حسن معیری، انور الیاسی،
دوره ۲۶، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: از آنجا که کووید ۱۹، در سرتاسر جهان در حال انتشار است، دولتها در حال انجام اقدامات فزایندهای برای محدودکردن میزان آلودگی ویروس هستند. با افزایش تعداد بیماری انجام اعمال جراحی الکتیو یا غیر اورژانسی با چالش جدی مواجه خواهیم شد.
مواد و روشها: این مطالعه مروری با بررسی مطالعات مرتبط با موضوع مورد مطالعه که به زبان انگلیسی یا فارسی به رشته تحریر آمده بودند وارد پژوهش ما شدند. کلیدواژههای مورد استفاده شامل جراحی انتخابی، جراحی اضطراری، کرونا ویروس، کووید ۱۹ به زبان فارسی و Coronavirus, Elective Surgeries, COVID-۱۹ به زبان انگلیسی بود. برای یافتن مطالعات از پایگاههای اطلاعاتی معتبر فارسی و بینالمللیSID ،Iranmedex ،Magiran ، Google Scholar، Medline، Scopus، Elsevier، PubMed، Direct Science استفاده شد. در نهایت ۳۱ مقاله وارد مطالعه شدند.
یافتهها: هر بیمارستان و جراح باید با طرحی برای به حداقل رساندن، به تعویق انداختن یا لغو عملهای برنامهریزیشده انتخابی (الکتیو)، آندوسکوپی یا سایر روشهای تهاجمی اقدام کند تا زمانی که از زیرساختهای بهداشتی و مراقبتی بیماران اطمینان حاصل شود.
نتیجهگیری: در طول همهگیری فعلی کووید ۱۹ برای محافظت از منابع مراقبتی و درمانی مانند تخت بیمارستان و ICU، دستگاه تنفس و بیماران و کارکنان، بهطور کلی توصیه شده است که بیمارستانها جراحیهای انتخابی را متوقف کنند در حالیکه هیچ چیز جایگزین قضاوت بالینی صحیح پزشکی و تصمیمگیری موردی نخواهد بود
حسن معیری، مژگان نبات زاده، محمد اسماعیل اکبری، بشری زارعی، محمد عزیز رسولی،
دوره ۲۶، شماره ۶ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پستان شایعترین بدخیمی بین زنان در جهان است و با استفاده از روشهای تشخیصی مناسب و به موقع در مراحل اولیه سرطان میتوان عواقب بیماری و مرگومیر آن را کاهش داد.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی ۲۸۷ نفر از زنان مراجعهکننده به مرکز تحقیقات سرطان پستان وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران (ایران) با شکایت توده پستان تحت بررسیهای لازم شامل اطلاعات دموگرافیک، تظاهرات بالینی و سوابق دارویی و معاینه بالینی توسط پزشک ماهر انجام شد و در نهایت اطلاعات استخراج شده از معاینه بالینی با نتایج پاتولوژی مطابقت داده شد.
یافتهها: تعداد ۲۸۷ زن مبتلا به سرطان سینه با انحراف معیار±میانگین ۱۱/۶۱ ± ۴۷/۷ مورد بررسی قرار گرفتند. بر اساس نتیجه آسیبشناسی ۶۴ مورد (۲۲/۳۰%) خوشخیم و ۲۲۳ نفر (۷۷/۷۰%) از بیماران توده بدخیم داشتند، در حالی که ۳۷ مورد (۱۲/۸%) در معاینه بالینی Clinical Breast Examination (CBE) خوشخیم و ۲۵۰ (۸۷/۶%) بدخیم بودند. حساسیت و ویژگیCBE برابر با ۲۱/۹۸% و ۵۱/۵۶% بود. همچنین ۸۷/۶% ارزش اخباری مثبت (PPV)، ۸۹/۸۹% ارزش اخباری منفی (NPV) ثبت شد.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که هنوز معاینه بالینی توسط افراد پزشک ماهر با حساسیت بالا میتواند روش مهم و قابل اعتماد در تشخیص سرطان پستان باشد، خصوصاً در مواردی که بیمار شیردهی بیش از ۲۴ ماه تا ۷۲ ماه) داشته باشد، در دوران یائسگی باشد و یا تعداد حاملگی بیش از ۳ تا داشته باشد.
