۱۳ نتیجه برای بهمنی
دكتر کیومرث رشیدی، نسرین بهمنی، دكتر ناهید قطبی، سیروس شهسواری،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان ۱۳۸۴ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف : سپتیسمی یکی از مهمترین بیماریهای دوره نوزادی است که در نتیجه عواقب ناشی از عفونت ایجاد میشود. معیار اصلی تشخیص آن کشت یکی از مایعات بدن از جمله کشت خون است. هدف این مطالعه تعیین شیوع این بیماری و سنجش میزان حساسیت عوامل ایجادکننده آن به آنتیبیوتیکها در بخش نوزادان بیمارستان بعثت سنندج در سال ۸۳ میباشد.
روش بررسی : این مطالعه توصیفی بوده و برای تمام نوزادان بستری در بخش، کشت خون انجام شد و علاوه بر این برای نوزادانی که طبق نظر پزشک متخصص نوزادان مشکوک به سپسیس بودند پرسشنامهای حاوی اطلاعاتی از علائم بالینی شامل تب، هیپورفلکسی، هیپوترمی، سیانوز، دیستانسیون شکمی، تشنج، بیاشتهایی و زردی، کامل گردید و در نهایت تمام دادهها با استفاده از آمار توصیفی و نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند .
یافتهها : این تحقیق نشان داد که از ۷۰۰ نمونه بررسی شده ۶/۱۷% مشکوک به سپتیسمی بودند که از این تعداد ۳۰% کشت خون مثبت جدا شد. شایعترین باکتری جدا شده استاف کواگولاز منفی و شایعترین علائم بالینی هیپورفلکسی، زردی و بیاشتهایی بودند. بیشترین حساسیت آنتیبیوتیکی در گرم منفیها نسبت به سیپروفلوکساسین ۱۰۰% و سفوتاکسیم ۷/۶۶% و درگرم مثبتها به سفالوتین ۴۳% و بیشترین مقاومت در گرم منفیها به آمپیسیلین و سفالوتین هرکدام۱۰۰% و در گرم مثبتها به اگزاسیلین ۶/۶۸% وکوتریموکسازول ۹/۶۲% بوده است. در این مطالعه همچنین میزان شیوع سپتیسمی در کسانی که کشت خون مثبت داشتند ۳۰% و میزان مرگ ۹/۴% بوده است.
نتیجهگیری : وجود علائم بالینی به تنهایی در تشخیص سپتیسمی نوزادان کافی نیست و آزمایش کشت خون در موارد مشکوک باید انجام گیرد. و با توجه به مقاومت بالای باکتریهای جداشده به آنتیبیوتیکهای آمپیسیلین و سفالوتین درخواست کشت خون و آنتیبیوگرام میتواند در انتخاب داروی مناسب کمک نماید و سپیروفلوکساسین میتواند داروی انتخابی در درمان گرم منفیها باشد. بنابراین برای کاهش بیشتر شیوع و مرگ ومیر، استفاده از راهکارهای مناسب جهت مبارزه با میکروارگانیسمها و عفونتهای بیمارستانی ضروری و همچنین تجویز درست و به موقع آنتیبیوتیک توسط پزشک معالج جهت جلوگیری از مقاومت آنتیبیوتیکی مؤثر است.
فرزاد پرویز پور ، سایه حاجی قاسملو، دكتر صباح حسنی ، دكتر لیلا الفتی ، افشین بهمنی ، فرحناز حسینی ، فردین غریبی،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان ۱۳۸۹ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: توکسوپلاسموزیس نوعی بیماری عفونی است که در نتیجه عفونت با یک انگل داخل سلولی اجباری به نام توکسوپلاسما گوندی (Toxoplasma gondii) به وجود میآید. ابتلاء مادران باردار خصوصاً در سه ماهه اول بارداری میتواند منجر به عوارض جنینی خطرناکی گردد که با اطلاع از این عفونت میتوان بوسیله اتخاذ استراتژی درمان مناسب و یا سقط جنین، از ناتوانی طولانی مدت نوزاد جلوگیری کرد.
