۷ نتیجه برای شفیعی
مسعود رسول آبادی، مجید شفیعیان، فردین غریبی،
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان ۱۳۹۲ )
چکیده
زمینه و هدف: دانشجویان، مشتریان اصلی سیستم آموزش در دانشگاهها هستند و کیفیت خدمات آموزشی را با انتظارات و ادراکات خود از خدمات دریافت شده میسنجند؛ از این رو اکنون در همه مراکز علمی دنیا دیدگاه دانشجویان را در مورد کلیه جنبههای خدمات آموزشی ارائه شده در موسسات آموزش عالی به عنوان عامل ضروری در پایش کیفیت آموزش درنظر میگیرند. این مطالعه با هدف تعیین شکاف بین انتظارات و ادراکات دانشجویان از خدمات آموزشی در دانشگاه علوم پزشکی کردستان انجام شده است.
مواد و روشها: این مطالعه به روش توصیفی-تحلیلی انجام شدهاست. جامعه مورد مطالعه، دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کردستان بودند که در چهار دانشکده پزشکی، پیراپزشکی، بهداشت، و پرستاری مامایی در نیمسال اول سال تحصیلی ۱۳۹۱-۱۳۹۰ مشغول به تحصیل بودند. ابزار گردآوری داده، پرسشنامه استاندارد سرکوال بود. تعداد۲۰۰ نفر از دانشجویان به روش تصادفی سیستماتیک جهت اجرای مطالعه انتخاب شدند و ۱۹۸ نفر از آنان به پرسشنامهها جواب دادند. داده ها در نرمافزار SPSS با استفاده از آمار توصیفی و آزمونهای من ویتنی یو و کروسکال والیس مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند.
نتایج: با وجود شکاف منفی در همه ابعاد پنجگانه کیفیت، شامل: تضمین، پاسخگویی، همدلی، اطمینان و ملموس، بیشترین شکاف کیفیت خدمات آموزشی دانشگاه مربوط به بعد پاسخگویی(۰۲/۲-) و کمترین آن مربوط به بعد اطمینان (۳۲/۰-) بود. بین شکاف کیفیت خدمات آموزشی در ابعاد پنج گانه و دانشجویان زن و مرد تفاوت معنیدار آماری مشاهده نشد (۰۵/۰P>). همچنین بین شکاف کیفیت خدمات آموزشی با مقطع تحصیلی و سنوات تحصیلی دانشجویان مورد مطالعه رابطه معنی دار آماری وجود نداشت (۰۵/۰P>). در کلیه ابعاد پنجگانه در حیطه انتظار بین دانشجویان زن و مرد تفاوت معنی دار آماری مشاهده شد (۰۰۱/۰P<).
نتیجهگیری: بطور کلی در ابعاد مختلف کیفیت خدمات آموزشی در دانشگاه علوم پزشکی کردستان بین انتظارات دانشجویان و ادراک آنها شکاف منفی وجود دارد و برای کاهش این شکاف لازم است در شیوه آموزش و مدیریت آموزش دانشگاه بازنگری شود.
سعدی نیکان فر، دکتر مینو کلانتری، زهرا شفیعی، دکتر علیرضا اکبرزاده باغبان،
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان ۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: هدف از این مطالعه یافتن ارتباط بین اجزای مختلف عملکرد حسی- حرکتی اندام تحتانی مبتلا با استقلال در فعالیت های پایه و ابزاری روزمری زندگی افراد سکته ی مغزی است .