بهزاد نعمتی هنر، دکتر خسرو ایازی، دکتر علیرضا میرخشتی، دکتر منصور ناطقی، اقای محمد فریادرس،
دوره ۲۷، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف : در ارتباط با اینکه کدام روش برای ترمیم هرنی اینگوئینال ارحج میباشد اختلاف نظر وجود دارد و نتایج مطالعات انجام شده بحث بر انگیز است. بر همین اساس مطالعه کارآزمایی بالینی حاضر با هدف مقایسه میزان عوارض زودرس و عود در جراحی هرنی اینگوئینال به روشهای لاپاراسکوپیک (TAPP) و باز (Lichtenstein) انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی ۸۴ بیمار کاندید جراحی هرنی اینگوئینال در بیمارستان امام حسین (ع) تهران، به طور تصادفی در دو گروه جراحی لاپاراسکوپیک (TAPP) و جراحی باز(Lichtenstein) با بیهوشی به روش بیحسی نخاعی قرار گرفتند. بیماران ازنظر عوارض کوتاه مدت، درد پس از جراحی(VAS) ، عفونت، سروما و تعداد روزهای بستری و عود در سال اول پیگیری شدند. داده ها به کمک نرم افزار SPSS نگارش ۱۶ تجزیه و تحلیل آماری شد.
یافتهها: در گروه TAPP ، ۲۳بیمار (۵۴/۸%) به دلیل عدم همکاری بیمار، سفتی بیش از حد جدار شکم و عدم موفقیت در بیحسی نخاعی ، بیهوشی عمومی را دریافت کردند. زمان بستری (P<۰,۰۰۱) ، درد پس از جراحی در ۲۴ ساعت اول (P<۰,۰۰۱) در گروه جراحی لاپاراسکوپی کمتر و در مقابل زمان عمل جراحی بیشتر از گروه جراحی باز بود(P<۰,۰۰۱). هر دو گروه ازنظر عفونت و عود در سال اول اختلاف معنیداری نداشتند. سروما تنها در ۱۶/۷% بیماران جراحی باز مشاهده شد(P<۰,۰۱۲). شدت درد در ۲۴ ساعت اول در هر سه زمان اندازه گیری شده (۱ ، ۸ و ۲۴ ساعت) در گروه لاپاراسکوپیک با بیهوشی به روش حسی نخاعی کمتر از گروه لاپاراسکوپی با بیهوشی عمومی و بیماران جراحی باز بود P<۰,۰۰۱)).
نتیجهگیری: حاضر نشان داد که روش جراحی لاپاراسکوپیک (TAPP) با بیحسی نخاعی در بیماران هرنی اینگوینال با کاهش درد پس از عمل جراحی در ۲۴ ساعت اول و روش لاپارسکوپیک (بدون در نظر گرفتن نوع روش بی دردی) با احتمال تشکیل سرومای کمتری در مقایسه با روش باز همراه میباشد.
ناصر ملک پور علمداری، کارو ثروت یاری، خالد رحمانی، عطالله محمدی،
دوره ۲۸، شماره ۳ - ( ۵-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: چاقی به دلیل افزایش سطح فاکتورهای انعقادی منجر به افزایش خطر ترومبوآمبولی وریدی میشود. غربالگری از نظر ترومبوز ورید عمقی، قبل از عمل باریاتریک، میتواند بروز ترومبوآمبولی وریدی را در چنین بیمارانی به حداقل برساند. هدف مطالعه حاضر، بررسی اهمیت سونوگرافی کالرداپلر قبل از جراحی باریاتریک جهت شناسایی ترومبوز ورید عمقی ساب کلینیکال در بیماران بود.
