۱۵ نتیجه برای حسنی
علی انصاری جابری، طیبه نگاهبان بنابی، احمدرضا صیادی اناری، پروین آقامحمدحسنی،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( مجله علميدانشگاه علوم پزشکی کردستان ۱۳۸۴ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف : امروزه افسردگی یکی از شایعترین اختلالات روانی و معضل عمومی زندگی بشر است آمار و ارقام منتشره نمایانگر آن است که هر سال در دنیا حداقل یکصد میلیون بیمار مبتلا به افسردگی تشخیص داده میشوند. در ایران افسردگی، ۳۵ تا ۴۵ درصد بیماریهای روانی را تشکیل میدهد. این رقم روز به روز سیر صعودی را میپیماید و لازم است که راهها و روشهای نوینی برای معالجه و پیشگیری از این معضل روانی ارائه گردد. یکی از روشهای غیردارویی را موسیقی درمانی است که یک مداخله مؤثر و بیخطر بر روی مشکلات بیماران میباشد. از آنجا که آهنگ موزون قرآن کریم و آوای دلنشین آن بعنوان یک موسیقی عرفانی دلپذیر شناخته شده لذا هدف اصلی این تحقیق تعیین تأثیر آوای قرآن کریم بر افسردگی میباشد.
روش بررسی : این پژوهش یک مطالعه تجربی میباشد که جامعه آماری آن شامل کلیه بیماران افسرده بستری شده در بخش روانپزشکی بیمارستان مرادی رفسنجان بود. حجم نمونه ۶۰ نفر، ۳۰ نفر در گروه مورد و ۳۰ نفر در گروه شاهد بودند و روش نمونهگیری مبتنی بر هدف با تشخیص افسردگی توسط روانپزشک و تست افسردگی بک و دارا بودن شرایط پژوهش بصورت تصادفی به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند و پس از تکمیل پرسشنامه برای بیماران گروه مورد به مدت هفت جلسه یک روز در میان پانزده دقیقه آوای قرآن کریم با استفاده از گوشی و ضبط صوت پخش گردید و در پایان دو هفته اول بستری از بیماران گروه مورد و شاهد مجدداً تست افسردگی بک بعمل آمد و پرسشنامه تکمیل گردید و نتایج با نرم افزاری EPI ۶ با آزمونهای آماری تی زوج شده و تی استیودنت مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافتهها : نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد آوای قرآن کریم بر افسردگی تأثیر داشت (۰۰۰۱/۰ p< ). و میانگین تفاوت نمرات میزان افسردگی قبل و بعد از مداخله در گروه مورد آنهایی که در پرسشنامه اظهار نموده بودند که اعتقاد زیادتری به قرآن کریم دارند بالاتر بود ( ۰۰۰۱/۰ p< ) .
نتیجهگیری : با توجه به نتایج این تحقیق و از آنجایی که آهنگ موزون قرآن کریم و آوای دلنشین آن بعنوان یک موسیقی عرفانی دلپذیر و بعد اعجاز بیانی قرآن میباشد میتوان از آوای قرآن کریم بعنوان یک روش درمانی غیر دارویی در درمان بیماران افسرده استفاده نمود.
کلید واژهها : آوای قرآن کریم، افسردگی، بخش اعصاب و روان، بیمارستان مرادی، رفسنجان
وصول مقاله: ۱۱/۸/۸۳ اصلاح نهایی ۸/۵/۸۴ پذیرش مقاله: ۲۲/۶/۸۴
دكتر فرهاد حشمتی، دكتر علیرضا ماهوری، دكتر حیدر نوروزی نیا، دكتر ابراهیم حسنی، دكتر رحمان عباسی وش،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( مجله علمي دانشگاه علوم پزشكي كردستان ۱۳۸۶ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف : در اعمال جراحی کودکان، محیط نا آشنای اتاق عمل و ترس از عمل جراحی، مشکلات متعددی برای کودک، والدین و تیم بیهوشی ایجاد میکند. مسلماً تحمل استرس ناشی از بیهوشی و عمل جراحی برای کودکان آسان نیست. تجویز آرامبخشها و یا مخدرها به صورت وریدی علاوه بر ایجاد عوارض جانبی، به علت نیاز به رگگیری موجب ترس و اضطراب بیشتر در کودکان میشود. بنابراین در این مطالعه برای جلوگیری از عوارض فوق از داروی آرام بخش خوراکی استفاده شد.
روش بررسی : در این کارآزمائی بالینی دو سو کور ۶۰ کودک ۷-۱ ساله به صورت تصادفی، به دو گروه درمانی کتامین خوراکی و دارونما تقسیم شدند. قبل از تجویز دارو وضعیت رفتاری، ضربان قلب و تعداد تنفس کودکان در برگ مخصوص ثبت گردید. نیم ساعت بعد از تجویز دارو یا دارونما کودکان به اتاق عمل منتقل و وضعیت رفتاری (نحوه جدا شدن از والدین)، تعداد ضربان قلب و تعداد تنفس کودکان مجدداً بررسی و یادداشت گردید. دادهها پس از جمعآوری تحت آنالیز آماری قرار گرفتند.