روش بررسی: این مطالعه که بصورت توصیفی- تحلیلی و به منظور تعیین شیوع آنتی بادیهای IgM و IgG ضدتوکسوپلاسما گوندی انجام گرفت. از ۲۰۱ نفر مادر باردار مراجعهکننده به آزمایشگاه مرکز بهداشت کامیاران که در نیمه اول بارداری قرار داشتند نمونهگیری شد و به روش ELISA مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: در این تحقیق، ۲۴ نفر (۱۲%) IgM مثبت، ۵۴ نفر(۲۷%) IgG مثبت و ۳۳ نفر (۵/۱۶%) از آنها هم IgM و هم IgG مثبت بودند. در کل ۵۵% از مادران باردار دارای سطح سرمی IgM یا IgG یا هر دو مثبت بودند. نتایج بدست آمده از این مطالعه نشان میدهد که بین سطح سرمی IgMو IgG و سطح تحصیلات ارتباط آماری معنیداری وجود دارد (۰۳۵/۰=p). اما بین شغل، تماس با گربه، نگهداری حیوانات اهلی غیرگربه، مصرف میوه و سبزیجات نشسته، گوشت خام و شیر خام و ابتلاء به توکسوپلاسموزیس رابطه معنیداری وجود نداشت.
نتیجهگیری: با توجه به شیوع بالای آنتیبادی ضدتوکسوپلاسما گوندی در مادران باردار در این مطالعه، ضرورت انجام تست تشخیص توکسوپلاسموزیس در دوران بارداری را نشان میدهد تا از بروز عوارض این بیماری در جنین، جلوگیری کرد یا بموقع نوزاد مبتلا را درمان نمود.
کلید واژهها: توکسوپلاسموزیس، زنان باردار، IgG, IgM.
وصول مقاله: ۹/۱۰/۸۸ اصلاح نهایی: ۲۰/۲/۸۹ پذیرش مقاله: ۳۰/۲/۸۹
دکتر محمد رضا رحمانی ، یوسف مطهری نیا، محمد علی رضایی، ندا اسدزاده، وریا حسینی، دکتر بهزاد محسن پور، نسرین بهمنی، دکتر محمد سعید هخامنشی، دکتر کیومرث رشیدی،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان ۱۳۹۰ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: بروسلوزیس یک عامل عمده زئونوز بوده و استان کردستان در ایران یکی از مناطق اندمیک برای شیوع این بیماری است. هدف از این مطالعه جداسازی بروسلا از بیماران بروسلوزیس و تعیین گونههای این باکتری به منظور بررسی شیوع این سویهها در استان کردستان میباشد.
روش بررسی: از ۶۰ بیمار بروسلوز دارای علایم مراجعهکننده به بیمارستان توحید سنندج نمونه گیری از خون انجام گرفت. هر نمونه در محیط کشت خون (BACTEC) تلقیح شده و در شرایط دمایی ◦C۳٧ به مدت ۵ روز قرار گرفت. پس از این مدت، نمونهها روی محیط بروسلا آگار به مدت ۳ روز کشت داده شد و سپس برای تشخیص باکتریهای رشد کرده، روش PCR و تستهای اوره آز، تولید H۲S، کاتالاز، اکسیداز، رنگآمیزی گرم و رشد روی محیطهای دارای رقتهای مختلف از رنگهای تایونین و فوشین انجام شد. همچنین از روش آگلوتیناسیون اختصاصی برای تعیین گونه این باکتریها نیزاستفاده گردید.
یافتهها: از۶۰ نمونه خون گرفته شده از بیماران بروسلوزی، ۱٨ سوش بروسلا جداسازی شد. پس از انجام تستهای بیوشیمیایی، کل باکتریهای جدا شده به عنوان بروسلا ملی تنسیس با بیووار یک تا سه شناخته شد. نتایج آگلوتیناسیون نشان داد که ۱۴ سوش جزو بیوار ۱ بروسلا ملی تن سیس و ۴ سوش جزو بیوار ۳ میباشند.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان میدهد که شیوع بروسلوز با عامل بروسلا ملی تن سیس در استان کردستان بالا بوده و تلاش برای ریشه کن سازی این باکتری در این منطقه باید اختصاصی برای این باکتری باشد.