مواد و روش ها: بررسی حاضر یک مطالعه کوهورت توصیفی بود. جامعه مورد بررسی شامل بیماران کاندید جراحی باریاتریک بستری در بیمارستانهای مدرس و لقمان تهران (بهعنوان مراکز جراحی باریاتریک ایران) در بازه زمانی فروردین تا شهریور سال ۱۴۰۰ بود. بیماران در یک دوره ۳۰ روزه بعد از جراحی تحت پیگیری قرار گرفتند. بیماران مورد نظر بهصورت سرشماری وارد مطالعه شدند. دادهها در نهایت وارد نرمافزار آماری ۲۳-SPSS شد و توسط شاخصهای توصیفی آنالیز شد.
یافته ها: ۱۲۵ بیمار وارد مطالعه شدند که از این تعداد ۸۵ نفر (۶۴ درصد) زن بودند. میانگین و انحراف معیار سنی و شاخص توده بدنی بیماران به ترتیب ۶/۸ ± ۳۳/۶۸ و ۴/۹ ± ۴۳/۱۵ بود. قبل از جراحی، تمامی بیماران از نظر ترومبوز ورید عمقی ساب کلینیکال مورد بررسی قرار گرفتند و نتایج مطالعه نشان داد که هیچکدام از بیماران شواهدی به نفع ترومبوز ورید عمقی را قبل از جراحی نشان ندادند. پس از عمل جراحی تا یک ماه بیماران تحت فالوآپهای منظم قرار گرفتند؛ اما هیچ مورد مثبتی از ترومبوز ورید عمقی در طی این مدت در بیماران ثبت نشد.
نتیجهگیری: مشکلات ترومبوآمبولیک در بیماران قبل از جراحی چاقی نادر بوده؛ لذا انجام روتین سونوگرافی در بیماران قبل از عمل جراحی منطقی به نظر نمیرسد.
نوین نیک بخش، فاطمه امیری، سکینه کمالی آهنگر، سپیده سیادتی، محمد رعنائی،
دوره ۲۹، شماره ۳ - ( ۵-۱۴۰۳ )
چکیده
سابقه و هدف: هیپرپاراتیروئید اولیه منجر به افزایش ترشح هورمون پاراتیروئید و هیپرکلسمی میشود. ضایعات پاراتیروئید اغلب بهصورت آدنوم، هیپرپلازی و کارسینوم میباشد. هدف از این تحقیق، بررسی تظاهرات بالینی، یافتههای پاتولوژیک و چگونگی پاسخ به درمان در بیماران با پاراتیروئیدکتومی میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی- تحلیلی(۱۳۹۶-۱۳۸۱)، از ۳۷ پرونده بیماران پاراتیروئیدکتومی شده در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی بابل، اطلاعات مرتبط با سن، جنس، مقادیر قبل و بعد از عمل شاخصهای آزمایشگاهی و پاتولوژی ضایعات و روش جراحی استخراج و جمعآوری شد. دادهها با استفاده از نرمافزار ۲۰-SPSS و شاخصهای آمار توصیفی، آزمونهای آماری دقیق فیشر و ویلکاکسون تجزیه و تحلیل شدند ۰/۰۵>P.
یافتهها: اکثریت بیماران، زن(۵۷/۶۷%) بودند و میانگین سنی ۲۷/۱۵±۱۳/۴۷ سال بود. بیماری بیشتر با وقوع تظاهرات اسکلتی(۲۸/۴۵%) بروز یافت. آدنوم بیشترین نوع ضایعه در رادیولوژی(۳۷/۷۸%) و همچنین پاتولوژی(۴۱/۶۳%) و روش جراحی غالب، برش و بررسی یک طرفه(۸۶/۶۴%) بود. ارتباط آماری معنیداری بین نوع ضایعه پاتولوژی با گروه سنی (۰/۰۳۷=P) و جنس(۰/۰۱۳=P)) بیماران مشاهده شد. موفقیت جراحی پاراتیروئیدکتومی بر اساس مقادیر قبل و بعد از عمل دو شاخص کلسیم (۰/۰۰۱>P) و پاراتورمون(۰/۰۰۱>P)، معنیدار ارزیابی شد.