یافتهها : سی دقیقه پس از تجویز دارو، در مقایسه با دارونما در گروهی که کتامین دریافت کرده بودند کودکان به راحتی از والدین جدا شده و آرامتر بودند و این اختلاف از نظر آماری معنیدار بود (۰۰۱/۰ p< ). تعداد ضربانات قلب نیز در گروهی که کتامین دریافت کرده بودند به صورت معنیداری کم بود (۰۱/۰ p< ). تغییرات تنفسی نیز در گروهی که کتامین دریافت کرده بودند به صورت معنیداری کم بود (۰۱/۰ p< ).
نتیجهگیری : تجویز کتامین خوراکی حدود نیم ساعت قبل از عمل جراحی در تسکین مناسب کودکان مؤثر بوده و میتواند ضربانات قلب و تعداد تنفس را به طور نسبی کاهش دهد. این امر موجب کاهش ترس و وحشت شده، جدا شدن کودکان را از والدین تسهیل و به القای بیهوشی آرام کمک مینماید.
دكتر رحمان عباسی وش، دكتر میر موسی آقداشی، دكتر ابراهیم حسنی، دكتر فرهاد حشمتی، دكتر محمد شیروانی، دكتر عزت اله رحیمی،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( مجله علمي دانشگاه علوم پزشكي كردستان ۱۳۸۷ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: از عوارض بیحسی منطقهای داخل وریدی، شروع آهسته بیحسی، شلی ضعیف عضلات، درد تورنیکه و شروع درد پس از خالی کردن کاف تورنیکه میباشد. ما در این کار آزمایی بالینی دو سو کور اثر نیتروگلیسیرین داخل وریدی را در بهبود بیحسی منطقهای داخل وریدی مورد بررسی قرار دادیم.
روش بررسی: در این مطالعه ۴۶ بیمار ۵۰-۲۰ ساله به طور تصادفی در دو گروه مساوی قرار گرفتند. تحت شرایط یکسان، در گروه شاهد برای انجام بیحس منطقهای داخل وریدی mg/kg۳ لیدوکایین ۵/۰% و در گروه مداخله علاوه بر آن µg۲۰۰ نیتروگلیسیرین مورد استفاده قرار گرفت. علایم حیاتی و درد تورنیکه بیماران بر اساس نمره دهی VAS پیش از بستن تورنیکه و در زمانهای ۵، ۱۰، ۱۵، ۲۰ و ۳۰ دقیقه بعد از تزریق، اندازهگیری و ثبت شد. زمان شروع بلوک حسی و بلوک حرکتی نیز در تمام بیماران ثبت شد. شدت درد بیماران در طی ۵/۰، ۲، ۴، ۶، ۱۲ و ۲۴ ساعت بعد از باز شدن تورنیکه و مقدار کل پتیدین مصرفی در ۲۴ ساعت اندازهگیری و ثبت شد.
یافتهها: شروع بلوک حسی و حرکتی در گروه مداخله نسبت به گروه شاهد سریعتر (به ترتیب ۶۱/۲ در مقابل ۰۹/۵ و ۲۲/۴ در مقابل ۰۴/۷ دقیقه) (۰۵/۰p<) و برگشت بلوک حسی، بلوک حرکتی و زمان شروع درد تورنیکه طولانیتر (به ترتیب، ۲۶/۷ در مقابل ۴۳/۳، ۷۰/۹ در مقابل ۷۴/۳ و ۲۵ در مقابل ۶۵/۱۶ دقیقه) (۰۵/۰p<) بود. زمان بی دردی بعد از باز کردن تورنیکه طولانیتر و شدت درد تورنیکه کمتر بود (۰۵/۰p<). همچنین، میانگین دوز مصرفی فنتانیل داخل وریدی در حین عمل، میانگین پتیدین مصرفی داخل عضلانی در طول روز اول بعد از عمل و میانگین شدت درد تا ساعات ۴، ۶، ۱۲ و ۲۴ در گروه مداخله کمتر از شاهد بود (۰۵/۰p<). هیچ عارضه خاصی در بیماران دو گروه ثبت نشد.
نتیجهگیری: افزودن نیتروگلیسیرین به لیدوکایین در بیحسی منطقهای داخل وریدی بدون هیچ عارضهای شروع بلوک حسی و حرکتی را تسریع کرده و باعث کاهش درد تورنیکه و درد بعد از عمل میشود.
