۳ نتیجه برای مواجهه
دکتر ایرج خدادادی، محمد عبدی، محسن علی آبادی، دکتر عفت السادات میرمعینی، محمد صالح واحدی ،
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۸۹ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: آرد گندم یک ذره آلی پیچیده محسوب میشود و شامل گستره متنوعی از اجزاء آلرژی زا و آنتیژنیک بوده و کارگران شاغل در کارخانههای تولید آرد در مواجهه با این عوامل قرار دارند. مواجهه با ذرات آرد گندم میتواند منجر به عوارض ریوی با شدت و ماهیت متفاوت از علایم تحریکی ساده تا رینیت آلرژیک و آسم شغلی شود. هدف از این پژوهش سنجش میزان تراکم ذرات قابل استنشاق آرد در هوای تنفسی و میزان گلیادین ذرات آرد بعنوان یکی از آلرژنهای مهم و تعیین ارتباط بین میزان تراکم ذرات قابل استنشاق آرد و تراکم گلیادین در هوای استنشاقی کارگران میباشد.
روش بررسی: طی یک مطالعه توصیفی- تحلیلی تعداد ۶۴ نمونه از هوای استنشاقی محیط کار کارگران کارخانجات آرد استان همدان بوسیله پمپهای استاندارد نمونه برداری هوا تهیه گردید. میزان ذرات قابل استنشاق هوای منطقه تنفسی کارگران به روش وزن سنجی و سنجش میزان گلیادین موجود در ذرات گرد و غبار به روش الایزا صورت گرفت.
یافتهها: میزان میانگین ذرات قابل استنشاق هوای منطقه تنفسی کارگران در کلیه کارخانجات تحت مطالعه بیش از حد مجاز بوده (۱,۶۴ ۴.۶۸ mg/m۳) و ارتباط مستقیم معنیداری بین میزان ذرات گرد و غبار و محتوای گلیادین آنها مشاهده گردید (R۲ = ۰.۷۰۸, p<۰.۰۵). علاوه بر این مشخص گردید که توزیع تراکم ذرات قابل استنشاق و میزان آلرژن گلیادین در ایستگاههای کاری مختلف، متفاوت بوده و در بخش کیسه گیری آرد از حداکثر میزان برخوردار است.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان داد که میزان تراکم ذرات قابل استنشاق در کلیه کارخانجات تولید آرد استان همدان بیش از حد مجاز (۰.۵ mg/m۳) بوده و کارگران شاغل در واحدهای کیسه گیری آرد بیش از دیگر کارگران در معرض مواجهه با هوای تنفسی آلوده قرار داشته و گلیادین بیشتری را نیز در محیط کار خود تنفس مینمایند.
کلید واژهها: مواجهه، آنتی ژن، آرد، گلیادین
وصول مقاله: ۲۰/۳/۸۹ اصلاحیه نهایی: ۱۳/۵/۸۹ پذیرش مقاله: ۲۰/۵/۸۹
دکتر انور اسدی، دکتر یحیی سلیمی، دکتر نگین فرهادیان،
دوره ۲۸، شماره ۶ - ( ۱۱-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: پایش مصرف الکل در جامعه برای برنامه ریزی بهداشت عمومی و ارزیابی کارایی راهبردهای مداخلاتی اهمیت بالایی دارد. هدف از این مطالعه، استفاده از روش اپیدمیولوژی بر پایه فاضلاب برای تخمین مصرف الکل در جمعیت تحت پوشش تصفیه خانه فاضلاب شهر کرمانشاه و همچنین ارزیابی میزان ریسک بهداشتی آن با روش حاشیه مواجهه (Margin of Exposure, MOE) میباشد.
مواد و روش ها: نمونههای مرکب روزانه (۵ ساعتی) از ورودی تصفیه خانه فاضلاب کرمانشاه در سال ۱۴۰۰ برای یک دوره زمانی ۳۰ روزه جمع آوری شدند. برای سنجش میزان الکل نمونه ها از متابولیت اتیل سولفات استفاده شد که بعد از مصرف الکل توسط انسان در ادرار دفع میشود و وارد شبکه جمع آوری فاضلاب میگردد. نمونه ها بعد از سانتریفیوژ و فیلتراسیون مستقیما به دستگاه liquid chromatography with tandem mass spectrometry LC-MS/MS برای آنالیز تزریق گردید. بعد از محاسبه سرانه مصرف الکل با روش محاسبه معکوس از نتایج آن برای ارزیابی ریسک بهداشتی با روش MOE استفاده شد.