کلید واژهها: جداسازی بروسلا، تعیین گونه، استان کردستان، PCR
وصول مقاله: ۷/۱۱/۸۹ اصلاحیه نهایی: ۱۱/۳/۹۰ پذیرش مقاله: ۱۷/۳/۹۰
دکتر افشین ملکی ، پگاه بهمنی ، اسماعیل قهرمانی ،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان ۱۳۹۰ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: متیلتریبوتیلاتر (MTBE) یک ترکیب آلی فرار است که اثرات زیانآوری روی محیط، منابع آبهای سطحی و زیرزمینی داشته و به دلیل حلالیت بالای آن در آب و فراریت پایین آن منجر به تغییر طعم و مزه آب آشامیدنی میشود. هدف از این تحقیق تعیین کارایی راکتور لجن فعال دارای بستر ثابت در حذف زیستی متیلتری بوتیل اتر از فاضلاب سنتتیک است.
روش بررسی: این تحقیق از نوع مداخلهای - کاربردی بوده که در آن راکتور مورد استفاده از جنس پلاکسی گلاس طراحی و پس از انتقال لجن فعال به آن، به مدت ۴ هفته سیستم به صورت ناپیوسته مورد راهبری قرار گرفت. در طول یک ماه به تدریج از غلظت گلوکز موجود در محلول غذایی کاسته و MTBE افزوده شد. پس از گذشت ۳۲ روز از راهاندازی سیستم، کل COD ورودی به سیستم از طریق MTBE تأمین گردید. پارامترهای COD ، TSS، MLSS ، SVI ، دما ، pH و اکسیژن محلول به صورت دوتایی (Duplicate) و با نرم افزار Excel مورد آنالیز قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج این پژوهش نشان داد که با افزایش بار آلی ورودی راندمان راکتور تا حدودی کاهش پیدا میکرد. میانگین راندمان حذف COD در زمان ماندهای هیدرولیکی ۴، ۶، ۸ و ۱۰ ساعت به ترتیب ۷/۸۲، ۴۵/۹۲، ۹۷/۹۵ و ۱/۹۶ درصد بود.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد راکتور تلفیقی لجن فعال دارای بستر ثابت تا بارگذاری آلی kgCOD/m۳.d ۳ و ۵/۴ به ترتیب قادر به تأمین استاندارد فاضلابهای خانگی و صنعتی بر اساس استانداردهای سازمان حفاظت محیط زیست ایران از لحاظ COD پساب خروجی برای تخلیه به منابع آبی پذیرنده میباشد. بنابراین میتوان نتیجهگیری کرد که راکتور لجن فعال دارای بستر ثابت، یک تکنولوژی کارآمد، اجرایی و قابلاعتماد برای تصفیه فاضلابهای قوی میباشد.
کلید واژهها: MTBE، بسترثابت، لجن فعال
وصول مقاله: ۲۵/۱۲/۸۹ اصلاحیه نهایی: ۱۸/۲/۹۰ پذیرش مقاله: ۱۰/۶/۹۰
افشین بهمنی،
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان ۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: روزه داری اسلامی به لحاظ آنکه با سایر انواع بی غذایی متفاوت است بطور حتم تاثیرات متفاوتی بر سلامت انسان و نیز در بیماریها دارد. از آنجا که پره دیابت شیوع بالایی دارد و روزه داری به طور مستقیم می تواند بر قند خون و سایر فاکتورهای خطر ساز اثر بگذارد .در این مطالعه سعی شده است اثرات روزه داری اسلامی در افراد پره دیابتیک مورد بررسی قرار گیرد.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد از میان ۴۳۷ فرد پره دیابتیک این مرکز ۱۹۱ روزه دار به صورت داوطلبانه در طرح شرکت نمودند. قبل از ماه رمضان قند خون، کلسترول، تری گلیسرید و وزن و فشار خون افراد به روش استاندارد انجام و بلافاصله بعد ازماه رمضان به همان روش قبل اندازه گیری گردید. برای ارزیابی نتایج از آزمون تی زوجی استفاده گردید.
یافته ها: از میان ۱۹۱ نفر فرد پره دیابتیک ۱۵۵ نفر(۱۵/۸۱٪) مونث و ۳۶ نفر(۸۵/۱۸٪) مذکر بودند. از نظر قند خون، تری گلیسرید و کلسترول قبل و بعد از روزه داری اختلاف معنی داری مشاهده شد(۰۰۱/۰ < p)، در حالیکه با فشار خون سیستولیک و دیاستولیک و وزن اختلاف معنی داری نشان نداد.