کلید واژهها: بیحسی منطقهای داخل وریدی، نیتروگلیسیرین، لیدوکایین
وصول مقاله: ۱۷/۱/۸۷ اصلاح نهایی: ۳/۴/۸۷ پذیرش مقاله: ۲۳/۴/۸۷
دكتر افسانه شریفیان ، دكتر نازیلا درویشی ، دكتر صباح حسنی ، دكتر بیان اسدی ، فردین غریبی ، عذرا الله ویسی ،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( مجله علمي دانشگاه علوم پزشكي كردستان ۱۳۸۸ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: بیوپسی کبد یکی از روشهای تشخیصی مهم در برخورد با بیماریهای کبدی است. درد شایعترین عارضه یا نتیجه بیوپسی کبد بوده و میتواند منجر به موربیدیتی واضح شود. یافتن روشی جهت کاهش میزان درد بیوپسی کبد در بیماران و به تبع آن کاهش میزان عوارض در آنها همواره مد نظر محققین بوده است. مطالعات بسیار محدودی در زمینه استفاده پیشگیرانه استامینوفن در بیوپسی کبد گزارش شده است. این مطالعه با هدف تعیین اثر استامینوفن کدئین بر درد بعد از بیوپسی کبد در دوره زمانی ۲۴ ساعت بعد از بیوپسی انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده دو سوکور بود که در سال ۱۳۸۷ در بخش گوارش و کبد بیمارستان توحید سنندج به انجام رسید. جامعه آماری شامل تمام افرادی بود که اندیکاسیونی برای بیوپسی کبد داشتند و حجم نمونه برابر ۴۴ نفر بود (۲۳ نفر گروه مداخله و ۲۱ نفر گروه کنترل) که با روش بلوک بندی تصادفی وارد مطالعه شدند. معیار خروج شامل هرگونه کنترااندیکاسیون برای انجام بیوپسی کبد و نیاز به وارد کردن دو بار یا بیشتر سوزن بیوپسی، بود. جهت ثبت میزان درد در زمانهای ۰،۱ ، ۳ ، ۶ و ۲۴ ساعت بعد از بیوپسی از روش استاندارد VAS استفاده گردید. پس از تایید کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه علوم پزشکی کردستان، ۱ ساعت قبل از انجام بیوپسی کبد درمان پیشگیرانه با استامینوفن کدئین یا پلاسبو در بیماران انجام شد. پس از جمعآوری اطلاعات، دادهها وارد نرم افزار آماری SPSS شد و با استفاده از آمار توصیفی و تستهای آماری X۲، t-test، ضریب همبستگی پیرسون و در صورت غیر نرمال بودن دادهها از تستهای ناپارامتریک جهت تجزیه و تحلیل دادهها استفاده گردید.
یافتهها: میانگین شدت درد در زمانهای صفر، یک، سه، شش و بیست و چهار ساعت پس از بیوپسی در گروه مداخله بیشتر از گروه دارونما بود، اما تفاوت آماری معنیداری در دو گروه وجود نداشت (P>۰,۰۵). شدت درد بعد از بیوپسی در هر دو گروه در خانمها بیشتر از آقایان بود، اما تفاوت معنیداری بین دو جنس از نظر شدت درد وجود نداشت (P>۰.۰۵).
نتیجهگیری: مطالعه حاضر و مقایسه آن با مطالعات مشابه نشان میدهد که استامینوفن کدئین در کاهش شدت درد ناشی از بیوپسی کبد مؤثر نمیباشد. انجام مطالعات کارآزمایی بالینی آتی جهت تعیین اثر ضد دردی دیگر داروهای مسکن توصیه میگردد.
کلید واژهها: بیوپسی کبد، استامینوفن کدئین، درد
وصول مقاله: ۸/۴/۸۸ اصلاحیه مقاله: ۲۱/۵/۸۸ پذیرش مقاله: ۲۷/۵/۸۸
دكتر رحمان عباسی وش ، دكتر ابراهیم حسنی ، دكتر میر موسی آقداشی ، دكتر محمد شیروانی ،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( مجله علمي دانشگاه علوم پزشكي كردستان ۱۳۸۸ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: یکی از محدودیتهای کاربرد شلکنندههای عضلانی غیر دپولاریزان در تسهیل لولهگذاری داخل تراشه، طولانی بودن زمان شروع فلج عضلانی است. با این فرض که افدرین با افزایش اندکس قلبی و جریان خون عضلات، ممکن است باعث کوتاه شدن زمان شروع شلی عضلانی ناشی از تزریق آتراکوریوم شود، ما این کار آزمایی بالینی دو سو کور تصادفی شده را طراحی کردیم.
روش بررسی: شصت بیمار در رده سنی ۶۰-۱۸ سال و در وضعیت فیزیکی ASA I, II در دو گروه مساوی مداخله و شاهد وارد مطالعه شدند. علایم حیاتی پایه همه بیماران ثبت شده و سپس همه بیماران میدازولام و فنتانیل به عنوان پره مدیکاسیون، دریافت کردند. در گروه مداخله ۱ دقیقه قبل از القای بیهوشی با پروپوفول و آتراکوریوم، افدرین µg/kg۷۰ و در گروه شاهد با حجم برابر، سالین نرمال تزریق شد. شلی عضلانی با استفاده از محرک عصبی و بر اساس الگوی تحریکTOF روی عصب اولنار ارزیابی شد. زمان تزریق آتراکوریوم تا زمان صفر شدن پاسخهای TOF (TOF=۰)، در همه بیماران ثبت شد. سنجش TOF توسط یک فرد ثابت و با روش لمسی انجام گرفت. یافتههای به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS تحت آنالیز آماری باStudent's t-test و Chi-Square Test قرار گرفت.