یافتهها: میانگین سرانه میزان مصرف الکل در طول دوره نمونه برداری جامعه تحت مطالعه برابر۰/۳۳۲ میلیلیتر به ازای هر نفر با سن برابر و بالای ۱۵ سال (فرد بالغ) در روز بود که در طول یکسال برابر ۰/۱۲۱ لیتر الکل خالص به ازای هر نفر خواهد شد. بین میزان مصرف الکل در روزهای آخر هفته با روزهای کاری هفته و همچنین روزهای نمونه گیری واقع در رمضان و روزهای عادی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. در ۹۰ درصد نمونه های برداشت شده، ریسک ناشی از مصرف الکل بالاتر از ۱۰۰= MOE بوده (محدوده حفاظتی) و تنها در ۳ نمونه مقدار MOE در محدوده "خطر" قرار گرفت.
نتیجهگیری: روش اپیدمیولوژی بر پایه فاضلاب می تواند اطلاعات زمانی و موقتی مناسبی در ارتباط با مصرف الکل و خطر مرتبط با آن از لحاظ مواجهه در سطح جامعه فراهم کند. میزان مصرف الکل در جامعه مورد مطالعه نسبت به کشورهای اروپایی و آمریکایی بسیار کمتر بود.
خانم فرزانه زارعی، آقا قباد مرادی، آقا رضا پیرا،
دوره ۲۹، شماره ۴ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: نیازسنجی و بررسی واقع بینانه نیازهای جامعه و نیازهای فراگیران به عنوان مخاطبین اصلی، ضروری است. این مطالعه با هدف تعیین نیازهای آموزشی تکنسین فوریت های پزشکی ( علائم و نشانه ها و بیماریهای مهم و شایع) انجام شد تا در بازنگری و اصلاح برنامه درسی براساس پاسخگویی به نیاز جامعه مورد استفاده قرار بگیرد.
مواد و روش ها: مطالعه مقطعی بود. جامعه پژوهش کلیه تکنسین های فوریت پزشکی شاغل در استان کردستان بودند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که که شاخص های روایی محتوایی(۰/۸۵=CVR و ۰/۹۲=CVI) و پایایی(۰/۹۷) آن محاسبه گردیده و برای تحلیل داده از روش های آماری توصیفی (فراوانی، نسبت، میانگین و انحراف معیار) استفاده گردید.
یافته ها: در این مطالعه ۳۶۶ پرسشنامه تحلیل شد. همه افراد مورد مطالعه مرد بودند. بیشترین مواجهه با بیماری فشارخون (۰/۷۹±۴/۳۴)و بیشترین مورد نیاز به آموزش در مورد MI (سکته حاد قلبی) (۱/۲۱±۳/۷۱) بود. همچنین در خصوص علائم و نشانه ها بیشترین مواجهه مربوط به هیپرتانسیون(۷۷/۰±۵۲/۴) و تنگی نفس(۰/۷۸±۴/۴۲) و درد قفسه سینه (۰/۸۷±۴/۴۰) و بیشترین موارد نیاز به آموزش موبوط به تشنج(۱/۲۱±۳/۴۱) و همی پلژی(۱/۲۰±۳/۴۰) و انحراف تراشه(۱/۲۳±۳/۳۸) بود.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه برای تعیین اولویت های آموزشی، میزان مواجهه و میزان نیاز به آموزش در نظر گرفته می شود (مشخص کننده معیارهای تعیین ضرورت یادگیری محسوب می شوند) و از طرفی سرفصل های کوریکولوم آموزشی فوریت های پزشکی پیش بیمارستانی نیز گسترده هستند، به نظر می رسد لازم باشد مطالعات وسیع تری در حوزه آموزش فوریتهای پزشکی پیش بیمارستانی صورت بگیرد.