نتیجه گیری: روزه داری برای افراد پره دیابتیک زیان آور نیست و دارای اثرات مفیدی نیز می باشد و می تواند به عنوان روشی برای پیشگیری از ابتلا به بیماری دیابت مورد استفاده قرار گیرد.
دکتر انوشیروان محسنی بندپی، دکتر ذبیح الله یوسفی، دکتر رمضانعلی دیانتی تیلکی، دکتر افشین ملکی، اسماعیل قهرمانی، پگاه بهمنی،
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان ۱۳۹۲ )
چکیده
زمینه و هدف: روزانه میلیونها لیتر از پسابهای رنگی توسط صنایع نساجی و کارخانهها تولید می شود؛ هر لیتر از این پسابها میتواند حاوی بیش از ۲۰ گرم از رنگدانهها و حد واسطهایی ناشی از تجزیه آنها باشد که باعث بروز مسائل زیستمحیطی میشوند. رنگ های شیمیایی که در این صنایع به کار می رود؛ دارای خطرات بالقوهای از جمله سرطانزایی و جهشزایی برای انسان میباشند. به علاوه نفوذ رنگهای متفاوت به آبهای سطحی و زیرزمینی باعث رنگی شدن منابع آبی میشود.
مواد و روشها: این مطالعه تجربی در مقیاس Bach scale صورت گرفت. از دو راکتور SBR برای انجام این مطالعه استفاده شد. فاضلاب مورد استفاده به صورت سنتتیک (۱۸۰۰COD= ) بود. پس از راهاندازی راکتورها رنگ راکتیو یلو۳ به سیستم تزریق شد و راندمان حذف آن در زمان واکنشهای مختلف مورد بررسی قرار گرفت. سپس کارایی سیستم SBR در حذف رنگ و COD مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: در زمان واکنش ۲۴ ساعت راندمان حذف سیستم SBR به ترتیب برابر با ۵۸ درصد شد. همچنین این سیستم توانست در زمان واکنش ۱۴ ساعت ۹۸ درصد COD را حذف کند.
نتیجه گیری: در کل در این مطالعه با افزایش زمان واکنش کارایی سیستم SBR افزایش مییافت و در یک زمان واکنش مشخص راندمان حذف حالت یکنواختی پیدا میکرد. راندمان این سیستم در حذف رنگ و COD از یک طرف و نیز راندمان بالای سیستمهای بیهوازی از طرف دیگر ما را به این نتیجه رساندکه ترکیبی از سیستم بیهوازی و هوازی برای حذف همزمان رنگ و COD با راندمان بالا بسیار مناسب خواهد بود.
دکتر افشین ملکی، هیوا دارایی، حسن امینی، پگاه بهمنی،
دوره ۱۹، شماره ۲ - ( مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان ۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: امروزه افزایش غلظت ترکیبات مختلف و به ویژه آلاینده در آبهای طبیعی به خصوص منابع آب زیرزمینی، باعث ایجاد نگرانیهایی شده است. نیترات به عنوان یکی از شاخصهای شیمیایی آلودگی آب از دیرباز مورد توجه بوده است. هدف از این مطالعه تعیین خصوصیت شیمیایی آب شرب و تغییرات نیترات در آب شرب روستاهای شهرستان دیواندره بود.
روش بررسی: این تحقیق، یک مطالعه توصیفی-تحلیلی به منظور تعیین کیفیت آب شرب ۳۰ روستا در شهرستان دیواندره بود. تعداد ۶۰ نمونه طی دو مرحله از منابع تامین آب برداشت شد و طبق روش استاندارد آنالیز گردید. جهت تحلیل نتایج از روشهای آمار توصیفی، نمودارهای پایپر، شولر و آزمون ویلکاکسون استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که به غیر از نیترات در تعدادی از منابع، غلظت سایر پارمترهای کیفی مورد بررسی کمتر از حد مجاز میباشد. میانگین غلظت نیترات طی مرحله اول نمونهبرداری (فصل کم آبی) در منابع تامین آب ۶۱/۲۵ ± ۱۳/۲۶ میلیگرم در لیتر بود. به همین ترتیب میانگین غلظت نیترات طی مرحله دوم نمونهبرداری (فصل پر آبی) در منابع تامین آب۸۰/۲۹ ± ۴۷/۲۸ میلیگرم در لیتر بود. بر اساس نمودار شولر کیفیت آب از لحاظ شرب بین خوب تا متوسط متغیر میباشد.