روش بررسی: ما یک مطالعه مقطعی روی ۴۰ بیمار همی پلژی(۲۱ مرد و ۱۹ زن) ۳۰ تا ۷۰ ساله انجام دادیم که بطور غیر تصادفی از کلینیک های توانبخشی شهر تهران انتخاب شدند. عملکردحسی- حرکتی اندام تحتانی مبتلا با آزمون فوگل مایر و استقلال در فعایت های پایه و ابزاری روزمره زندگی با استفاده از آزمون های بارتل و لاوتون بررسی گردید و میزان همبستگی توسط ضریب اسپیرمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: بین عملکرد حرکتی اندام تحتانی مبتلا با استقلال در فعالیت های پایه (۴۸۲/۰r= و۰۰۲/۰ p=) و ابزاری (۴۹۴/۰r= و۰۰۱/۰p=) روزمره زندگی همبستگی معنی دار بود. بین سرعت و هماهنگی اندام تحتانی مبتلا با استقلال در فعالیت های پایه (۶۰۱/۰ r= و۰۰۱/۰ p<) و ابزاری (۵۵۷/۰r= و۰۰۱/۰ p<) روزمره زندگی همبستگی معنی دار بود. درد مفاصل اندام تحتانی مبتلا تنها با استقلال در فعالیت های پایه (۴۱۰/۰r= و۰۰۹/۰p=) همبستگی معنی دار داشت. اما بین حس وحرکت غیر فعال مفاصل اندام تحتانی مبتلا با استقلال در فعالیت های پایه و ابزاری همبستگی وجود نداشت. بین عملکرد حسی- حرکتی اندام تحتانی مبتلا با استقلال در فعالیت های پایه (۴۷۷/۰r= و۰۰۲/۰ p=) و ابزاری (۴۹۵/۰ r= و۰۰۱/۰ p<) روزمره زندگی همبستگی معنی دار بود.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های مطالعه ی حاضر عملکرد حسی- حرکتی اندام تحتانی مبتلا با استقلال بیماران سکته مغزی در فعالیت های پایه و ابزاری روزمره زندگی ارتباط دارد لذا پیشنهاد می شود در تمرینات توانبخشی این بیماران اجزای مختلف عملکرد حسی-حرکتی اندام تحتانی مورد توجه قرار گیرد.
واژگان کلیدی: عملکردحسی- حرکتی، اندام تحتانی، فعالیت های پایه روزمره زندگی، فعالیت های ابزاری روزمره زندگی، همی پلژی
وصول مقاله:۲/۸/۹۵ اصلاحیه نهایی:۲۵/۱۰/۹۵ پذیرش:۳/۱۱/۹۵
خانم مژگان شفیعی، لیلا مدیری، محمدباقر خادم عرفان، فارس بهرامی،
دوره ۲۷، شماره ۶ - ( مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان ۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: بلاستوسیستیس تکیاخته شایع روده ای است که انسان و طیف گسترده ای از حیوانات از قبیل پستانداران، پرندگان، خزندگان، بندپایان نیز میتوانند آلوده به این انگل باشند. شیوع بلاستوسیستیس در کشورهای در حال توسعه نسبتاً زیاد است و به عنوان رایج ترین انگل ها در ایران گزارش شده است. در سال های اخیر در مطالعات مختلف اهمیت بیماری زایی آن در انسان مشخص شده است. عفونت بلاستوسیستیس با انواع اختلالات گوارشی، اسهال، سندرم روده تحریک پذیر (Irritable bowel syndrome) و ضایعات پوستی همراه است و به طور کلی، بیماران مبتلا به سرطان بیشتر مستعد ابتلا به عفونتهای رودهای میباشند و احتمال بدتر شدن علائم در نتیجه درمان های سرکوب کننده سیستم ایمنی وجود دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی شیوع بلاستوسیستیس در کودکان مبتلا به سرطان در شهر سنندج با روش PCR بود.
مواد و روش ها: بر اساس روش سرشماری تمام نمونه های مدفوع از افراد مبتلا به سرطان در دسترس از بیمارستان های سطح شهر سنندج جمعآوری گردید. برای درک شیوع گونه بلاستوسیستیس در کودکان مبتلا به سرطان در شهر سنندج، ۹۳ نمونه مدفوع بین سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰ از کل استان جمعآوری شد. نمونه ها به روشهای مولکولی (Polymerase chain reaction) با استفاده از پرایمرهای ناحیه بارکدینگ ژن ۱۸ rRNA جهت تکثیر گونه بلاستوسیستیس بررسی شدند.