نتیجهگیری: بیماری هیپرپاراتیروئیدی اولیه در ایران یک اختلال علامتدار است که بیشتر با علائم استخوانی تظاهر مییابد و جراحی پاراتیروئیدکتومی روش قطعی درمان است. بهبود علائم استخوانی، اندازهگیری کلسیم و پاراتورمون به عنوان شاخص ارزیابی بهبود در این بیماران میتواند در نظر گرفته شود.
آقای سینا قاسمی، آقای بهزاد ایمنی، آقای علیرضا جعفرخانی، آقای اشکان کریمی، آقای علی یمینی،
دوره ۲۹، شماره ۵ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری هموروئید به عنوان یکی از شایع ترین بیماری های آنورکتال و شایع ترین علت خونریزی دستگاه گوارش تحتانی، شناخته می شود. بررسی این موضوع که بر اساس کدام نوع تکنیک و روش دسترسی هنگام جراحی هموروئیدکتومی، جراح تسلط بیشتری داشته و بیمار با عوارض کمتری مواجه شده بسیار حائز اهمیت است. لذا این مطالعه با بررسی اثرات پوزیشن های جک نایف و لیتوتومی بر روند و عوارض جراحی هموروئیدکتومی انجام شده است.
مواد و روش: مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی بود که بر روی۶۰ نفر از بیماران مبتلا به بیماری هموروئید، در بیمارستان بعثت همدان انجام شد. بیماران به طور تصادفی به دو گروه ۳۰ نفره تقسیم شدند. گروه اول با استفاده از پوزیشن جک نایف و گروه دوم به روش مرسوم و با استفاده از پوزیشن لیتوتومی تحت جراحی قرار گرفتند. در نهایت متغیر های میزان خونریزی، مدت زمان جراحی، میدان دید جراح، میزان ناراحتی وضعیتی موضعی جراح وعارضه درد پس از عمل بین دو گروه با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ تحلیل و مقایسه شد.
یافته ها: ۲۲ نفر (۳۶/۷ درصد) از بیماران مرد و ۳۸ نفر (۶۳/۳ درصد) از آن ها زن بودند. بر اساس یافته ها، مدت زمان جراحی و میزان خونریزی در گروه تحت جراحی با پوزیشن جک نایف کمتر بود و تفاوت معنی داری بین پوزیشن جراحی و این دو متغیر مشاهده شد (۰/۰۰۱p-value<). همچنین براساس آزمون کای اسکوئر بین پوزیشن جراحی و میزان رضایت جراح از زاویه دید رابطه آماری معنی داری وجود داشت به طوری که در پوزیشن جک نایف میدان دید بهتری گزارش شد (۰/۰۰۱exact p-value = ). در این مطالعه تفاوت معنی داری بین پوزیشن جراحی و میزان ناراحتی وضعیتی موضعی جراح و بین پوزیشن جراحی و عارضه درد پس از عمل مشاهده نشد (سطح معنی داری به ترتیب۰/۰۹۱ و ۰/۶۶)
نتیجه گیری: انجام جراحی هموروئیدکتومی با پوزیشن جک نایف نسبت به پوزیشن لیتوتومی میتواند در کاهش میزان خونریزی بیمار و مدت زمان جراحی و همچنین ایجاد میدان دید بهتر برای جراح موثر باشد. همچنین بر اساس یافته استفاده از هر یک از پوزیشن ها تاثیر بسزایی در میزان ناراحتی وضعیتی موضعی جراح و یا عارضه درد پس از عمل ندارد.