نتیجهگیری: اگر چه میانگین غلظت نیترات در ۸۰ درصد نمونهها از حد استاندارد کشوری کمتر است، اما تدوام روند کنونی به ویژه در بخش فعالیتهای کشاورزی و استفاده کنترل نشده از منابع آب زیرزمینی در امر کشاورزی سبب تغییر و کاهش کیفیت آب خواهد شد. لذا نظارت بر فعالیتهای کشاورزی و مصرف کود، ضروری به نظر میرسد.
واژههای کلیدی: پایش کیفی آب، منابع آب، شاخص کیفیت آب، نیترات
وصول مقاله:۷/۱۰/۹۲ اصلاحیه نهایی:۳/۱۲/۹۲ پذیرش:۱۰/۱۲/۹۲
مژگان محمدی فر، سید علیرضا طلائی، زریچهر وکیلی، فرشته بهمنی، محمدرضا معمارزاده، محمدحسین اعرابی،
دوره ۲۳، شماره ۴ - ( مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان ۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: اگرچه اثرات ضددردی اسانس رزماری و نعناع فلفلی نشان داده شده، اما استفاده از اسانسها به دلیل حلالیت پایین در آب و فراهمی زیستی پایین با محدودیت هایی روبهرواست؛ استفاده از نانوذرات یکی از راههای رفع این محدودیتها میباشد. هدف از این مطالعه تعیین اثر ضددردی نانوامولسیون حاوی اسانس رزماری و نعناع فلفلی در موشهای صحرایی مبتلا به استئوآرتریت میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی نانوامولسیون حاوی اسانس رزماری و نعناع فلفلی به روش امولسیونسازی خودبه خودی ساخته شد. جهت بررسی اثر ضددردی ۳۰ سر موش صحرایی نر بهطور تصادفی به گروههای شم (تزریق سالین در زانو)، استئوآرتریت (تزریق ۲ میلیگرم مونوسدیمیدواستات در مفصل)، استئوآرتریت گیرنده ژل نانوامولسیون، ژل اسانسهای رزماری و نعناع فلفلی، و دیکلوفناک سدیم تقسیم شدند. درمانها بهصورت موضعی با دوز ۱ میلیلیتر در روز انجام شد. آلودینیای مکانیکی و حرارتی و هایپرآلژزی حرارتی در روزهای ۱، ۴، ۷ و ۱۴ پس از جراحی انجام شد. دادهها با آزمون آماری repeated measures ANOVA آنالیز شدند.
یافتهها: پاسخ رفتاری موشهای گروه استئوآرتریت به محرکهای مکانیکی و حرارتی در تمامی روزهای آزمون نسبت به گروه شاهد افزایش معنی داری داشت(۰۰۱/۰>P). دریافت ژل نانو و دیکلوفناک به طور معنی داری موجب افزایش آستانه پاسخ به تارهای ونفری(۰۰۱/۰>P)، کاهش پاسخ به استون (۰۵/۰>P) و افزایش تاخیر در عقب کشیدن پا (۰۵/۰>P) گردید. بررسی بافتشناسی نتایج آزمونهای رفتاری را تایید نمود.
نتیجه گیری: نانواموسیون حاوی اسانس گیاهان رزماری و نعناع فلفلی سبب کاهش درد در موشهای مبتلا به استئوآرتریت میشود. به نظر میرسد فرایند نانوامولسیونه کردن، اثر ضد دردی اسانسهای رزماری و نعناع فلفلی را تقویت میکند.
طاهره پاشایی، افشین بهمنی، پروانه تیموری،
دوره ۲۳، شماره ۶ - ( مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان ۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: میتوان با تغییر در سبک زندگی و کاهش یا حذف عادات ناصحیح بسیاری از بیماریهای غیر واگیر را کاهش داد. هدف از انجام این مطالعه بررسی وضعیت شاخصهای سبک زندگی در حوزههای وضعیت تغذیه، فعالیت جسمانی و شاخص توده بدن افراد میانسال مراجعهکننده به مراکز بهداشتی در استان کردستان بود.