یافتهها: نتیجهPCR تمامی نمونه ها نشان داد که تعداد ۱۵ مورد (۱۶,۱%) دارای قطعه bp۶۰۰ برای گونه بلاستوسیستیس هستند. نتایج آنالیز آماری داده ها نشان داد که ارتباط معناداری بین گونه بلاستوسیستیس با محل زندگی (*** ۰/۴۸=Pvalue ) سن (* ۰/۸۸Pvalue =) و تماس با حیوان (***۰/۸۳ Pvalue =) وجود ندارد.
نتیجهگیری: نتیجه این مطالعه نشان دهنده شیوع گونه بلاستوسیستیس در افراد مبتلا به سرطان در شهر سنندج است که این داده ها میتواند نقشی مهم در توسعه مطالعات و تحقیقات در زمینه عفونت های انگلی در بیماران مبتلا به سرطان داشته باشد. بهطور کلی تعیین میزان آلودگی گونه بلاستوسیستیس در کودکان مبتلا به سرطان و ارائه آن به مسئولین بهداشت و سلامت منطقه و کشور میتواند جهت اتخاذ استراتژی درمان مناسب تر و همچنین ارائه راهکارهای بهداشتی برای کنترل لازم می باشد.
دکتر الهه شفیعی راد، دکتر فاطمه عزالدینی اردکانی، دکتر فاطمه عباسی، دکتر هادی مقدس دستجردی، دکتر محمدجواد امیدواری ابرقوئی، دکتر محجوبه انتظارقائم،
دوره ۲۸، شماره ۲ - ( مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان ۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: تخمین سن یک مسئله مهم در پزشکی قانونی است. دندانها در مقایسه با استخوان نسبت به تغییرات مختلف مقاومتر و از شاخصهای اصلی برای برآورد سن در پزشکی قانونی میباشند. جهت تعیین ارتباط سن با تغییرات دندانی، استفاده از نسبت حجم پالپ به حجم دندان (PV/TV) شاخص مناسبی است. هدف از این مطالعه بررسی همبستگی بین PV/TV دندان کانین در تصاویر CBCT و برآورد مدل رگرسیونی برای تخمین سن است.
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی تحلیلی، ۱۸۳ تصویرCBCT بهصورت تصادفی ازآرشیو تصاویر یک کلینیک تخصصی انتخاب شد. تصاویر بهصورت داده DICOM وارد نرم افزار ۳D Slicer شد، حجم پالپ و کل دندان کانین و نسبت آنها محاسبه شد. از نرم افزار SPSS ۱۷ به منظور تجزیه و تحلیل آزمون T-Test، ANOVA، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد.
یافتهها: میانگین PV/TV بر اساس جنس، محل دندان تفاوت معناداری نداشت؛ ولی این تفاوت برحسب سن معنادار بود. همبستگی پیرسون بین سن و PV/TV منفی و معنادار به دست آمد (R=-۰,۷۱۴). آنالیز رگرسیون برای کل داده ها انجام شد و سپس در ۶ گروه سنی بررسی شد که تنها در گروه ۱۹-۱۵ و ۵۹-۵۰ سال معنادار بود.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد بین سن تقویمی و PV/TV در دندانهای کانین ارتباط معکوس قوی وجود دارد. همچنین در رده های سنی ۱۵-۱۹ و۵۰-۵۹ سال مدل رگرسیونی روش قابل اعتمادی برای تخمین سن در جامعه ایرانی تلقی میگردد.
دکتر کیوان صابونی، دکتر مجید شفیعیان، خانم فرزانه زارعی، دکتر بهزاد خلفی،
دوره ۲۹، شماره ۴ - ( مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان ۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: شیوه های نوین آموزش در کنار چالش هایی که دارد با درگیر کردن دانشجویان در فرآیند های آموزشی میتواند کیفیت آموزش را به میزان زیادی ارتقا دهد . آموزش همتا بعنوان یکی از روش های آموزشی نوین نشان داده است که میتواند در آموزش دانشگاهی تاثیر داشته باشد و میتواند در مقایسه شیوه کلاسیک آموزش به روش سخنرانی اثر بخش تر عمل کند. از این رو این مطالعه در راستای مقایسه میزان تاثیر و قابلیت اجرای آموزش همتا در بحث های بخش جراحی طراحی و اجرا شده است .