نوین نیک بخش، امیرمرتضی رضازاده، علی بیژنی، سکینه کمالی آهنگر، رعنایی محمد،
دوره ۲۹، شماره ۶ - ( ۱۱-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: گره های تیروئید از مشکلات بالینی شایع و نمونهبرداری آسپیراسیون با سوزن ظریف مهمترین روشِ تشخیص ماهیت پاتولوژی آن است. ﺑﺮش اﻧﺠﻤﺎدی نیز در اتخاذ تصمیم درمانی اهمیت بسیاری دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسهای ارزش تشخیصی این دو روش بر اساس نتایج پاتولوژی، در بیماران با گره تیروئید انجام گرفته است.
مواد و روش ها: این مطالعهی توصیفی – تحلیلی روی بیماران با جراحی گره تیروئید، طی سالهای ۹۸-۱۳۹۰ در بابل انجام شد. اطلاعات به روش پروندهخوانی جمعآوری شدند. تجزیهوتحلیل اطلاعات با نرمافزار ۲۶-SPSS، و بررسی مقایسهای ارزش تشخیصی روشهای پاتولوژی، نمونهبرداری آسپیراسیون با سوزن ظریف و ﺑﺮش اﻧﺠﻤﺎدی، با محاسبه حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و منفی انجام شد (۰/۰۵>P).
یافتهها: اکثریت بیماران در این بررسی زن (۶۸/۶۶%) بودند بیماران هیچگونه سابقه خانوادگی (۷۰/۴۴%) نداشتند. در نتایج پاتولوژی نهایی، خوش¬خیمی ضایعه و بدخیمی ضایعه به ترتیب؛ ۵۴/۸۸% و ۴۵/۱۱% و در آسپیراسیون با سوزن ظریف و ﺑﺮش اﻧﺠﻤﺎدی، ۶۷% و ۸۸/۵۷% بودند. حساسیت، ویژگی و ارزش اخباری مثبت و منفی در آسپیراسیون با سوزن ظریف به ترتیب؛ ۰/۹۵۸۲، ۰/۹۸۹۶ ،۹۹۵۰ /۰ و ۰/۹۶۹۷ بودند. حساسیت، ویژگی و ارزش اخباری مثبت و منفی در برش انجمادی ۱۰۰% بودند. دو روش مذکور در تشخیص بدخیم یا خوشخیم بودن گرههای تیروئید ۸/۵۸% همخوانی داشتند (۰/۰۰۱ >P).
نتیجهگیری: آسپیراسیون سوزنی ظریف به دلیل حساسیت و ویژگی بالا، روش قابل اعتماد تشخیص بدخیمی در گره های تیروئید است. از طرفی برش انجمادی نیز با توجهبه همخوانی بالا با پاتولوژی، روشی دقیق تلقی میگردد.
حسن معیری، علی همت زاده، شهناز غفوری،
دوره ۲۹، شماره ۶ - ( ۱۱-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: روشهای رایج مورد استفاده در جراحی تیروئیدکتومی شامل تیروئیدکتومی کامل، ساب توتال و لوبکتومی میباشد. با توجه به کیفیت زندگی پایین تروهزینه های درمانی بالاتر بیمارانی که دچار عوارض جراحی تیروئیدکتومی میشوند، نیاز به روشهای درمانی جدید وجود دارد.