یافتهها: بیماران دو گروه از لحاظ سن، جنس، وضعیت فیزیکی ASA و علایم حیاتی پایه با هم مشابه بودند (p>۰,۰۵). میانگین زمان ایجاد فلج عضلانی لازم برای لولهگذاری داخل تراشه (از زمان تزریق آتراکوریوم تا صفر شدن TOF)، در گروه مداخله کمتر از گروه شاهد بود (۵۹/۲۱±۱/۱۸۵ در مقابل ۶۳/۲۰±۴۳/۲۵۸ ثانیه) و این اختلاف از لحاظ آماری معنیدار بود (p<۰.۰۰۱).
نتیجهگیری: تزریق داخل وریدی افدرین، باعث کوتاه شدن زمان شروع شلی عضلانی ناشی از تزریق آتراکوریوم (همانند شلکنندههای عضلانی غیر دپولاریزان دیگر، نظیر وکورونیوم و روکورونیوم) میشود.
کلید واژهها: آتراکوریوم، افدرین، شلی عضلانی
وصول مقاله: ۲۰/۱۲/۸۷ اصلاح نهایی: ۸/۲/۸۸ پذیرش مقاله: ۱۳/۳/۸۸
فرزاد پرویز پور ، سایه حاجی قاسملو، دكتر صباح حسنی ، دكتر لیلا الفتی ، افشین بهمنی ، فرحناز حسینی ، فردین غریبی،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان ۱۳۸۹ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: توکسوپلاسموزیس نوعی بیماری عفونی است که در نتیجه عفونت با یک انگل داخل سلولی اجباری به نام توکسوپلاسما گوندی (Toxoplasma gondii) به وجود میآید. ابتلاء مادران باردار خصوصاً در سه ماهه اول بارداری میتواند منجر به عوارض جنینی خطرناکی گردد که با اطلاع از این عفونت میتوان بوسیله اتخاذ استراتژی درمان مناسب و یا سقط جنین، از ناتوانی طولانی مدت نوزاد جلوگیری کرد.
روش بررسی: این مطالعه که بصورت توصیفی- تحلیلی و به منظور تعیین شیوع آنتی بادیهای IgM و IgG ضدتوکسوپلاسما گوندی انجام گرفت. از ۲۰۱ نفر مادر باردار مراجعهکننده به آزمایشگاه مرکز بهداشت کامیاران که در نیمه اول بارداری قرار داشتند نمونهگیری شد و به روش ELISA مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: در این تحقیق، ۲۴ نفر (۱۲%) IgM مثبت، ۵۴ نفر(۲۷%) IgG مثبت و ۳۳ نفر (۵/۱۶%) از آنها هم IgM و هم IgG مثبت بودند. در کل ۵۵% از مادران باردار دارای سطح سرمی IgM یا IgG یا هر دو مثبت بودند. نتایج بدست آمده از این مطالعه نشان میدهد که بین سطح سرمی IgMو IgG و سطح تحصیلات ارتباط آماری معنیداری وجود دارد (۰۳۵/۰=p). اما بین شغل، تماس با گربه، نگهداری حیوانات اهلی غیرگربه، مصرف میوه و سبزیجات نشسته، گوشت خام و شیر خام و ابتلاء به توکسوپلاسموزیس رابطه معنیداری وجود نداشت.
نتیجهگیری: با توجه به شیوع بالای آنتیبادی ضدتوکسوپلاسما گوندی در مادران باردار در این مطالعه، ضرورت انجام تست تشخیص توکسوپلاسموزیس در دوران بارداری را نشان میدهد تا از بروز عوارض این بیماری در جنین، جلوگیری کرد یا بموقع نوزاد مبتلا را درمان نمود.
کلید واژهها: توکسوپلاسموزیس، زنان باردار، IgG, IgM.
وصول مقاله: ۹/۱۰/۸۸ اصلاح نهایی: ۲۰/۲/۸۹ پذیرش مقاله: ۳۰/۲/۸۹
دکتر انوشیروان محسنی بندپی، دکتر ذبیح الله یوسفی، دکتر رمضانعلی دیانتی تیلکی، دکتر افشین ملکی، اسماعیل قهرمانی، پگاه بهمنی،
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان ۱۳۹۲ )
چکیده
زمینه و هدف: روزانه میلیونها لیتر از پسابهای رنگی توسط صنایع نساجی و کارخانهها تولید می شود؛ هر لیتر از این پسابها میتواند حاوی بیش از ۲۰ گرم از رنگدانهها و حد واسطهایی ناشی از تجزیه آنها باشد که باعث بروز مسائل زیستمحیطی میشوند. رنگ های شیمیایی که در این صنایع به کار می رود؛ دارای خطرات بالقوهای از جمله سرطانزایی و جهشزایی برای انسان میباشند. به علاوه نفوذ رنگهای متفاوت به آبهای سطحی و زیرزمینی باعث رنگی شدن منابع آبی میشود.