مواد و روش ها: در این مطالعه مداخله ای ۱۲۰ نفر دانشجو دوره اکسترنی جراحی به روش سرشماری انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه در طی دو ماه آموزش بخش جراحی مورد ارزیابی قرار گرفتند. هر دو گروه آموزش روتین را دریافت کردند و درگروه مداخله برخی از مباحث در قالب تدوین و ارائه کنفرانس های کلاسی توسط گروه های دانشجویان تدریس شد. جهت ارزشیابی دانش بالینی از نمره پایان بخش و جهت میزان رضایت ، امکان پدیری و اعتبار آموزش های داده شده از یک پرسشنامه پژوهشگر ساخته روانسنجی شده بعد از اتمام کارورزی استفاده شد. جهت اعتبارسنجی ابزار از روش اعتبار محتوا و برای پایایی از نظر خبرگان و روانسنجی توسط اساتید گروه استفاده شد. داده ها با استفاده از تست های اماری توسط نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ انالیز شد .
یافتهها: بین دو گروه شاهد و مداخله در رضایتمندی ، اعتبار و قابلیت اجرا ، تفاوت معنا داری یافت شد که میزان رضایتمندی و همچنین میزان یادگیری در گروه مداخله به طور قابل توجهی در مقایسه با گروه مشاهده که به روش سخنرانی تحت آموزش قرار گرفتند ؛ بالاتر بود(۰/۰۵>P). همچنین گروه در گروه مداخله به اهداف آموزشی خود از جمله رضایتمندی و یادگیری و همچنین خوکارآمدی دست یافته است. از یافته های دیگر این مطالعه تفاوت نمره پایان بخش است که این مقدار به صورت معنا دار در گروه آموزش همتا بالاتر از گروه آموزش کلاسیک بود(۱۳,۴۴در مقابل۱۵.۲۱ (۰/۰۰۱>P)) .
نتیجهگیری: بر أساس نتایج بدست آمده در این مطالعه آموزش به روش همتا در آموزش مباحث بخش جراحی میتواند از نظر جلب رضایت، سهولت اجرا و همچنین بهبود نمره دانشجویان نقش موثر تری از آموزش های کلاسیک داشته باشد . منتها در این امر باید محدودیت ها و خصائص ویژه یادگیرندگان مد نظر باشد.
سمیرا رحیم نژاد، کمال الدین عابدی، فاروق محمدیان، ابراهیم درویشی، ابراهیم محمدی، فرزانه زارعی، مجید شفیعیان،
دوره ۲۹، شماره ۵ - ( مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان ۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از دغدغه های اساتید مهندسی بهداشت حرفه ای و ایمنی کار، کسب سطحی قابل قبول از مهارت و توانمندی توسط فراگیران است که در کوریکولوم آموزشی نیز مورد تاکید قرار گرفته است. توجه به توانمندی ها و مهارت های عملی در آزمون ها می تواند تا حدودی این دغدغه ها را پاسخ دهد. بر این اساس، این مطالعه با هدف طراحی، اجرا و ارزشیابی آزمون آسپی (OSPE) در پایان دوره کارشناسی انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی-تحلیلی به صورت مقطعی بر روی دانشجویان یک دوره مهندسی بهداشت حرفه ای و ایمنی کار بعد از پایان کارآموزی انجام شد. در ابتدا اقدام به تشکیل کمیته آزمون و سپس برگزاری جلسات متمرکز گروهی (FGD) شد و مطالعه در سه فاز طراحی، اجرا و ارزشیابی انجام گردید. سناریوهای ایستگاهها (۱۲ ایستگاه) با توجه به توانمندی ها و مهارت های عملی کوریکولوم آموزشی طراحی شدند. ارزشیابی آزمون شامل تعیین روایی صوری و محتوایی، رضایت دانشجویان، پایایی و تعیین همبستگی درونی نمرات آزمون بود.
