مجموع، قادر به پیش بینی ۳۷/۸ درصد تغییرات رفتار بودند.
نتیجه گیری: الگوی اعتقاد بهداشتی تلفیقی با سواد سلامت میتواند به عنوان چارچوبی مناسب جهت طراحی مداخلات آموزشی به منظور ترغیب رابطین بهداشتی برای اتخاذ رفتارهای تغذیه ای پیشگیرانه از پوکی استخوان به کار برده شود.
سحر نوروزی، افشین بهمنی، سیران نیلی، ارزو فلاحی،
دوره ۲۹، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به شیوع جهانی کرونا ویروس و پیامدهای نامطلوب آن، انجام رفتارهای پیشگیرانه، راه حل مناسبی برای کاهش آسیب های ناشی از این بیماری است. با توجه به اثربخشی مدل فرایند موازی توسعه یافته در تغییر رفتار، این پژوهش با هدف تعیین تأثیر برنامه آموزشی مبتنی بر مدل فرایند موازی توسعه یافته بر اتخاذ رفتارهای پیشگیرانه از کرونا ویروس در زنان جوان انجام شده است.
مواد و روشها: این پژوهش به صورت مداخلهای (تجربی) در بین ۲۲۲ نفر از زنان جوان با روش نمونهگیری چندمرحلهای، در سال ۱۴۰۱ انجام گردید. روش جمعآوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه پژوهشگر ساخته بر اساس مدل فرایند موازی توسعه یافته بود. سپس مداخله آموزشی طی ۴ جلسه از طریق جلسات مجازی انجام شد. سه ماه پس از آخرین جلسه، پرسشنامه مجدد توسط شرکتکنندگان تکمیل شد. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری توصیفی و تحلیلی در نرمافزار SPSS نسخه ۲۶ تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد که بعد از مداخله آموزشی میانگین نمره سازههای مدل و رفتار در دو گروه آزمون و کنترل با هم اختلاف معنیدار داشتند(۰/۰۵>P). قبل از آموزش ۴/۵ درصد از شرکتکنندگان گروه مداخله در فرایند کنترل خطر قرار داشتند که بعد از مداخله آموزشی، این عدد به ۲۰/۷ درصد رسید که از لحاظ آماری معنیدار بود. بعد از مداخله آموزشی اختلاف گروههای کنترل و مداخله از نظر فرایند کنترل خطر یا فرایند کنترل ترس معنیدار بود (۰/۰۴۹=P).
نتیجهگیری: استفاده از مدل فرایند موازی توسعه یافته در اتخاذ رفتارهای پیشگیرانه از کرونا ویروس در زنان جوان مؤثر است.
خانم سعیده کریمی، دکتر لعبت تقوی، دکتر نعمت الله جعفرزاده حقیقی فرد، دکتر جمال قدوسی، دکتر روح اله محمودخانی،
دوره ۲۹، شماره ۴ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه مدیریت پسماند یکی از ارکان مهم مدیریت منابع در بیمارستان میباشد .هدف از مطالعه حاضر شناسایی عوامل موثر در مدیریت پسماندهای بیمارستانی در مبداء تولید، به منظور تجزیه و تحلیل این عوامل و تعیین موثرترین آن ها جهت بهبود کیفیت مدیریت اینگونه پسماندها بود.
مواد و روشها: در پژوهش کاربردی حاضر از مبانی و مولفههای پویایی سیستمها برای بررسی عملکرد مدیریت پسماندهای بیمارستانی در این زمینه استفاده شد.با توجه به مدل نمودن سیستم مدیریت پسماندهای مورد اشاره،جامعه آماری مراکز طرف قرارداد در سال ۱۴۰۰ یا سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران است. بدین منظور شاخصهای اصلی عملکرد سازمان از ادبیات پژوهش وهمچنین اخذ نظر از خبرگان با استفاده از تکنیک دلفی فازی استخراج گردید و با استفاده از مفاهیم پویاییسیستمها تاثیر این عوامل در قالب نمودارهای علت و معلول نمایش داده شد. برای بیین کارکرد مدل پیشنهادی، متغیرهای پژوهش در قالب سناریوهای مختلف با استفاده از نرم افزار ونسیم بررسی شدند تا میزان اثرگذاری هریک در شرایط مختلف مشخص شود.
یافتهها: با توجه به دیاگرام جریان ارائه شده و سناریوهای پیشنهادی، مشخص شد که با به کارگیری سناریو بهینه، متغیرهای مختلف پژوهش ازجمله نرخ بی خطر سازی، جمع آوری و ورود غیر مجاز به مخازن پسماند شهری، از طریق روابط تبیین شده مدل در حدود ۱۵ تا ۴۰ درصد بهبود پیدا میکند.
نتیجهگیری: نتایج به دست آمده در این پژوهش در نهایت منجر به کاهش خطرات زیستمحیطی و همچنین کاهش تولید پسماندهای خطرناک میگردد که میتواند مبنایی برای تبیین استراتژیهای مدیریت پسماند در مراکز درمانی قرار بگیرد.
دکتر فروزان اکرمی، آقای ابوالفضل اصغری، خانم توران محمدی، دکتر عباس صداقت،
دوره ۲۹، شماره ۶ - ( ۱۱-۱۴۰۳ )
چکیده
سابقه و هدف: دولتها ضمن تأمین خون کافی و سالم، باید از وجود تدابیر لازم برای صیانت از حریم خصوصی و محرمانگی اطلاعات داوطلبین اهدای خون و حمایت از حق رضایت آگاهانه آنان و نیز حفاظت از آنان در برابر انگ و تبعیض اطمینان حاصل نمایند. در چارچوب اخلاق هنجاری، مطالعه حاضر با هدف تبیین چالش های اخلاقی در اهدای خون، از دیدگاه سیاستگذاران، خبرگان و ذینفعان انتقال خون انجامشده است.
مواد و روش ها: این مطالعه کیفی از نوع تحلیل محتوی در نیمه دوم سال ۱۳۹۸ (پیش از رخداد پاندمی کووید-۱۹) انجام شد. شرکت کنندگان در مطالعه، سیاستگذاران و خبرگان سازمان انتقال خون و معاونت بهداشت، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و اهداکنندگان خون بودند. نمونه گیری بهصورت هدفمند انجام شده و برای گردآوری دادهها، از جلسات بحث گروهی متمرکز استفاده شد. تحلیل داده ها به روش تحلیل محتوای استقرایی Graneheim & Lundman انجام شد.
یافته ها: در این مطالعه چهار مضمون اصلی از دیدگاه صاحبنظران در ارتباط با چالش های اخلاقی پدیدار شد: اول، محرمانگی و نسبی بودن آنکه خود شامل سه مضمون فرعی است: رعایت حریم خصوصی اهداکنندگان و اعتماد متقابل، اولویت سلامت عمومی، آگاهی پایین درباره محرمانگی و افشای اطلاعات؛ دوم، تعارض گهگاه بین انگیزه اهدا و سیاستهای سازمانی؛ سوم، رضایت آگاهانه مبهم؛ و چهارم، ترس از انگ اجتماعی و فقدان راهکارهای جایگزین برای افزایش اطمینان از رعایت محرمانگی.
نتیجه گیری: یافته ها بر لزوم ارزیابی فرایندهای اجرایی، ثبت اطلاعات و گزارش دهی موارد خاص و تدبیر راهکارهای جایگزین به منظور ایمن سازی این فرایندها، برای اطمینان از محرمانگی اطلاعات، ضمن آگاه سازی و اعتمادسازی دلالت دارد.