مواد و روشها: این مطالعه تجربی در مقیاس Bach scale صورت گرفت. از دو راکتور SBR برای انجام این مطالعه استفاده شد. فاضلاب مورد استفاده به صورت سنتتیک (۱۸۰۰COD= ) بود. پس از راهاندازی راکتورها رنگ راکتیو یلو۳ به سیستم تزریق شد و راندمان حذف آن در زمان واکنشهای مختلف مورد بررسی قرار گرفت. سپس کارایی سیستم SBR در حذف رنگ و COD مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: در زمان واکنش ۲۴ ساعت راندمان حذف سیستم SBR به ترتیب برابر با ۵۸ درصد شد. همچنین این سیستم توانست در زمان واکنش ۱۴ ساعت ۹۸ درصد COD را حذف کند.
نتیجه گیری: در کل در این مطالعه با افزایش زمان واکنش کارایی سیستم SBR افزایش مییافت و در یک زمان واکنش مشخص راندمان حذف حالت یکنواختی پیدا میکرد. راندمان این سیستم در حذف رنگ و COD از یک طرف و نیز راندمان بالای سیستمهای بیهوازی از طرف دیگر ما را به این نتیجه رساندکه ترکیبی از سیستم بیهوازی و هوازی برای حذف همزمان رنگ و COD با راندمان بالا بسیار مناسب خواهد بود.
دکتر جعفر حسنی ، سمانه قوشچیان جوبمسجدی ،
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( مجله علمي دانشگاه علوم پزشكي كردستان ۱۳۹۲ )
چکیده
چکیده
مقدمه: تواناییهای تخمین در حل مسایلی به کار گرفته میشوند که پاسخهای آماده برای آنها وجود ندارد. در زندگی روزمره، ما اغلب از تخمین استفاده میکنیم. هدف مطالعهی حاضر بررسی تخمین شناختی در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی، بیماران مبتلا به اختلال آلزایمر و افراد بهنجار بود.
روش بررسی: در یک مطالعه علی-مقایسهای با استفاده از روش نمونهبرداری در دسترس، معیارهای تشخیصی و ملاکهای ورود سه گروه آزمودنی شامل بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی، آلزایمر و افراد بهنجار با حجم نمونه ۲۵ نفر انتخاب شدند و توسط آزمون تخمین شناختی مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل دادهها از تحلیل چند متغیری واریانس استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که هر دو گروه بیمار در مقایسه با افراد بهنجار در تمام ابعاد و نمره کل آزمون تخمین شناختی، آسیب بیشتری داشتند. همچنین میزان آسیب بیماران مبتلا به اختلال آلزایمر در تمام ابعاد و نمره کل آزمون تخمین شناختی بیشتر از بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی بود.
نتیجهگیری: یافتههای پژوهش حاضر از وجود آسیب در دانش عمومی و سایر کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی و بیماران مبتلا به اختلال آلزایمر حمایت میکند.
کلید واژهها: تخمین شناختی، بیماری آلزایمر، اختلال افسردگی اساسی، کارکردهای اجرایی
وصول مقاله :۱۱/۴/۹۱ اصلاحیه نهایی:۱۲/۱۰/۹۱ پذیرش:۱۹/۶/۹۲
اصغر زره پوش، دکتر محمد باقر کجباف، لیلا حشمتی فر، امیر حسین صادقی حسنیجه، حامد امیدی،
دوره ۱۹، شماره ۲ - ( مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان ۱۳۹۳ )
چکیده
هدف: با توجه به اهمیت جهت گیری مذهبی بر سلامت روان و ثبات آن تا دوران بزرگسالی، این مطالعه با هدف بررسی جهتگیری مذهبی/اسلامی و ویژگیهای شخصیتی دانشجویان بر اساس پنج عامل شخصیت (NEO) انجام گرفت.
روش: این پژوهش از نوع توصیفی– تحلیلی بود. ۲۷۲ شرکت کننده (مرد و زن) با دامنهی سنی ۱۸ – ۲۸ سال به روش نمونهگیری خوشهای از دانشگاه اصفهان انتخاب و با استفاده از دو پرسشنامه: ۱) پرسشنامه شخصیتی NEO، فرم کوتاه (NEO-FFI) و ۲) پرسشنامهی جهتگیری مذهبی اسلامی مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان داد که همهی رگه های پنج عامل شخصیت به جز روان آزرده خویی با جهتگیری مذهبی رابطه دارند (۰۱/۰P <) و عامل گشودگی نسبت به تجربه، ۱۱/۰ از واریانس جهت گیری مذهبی را در دانشجویان پیش بینی می کند. همچنین بر اساس نتایج بدست آمده، جهت گیری مذهبی بین دو جنس تفاوت معنادار دارد (۰۵/۰p <).