یافتهها: روایی محتوایی آزمون از دید دانشجویان و اساتید در تمام ایستگاهها با سطح معناداری P≥۰,۰۵در حدود متوسط قرار داشت. نتایج ضریب آلفای کرونباخ نشان داد که بین نمرات ایستگاه ها (=۰,۷ɑ) و بین نمرات ایستگاهها و نمره کلی آسپی (=۰,۸ɑ) همبستگی بالایی وجود داشت. رضایت دانشجویان از آزمون در حد متوسط بود. به علاوه، با بررسی نتایج داده های کیفی به طور کلی دو طبقه و چندین زیرطبقه به دست آمد. دو طبقه مذکور به صورت نقاط قوت و نقاط ضعف آزمون مشخص گردید.
نتیجه گیری: هرچند آزمون آسپی دارای نقاط ضعفی است اما به عنوان روشی استاندارد و مناسب برای نشان دادن صلاحیت و مهارت عملی فراگیران می تواند به کار رود. به نظر می رسد مطالعات بسیار بیشتری در حوزه بهداشت به ویژه در خصوص طراحی آزمون و روش های استاندارد سناریونویسی باید صورت گیرد تا بتوان در مورد روایی و پایایی آن به عنوان یک ابزار ارزشیابی داوری نمود اما در عین حال استفاده از آسپی به عنوان مکمل آزمون های متداول سنتی می تواند بسیار ارزشمند باشد.
دکتر طیبه رشیدیان، دکتر شقایق جلالی، دکتر نسیبه شریفی، دکتر رضا ولیزاده، دکتر الهام شفیعی، خانم فاطمه قیاسی،
دوره ۳۰، شماره ۲ - ( مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان ۱۴۰۴ )
چکیده
زمینه و هدف: پره اکلامپسی یک اختلال فشار خون در بارداری است که یکی از علل اصلی مرگ و میر مادران و نوزادان است. چندین عامل خطر برای این عارضه بیان شده است و سازمان بهداشت جهانی توجه به شرایط روانی اجتماعی را بیان نموده است؛ لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط عوامل روانی اجتماعی با بروز پره اکلامپسی در زنان باردار انجام شد.
مواد و روشها: مطالعه حاضر بهصورت مورد -شاهدی بر روی زنان باردار مراجعه کننده به بیمارستان تک تخصصی زنان شهر ایلام در سال ۹۹ انجام شد. نمونههای پژوهش شامل یک گروه از زنان مبتلا به پره اکلامپسی(۵۳ نفر) و یک گروه شاهد(۵۳ نفر) بودند. افراد بر طبق معیار ورود مطالعه انتخاب شدند. داده های مطالعه با استفاده از سه پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و مامایی، پرسشنامه استرس درک شده و حمایت اجتماعی جمعآوری گردید، سپس دادهها وارد نرم افزار SPSS نسخه ۱۷ شد و با استفاده از آزمونهای آماری توصیفی و تحلیلی آنالیز شدند.
یافته ها: طبق نتایج مطالعه، بین میزان استرس درک شده و حمایت اجتماعی در دو گروه تفاوت معنی داری بود؛ بهطوری که افراد دارای پره اکلامپسی از استرس بیشتر و حمایت اجتماعی کمتری برخوردار بودند. طبق آزمون رگرسیون لجستیک، به ازای هر واحد افزایش استرس در زنان باردار، احتمال ابتلا به پره اکلامپسی ۰/۲۳ درصد افزایش و به ازای هر واحد افزایش حمایت اجتماعی در زنان باردار، احتمال ابتلا به پره اکلامپسی ۰/۵۳ درصد کاهش می یابد.
نتیجهگیری: افراد دارای پره اکلامپسی از استرس بیشتر و حمایت اجتماعی کمتری برخوردار بودند؛ لذا بررسی جنبههای روانی به عنوان عامل خطر در این اختلال لازم و ضروری است. همچنین نیاز به تلاش بیشتر کارکنان بهداشت و درمان برای پیشگیری، غربالگری و اداره فشارخون و کاهش استرس روانی و اجتماعی در میان زنان باردار است.