مواد و روشها: در این مطالعه همگروهی، ۶۴ بیمار تحت جراحی تیروئیدکتومی قرار گرفتند.اطلاعات بالینی بیماران از جمله پاتولوژی، حجم تیروئید، سطح TSH، مدت زمان عمل، میزان خونریزی حین و پس از عمل، مدت زمان بستری، هماتوم، عفونت زخم، هیپوکلسمی و آسیب به عصب حنجرهای راجعه، سندرم هورنر بر اساس پرونده پزشکی و پیگیری بیماران و نوع جراحی ایسمکتومی و لوبکتومی، ساب توتال تیروئیدکتومی و توتال تیروئیدکتومی بررسی و عوارض و عوامل مرتبط با آنها بعد از یک ماه پیگیری مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که میانگین سنی بیماران۴۲/۱۷ سال بود و تعداد ۵۴ (۸۴/۴%) آنها زن بودند.میانگین خونریزی حین عمل و پس از عمل به ترتیب ۳۱/۰۹ و ۱۲/۸۱ سیسی بود. نشان داد که خونریزی حین عمل در بیماران با جراحی ساب توتال تیروئیدکتومی نسبت به دو روش دیگر بالاتر بود و ارتباط معناداری را نشان داد(P=۰/۰۸)؛ ولی تفاوت آماری معناداری در خونریزی پس از عمل در سه روش جراحی مشاهده نشد(P=۰/۰۵۵۲). مدت زمان عمل در روش توتال تیروئیدکتومی کمی بالاتر بود؛ اما تفاوت معناداری را نشان نداد(P=۰/۰۵۸)
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که خونریزی حین عمل در بیماران با جراحی ساب توتال تیروئیدکتومی نسبت به دو روش دیگر بالاتر بود و تفاوتی در میزان خونریزی پس از عمل در سه روش جراحی مشاهده نشد. مدت زمان عمل درروش توتال تیروئیدکتومی کمی بالاتر بود. در این مطالعه عملهای جراحی توسط رزیدنتهای سال آخر جراحی با نظارت کامل و کمک متخصص جراحی و با تجربه صورت گرفته است و میزان بروز عوارض نیز وابستگی نزدیکی با این عوامل دارد.
انور الیاسی، محمد یحیی فریدی، ناصر رحمان پناه، بهزاد محسن پور، فرهنگ صفرنژاد،
دوره ۲۹، شماره ۶ - ( ۱۱-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: ترمیم هرنی اینگوینال به دو روش انجام میشود یکی روش بدون استفاده از مش و دیگری با استفاده از مش. استفاده از آنتی بیوتیک یکی از چالشهای مهم در روش استفاده از مش است. هدف ما بررسی تأثیر استفاده و عدم استفاده از آنتیبیوتیک در عفونت محل عمل است.
مواد و روشها: در این مطالعه کوهورت آینده نگر دو سوکور که در بیمارستان کوثر شهر سنندج انجام شد بیماران در سه گروه از لحاظ عفونت محل عمل پس از عمل جراحی مورد بررسی قرار گرفتند. گروه A بدون آنتیبیوتیک، گروه B آنتیبیوتیک قبل از عمل و گروه C آنتیبیوتیک پس از عمل دریافت کردند.
یافتهها: از بین ۱۸۶ بیمار، در گروه A تعداد ۵۶ نفر، گروه B تعداد ۶۲ بیمار و در گروه C تعداد ۶۸ بیمار حضور داشت. مجموعاً ۸ نفر (۴,۳ درصد) در ۳ گروه دچار عارضه شدند که شامل اریتم و ترشحات از محل عمل بود. در گروه A دو نفر و در گروه C ۶ نفر دچار عفونت محل عمل شدند که بین ۳ گروه اختلاف معنیداری وجود نداشت (P = ۰,۳۱۷) و در بررسی همبستگی و در مدل رگرسیون میان فاکتورهای سن و محل سکونت و محل عمل با میزان بروز عوارض ارتباط معنیداری وجود نداشت.) R=۱۳۵, Adj.R۲=۰,۰۰۷, P = ۰.۱۸۷)
نتیجهگیری: بر اساس نتایج مطالعه ما در بیمارانی که تحت جراحی هرنی اینگوینال با تعبیه مش قرار میگیرند تجویز آنتیبیوتیک ضروری نبوده و میتوان آنتیبیوتیک به این بیماران نداد؛ که در کاهش مقاومت آنتیبیوتیکی نیز مؤثر است.