نتیجه گیری: در مجموع، یافتهها نشان میدهند که رگههای شخصیتی با جهت گیری مذهبی رابطه داشته و از بین آنها گشودگی نسبت به تجربه نقش مهمتری ایفا می کند.
کلید واژه ها: جهت گیری مذهبی/اسلامی، پنج عامل شخصیت NEO، دانشجو.
وصول مقاله :۱۷/۲/۹۲ اصلاحیه نهایی:۲۲/۱۰/۹۲ پذیرش:۲۱/۱۱/۹۲
ناصر قره باغی، محمدامین ولیزاد حسنلویی، آرش موسی الرضایی، سیما محسنی راد،
دوره ۲۵، شماره ۱ - ( مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان ۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: پنومونی اکتسابی از ونتیلاتور در بیماران تحت تهویه مکانیکی تهاجمی شایع است، روشهای مختلف جهت پیشگیری و کاهش میزان بروزآن وجود دارد که یکی از آنها استفاده از دهانشویه های ترکیبی است. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر دهانشویه ترکیبی در پیشگیری از پنومونی اکتسابی از ونتیلاتورانجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، بیماران به صورت تصادفی وارد مطالعه شده و موارد ۳= GCS و مرگ مغزی و تهویه مکانیکی کمتر از ۴۸ ساعت از مطالعه خارج شدند. بیماران به دو گروه تقسیم شدند: گروه یک (کنترل) جهت دهان شویه از کلرهگزیدین ۲/۰% استفاده نمودند و گروه دو (مطالعه) دهان شویه ترکیبی جنتامایسن ۲%، کلستین ۲% و ونکومایسین ۲% دریافت نمودند. از دهانشویه ها تا زمان ایجاد علائم پنومونی، مرگومیر بیماران و یا در آوردن لوله تراشه استفاده شدو پس از اتمام مطالعه تحت آنالیز آماری قرار گرفت.
یافته ها: بروز پنومونی در گروه مطالعه ۱۹ نفر (۳۰/۶۴%) و در گروه کنترل ۱۶ نفر (۲۵/۸%) بود (۰/۲۳= P). ۳۹ نفر (۶۲/۹%) از بیماران گروه مطالعه و ۴۰ نفر (۶۴/۵%) از گروه کنترل ترخیص شدند (۰/۴۹= P). کشت ترشحات لوله تراشه در ۴۰ نفر (۶۴/۵%) از بیماران گروه مطالعه و ۴۵ نفر (۷۲/۵۸%) از گروه کنترل منفی گزارش شده بود (۰/۰۴= P). باکتریهای جدا شده در گروه مطالعه عبارت بود از ۱۱ مورد (۵۰%) آسیتنوباکتر، ۴ مورد (۱۸/۱۸%) سودومونا، ۲ مورد (۹/۰۹%) E.coli، دو مورد (۹/۰۹%) کلبسیلا و ۳ مورد (۱۶/۶۳%) گرم مثبت و در گروه کنترل این باکتریها به تفکیک ۱۱ مورد (۶۴/۷%) آسینتوباکتر، ۳ مورد (۱۷/۶۴%) کلبسیلا، ۲ مورد (۱۱/۷۶%) سودومونا، ۱ مورد (۵/۹%) E.coli، گزارش شده بود ( ۰/۰۰۱= P).
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد دهانشویه ترکیبی جنتامایسین، کلستین وانکومایسین در مقایسه با کلرهگزیدین در پیشگیری از پنومونی اکتسابی از ونتیلاتور در بیماران تحت تهویه مکانیکی بستری در بخش مراقبتهایویژه مؤثرتر نبود.
افشین چهرقانی، داود وهاب زاده، لیلا حسنی، رحیم بقایی، آرش موسی ارضایی اقدم،
دوره ۲۵، شماره ۳ - ( مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان ۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: سردرد ناشی از مصرف بیش از اندازه داروی مسکن (Medication Overuse Headache) دومین علت سردردهای مزمن می باشد. این مطالعه با هدف بررسی مقایسه تاثیر سه رژیم دارویی در درمان سردرد ناشی از MOH در بیماران مراجعه کننده به درمانگاه نورلوژی بیمارستان امام خمینی ارومیه در سال ۱۳۹۷ انجام گرفت.
مواد و روش ها: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی اجرا شد. افـراد شرکت کننده در مطالعه از میان بیماران MOH مراجعهکننده بـه درمانگاه نورولوژی بیمارستان امام خمینی ارومیه در سال ۱۳۹۷ واجد شرایط ورود به مطالعه انتخاب شدند. در این مطالعه ۶۰ بیمار مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران به طور تصادفی در یکی از سه گروه درمان با پردنیزولون و سلکسیب (Celecoxib ) یا ترکیبی از این دو قرار گرفتند. طـول دوره درمانی برای بیماران ۱۵ روز بود، که در پایان زمان تعیین شـده از تمام بیماران به صورت حضوری پرسشگری به عمل آمد و در مورد متغیرهـای هدف شامل شدت، مدت و تعداد روزهای ابتلا به سردرد سوال شد.
یافته ها: میانگین مدت سردرد ۱/۸۵ ± ۳/۵۵ بود. ارتباط معنی داری بین جنسیت با سن و مدت سر درد وجود نداشت. میانگین شدت سردرد در ویزیت اول۰/۷۱± ۸/۲ در ویزیت دوم۰/۸۴ ± ۲/۳۳ و در ویزیت سوم۰/۹۵ ± ۲/۳۰ بود. میانگین شدت سردرد در ویزیت اول در بیمارانی که داروی سلکوکسیب دریافت کرده بودند به نسبت بالاتر از دو گروه درمانی دیگر بود، ولی در ویزیت دوم و سوم میانگین شدت سردرد در بیمارانی که داروی ترکیبی دریافت کرده بودند، از دو گروه درمانی پایینتر بود. اختلاف شدت سردرد ویزیت اول با ویزیت دوم و سوم در افرادی که داروی ترکیبی دریافت کرده بودند، از دو گروه درمانی دیگر بیشتر بود که نشاندهنده تاثیرگذاری بیشتر در کاهش شدت سردرد نسبت به دو گروه دیگر است.
نتیجه گیری: هر سه گروه درمانی در کاهش سردرد موثر هستند، ولی تاثیر داروی ترکیبی بیشتر از زمانی است که دو دارو به صورت جدا داده شود. بین دو داروی سلکوکسیب و پردنیزولون هر دو در کاهش شدت سردرد موثر هستند، ولی سلکوکسیب تاثیر بیشتری نسبت به پردنیزولون دارد.
رحمت الله ایری، صباح حسنی،
دوره ۲۵، شماره ۵ - ( مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان ۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: پنومونی نکروزان یکی از بیماریهای ناشایع ریوی است که درصد مرگومیر بالایی دارد، عوامل مختلی میتواند در بروز این بیماری دخیل باشند.
مورد: بیمار آقای ۷۸ ساله با سرفه و تنگی نفس که طی بررسیهای انجامشده توسط تصویربرداری Xray و سیتیاسکن و برونکوسکوپی از ریه بیمار نمونه گرفته شد . در بررسی صورت گرفته از لاواژ توسط تست اسید فست از نظر مایکوباکتریوم توبرکلئزیس مثبت بود
نتیجه گیری: کیس پیش رو یکی از ناشایعترین تظاهرات بیماری مایکوباکتریوم توبرکوزیس است که نیاز مبرم به بررسی بیماری مایکوباکتریوم توبرکلوزیس را در بیماران مزمن تنفسی و بیماران تنفسی مقاوم به درمان بیان می دارد.
محمد حسین مهرالحسنی، وحید یزدی فیض آبادی، علی درویشی، محمد رضا شیخی چمان،
دوره ۲۶، شماره ۳ - ( مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان ۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: تحلیل و برآورد الگوی مخارج خانوارها میتواند به عنوان یکی از ابزارهای مناسب جهت آگاهی بخشی به سیاستگذار محسوب شود. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت سهم بخشهای مختلف مخارج خانوارهای ایرانی با تأکید بر بخش بهداشت و درمان انجام شد.
مواد و روش ها: پژوهش توصیفی حاضر با استفاده از دادههای خام طرح آمارگیری مرکز آمار ایران سالهای ۱۳۹۲-۱۳۹۶ انجامشده است. بررسی الگوی مخارج خانوارها به تفکیک سهم ۶ زیرگروه نسبت به کل مخارج خانوارها انجام شد. سهم مخارج بهداشت و درمان به تفکیک پنجک های درآمدی نیز در سال های قبل و بعد از طرح تحول سلامت بررسی شد. برای رسم نمودارها از نرم افزارهای Excel ۲۰۱۰ و STATA ۱۴ استفاده شد.
یافته ها: در خانوارهای شهری هزینه های مسکن و در خانوارهای روستایی هزینه خوراک و پوشاک بیشترین سهم را در مخارج خانوار داشته است. از طرفی نیز هزینههای آموزش و تحصیل در هر دو گروه خانوارهای شهری و روستایی دارای کمترین سهم در مخارج خانوار بوده است. سهم هزینههای بهداشت و درمان از کل مخارج خانوارهای شهری و روستایی در سالهای مطالعه و بعد از طرح تحول سلامت با افزایش همراه بوده و در تمامی پنجک ها به جز پنجک پنجم در خانوارهای شهری نتایج مشابه است.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که تغییراتی قابل ملاحظه در الگوی مخارج خانوارها اتفاق افتاده است. سهم بهداشت و درمان بعد از طرح تحول سلامت همچنان افزایش یافته که نشان می دهد این طرح نتوانسته به خوبی در راستای هدف حفاظت ملی اقدام نماید.
آقای سوران داروند، دکتر حسن قلاوندی، دکتر محمد حسنی،
دوره ۲۹، شماره ۳ - ( مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان ۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: هدف طراحی الگوی تضمین کیفیت بر اساس رویکرد دانشگاههای نسل چهارم(مطالعه موردی دانشگاه علوم پزشکی کردستان) بود.
مواد و روشها: از رویکرد کیفی و روش گراند تئوری استفاده شد. جامعه آماری پژوهش ۱۲ نفر از اساتید مجرب دانشگاه علوم پزشکی کردستان بودند که مورد مصاحبه قرار گرفتند. برای گردآوری دادهها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد، دادههای به دست آمده از مصاحبهها به کمک نرمافزار کیفی (MAXQDA۲۰۲۰) و در قالب کدهای باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. در نتیجهی تحلیل کیفی دادهها، ۳۷۷ کد باز، ۶۴ کد محوری و ۱۵ کد گزینشی به عنوان ابعاد و مؤلفههای اصلی الگوی تضمین کیفیت بر اساس رویکرد دانشگاههای نسل چهارم شکل گرفت.
یافتهها: یافتهها نشان داد که مؤلفه «تولید دانش خلاق و مسئله گشا» به عنوان پدیده محوری، مؤلفه «مسئولیتگرایی و تعامل، تحولآفرینی و پویایی، ساختار حرفهای و تسهیلگرا به عنوان عوامل علی، مؤلفه «فرهنگ رشدگرا، ساختار هوشمند و سازگار شونده، نوآوری و انعطاف در شیوه حکمرانی و بهسازی منابع انسانی» به عنوان شرایط زمینهای و مؤلفههای «استقلال آکادمیسمی، عدم ساختار روشن و شفاف» به عنوان شرایط مداخلهگر همچنین مقوله دانش حرفهای و بهروز، برنامه آموزشی و درسی خلاق و جهت دهنده، توسعه مهارتها و شایستگیهای حرفهای، پیشرفت مدیریت مبتنی بر کیفیت به عنوان راهبردهای تعاملات و کنش تضمین کیفیت با رویکرد دانشگاههای نسل چهارم شناسایی شدند.
نتیجهگیری: پیامد اصلی برهم کنش تمامی مؤلفههای اشاره شده «توسعه زیرساختهای پایداری، توسعه فرهنگی، توسعه اقتصادی و توسعه ارتقای کیفیت زندگی» است که در حوزههای آموزشی، توسعه پایدار جامعه و دانشگاه نقش اساسی در پیشرفت و بالندگی و کیفیت دانشگاهها با رویکرد نسل چهارم دارد.
دکتر مطهره کبودساز یزدی، دکتر محمد ساجد حسنی فرد، دکتر سید حسین رضوی، دکتر آرزو انصاری لاری،
دوره ۳۰، شماره ۳ - ( مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان - شماره ۳ سال ۱۴۰۴- در حال چاپ ۱۴۰۴ )
چکیده
زمینه و هدف: بازسازی ساختارهای دهان به دلیل عملکرد زیبایی و سلامتی در جامعهی جهانی به یک نگرانی بزرگ تبدیل شدهاست. این مطالعه با هدف ارزیابی کمیت و کیفیت استخوان موجود در ناحیه راموس فک پایین با استفاده از CBCT جهت پیوند استخوان اتوژن انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی-مقطعی، بر روی ۶۰ تصویر CBCT متعلق به بیماران مراجعهکننده به بخش رادیولوژی دهان، فک و صورت دانشکده دندانپزشکی یزد طی سالهای ۱۴۰۱-۱۴۰۲ انجام شد. راموس فک پایین با اندازهگیری پارامترهای مختلف از جمله حجم، دانسیته و ضخامت استخوان کورتیکال و اسفنجی ارزیابی شد. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS۲۲ و آزمون آماری t-test تجزیه و تحلیل شدند و P-value کمتر از ۰۵/۰ معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که در ناحیه اپیکال، میانگین ضخامت استخوان کورتیکال و اسفنجی به ترتیب ۶۷/۰±۲۸/۲ و ۵۶/۰±۱۱/۱ میلیمتر بود. همچنین در ناحیه میانی ضخامت این استخوانها ۷۴/۰±۱۶/۲ و ۴۰/۰±۰۶/۱ میلیمتر بود. میانگین دانسیته و حجم استخوان راموس نیز ۷۲/۳۱۳±۷۰/۱۰۶۳ هانسفیلد و ۴۱/۲۳۹±۲۵/۷۷ میلیمتر مکعب بدست آمد.
نتیجهگیری: همبستگی مستقیم و معنیدار بین نسبت ضخامت استخوان کورتیکال به اسفنجی در ناحیهی اپیکال در رابطه با سن وجود دارد که نشان دهندهی کاهش کیفیت استخوان با افزایش سن است. احتمال میرود که این این روند کاهشی کیفیت استخوان، در مردان و زنان یکسان باشد.