روش بررسی: این مطالعه به روش مقطعی در ۵۰۲۲ فرد میانسال (۳۰-۵۹ ) در سال ۱۳۹۵ انجام شد. روش نمونهگیری بهصورت سرشماری بود. اطلاعات دموگرافیک، وضعیت تغذیه، فعالیت جسمانی و شاخص توده بدن از سامانه سیب وارد نسخه چاپی شده و با استفاده از نرم افزار SPSS و استفاده از آمارهای توصیفی، انجام تست های تی مستقل وکای دو مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: تعداد ۵۰۲۲ فرد میانسال با نسبت هر جنس (۵۰ ٪) و میانگین سنی ۱۲,۴۶±۴۱.۸ بررسی شدند. میزان فعالیت جسمانی پیادهروی و حین کار مردان بیشتر از زنان بود (۰.۰۰۱> p ).حدود ۷۴ ٪افراد دارای اضافه وزن و یا چاقی بودند. نسبت چاقی در زنان بیشتر از مردان بود (۰۰۱/۰< p .(نسبت چاقی افرادی که بیشتر از ۶۰ دقیقه در روز پیادهروی کرده ۲۸ ٪ و در افراد بین ۶۰-۳۱ دقیقه، ۳۸ ٪بود (۰.۰۰۱> p) .بر خلاف مصرف مطلوب سبزیها در هر دو جنس، حدود (۵۲٪) از افراد این بررسی مصرف میوه کافی نداشتند. حدود (۷۶.۵ ٪ ) افراد مصرف کافی محصولات لبنی داشتند. زنان مواد لبنی کمتری در مقایسه با مردان داشتند (۸۳ % مقابل در ۷۰% ) (p< ۰,۰۰۱) .
نتیجه گیری: میزان اضافهوزن و چاقی در جمعیت مطالعه حاضر در سطح هشدار دهنده بود. برنامه های پیشگیری از چاقی میانسالان برای جلوگیری از اضافه وزن نیازمند توجه بیشتری در زمینه افزایش فعالیت فیزیکی، به ویژه در زنان است.
دکتر سحر خوش روش، دکتر افشین بهمنی، پروفسور پروانه تیموری، پروفسور امیر پاکپور،
دوره ۲۷، شماره ۳ - ( مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان ۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: انجام رفتارهای خود مراقبتی و تعهد به مسئولیت پذیری سلامتی یکی از روشهای مقابله با بیماری کووید- ۱۹ در زمان عدم دسترسی گسترده به واکسیناسیون است. هدف این بررسی ارتباط مسئولیت پذیری سلامتی و رفتارهای خود مراقبتی مربوط به کووید-۱۹ در شهروندان استان کردستان بود.
مواد و روش ها: این مطالعه مقطعی با مشارکت ۱۰۰۸ فرد بالای ۱۵ سال، در استان کردستان در سال ۱۳۹۹ انجام شد. با استفاده از روش نمونهگیری آسان، نمونههای در دسترس از افراد تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی مورد مطالعه قرار گرفتند. اطلاعات با استفاده از WhatsAppیا Telegramتوسط پرسشنامههای رفتارهای خود مراقبتی کووید-۱۹ و مسئولیت پذیری سلامتی به صورت آنلاین جمع آوری گردید. تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ انجام شد و آزمون های آماری همبستگی اسپیرمن و آزمون کای دو مورد استفاده قرار گرفت.
یافته ها: شرکتکنندگان شامل ۶۴۲ زن (۷/ ۶۳ درصد) و ۳۶۶ مرد (۳۶/۳ درصد) با میانگین و انحراف معیار سنی۱۱/۶۳ ± ۳۸/۶بودند. همبستگی مسئولیت پذیری سلامتی و رفتارهای خود مراقبتی مثبت و معنیدار بود (۰/۰۰۱>p) (r=۰/۳۳). انجام رفتارهای خود مراقبتی و مسئولیتپذیری سلامتی بر حسب سن، شغل، وضعیت تأهل و شهر محل سکونت تفاوت معنیداری نداشت (۰/۰۵<p). نسبت بیشتری از زنان در مقایسه با مردان در دسته رتبه خوب مسئولیت پذیری سلامتی(۶۰/۸ درصد در مقابل۳۹/۲ ) و رفتارهای خود مراقبتی ( ۶۷/۸درصد در مقابل۳۲/۲) قرارگرفتند(۰/۰۰۱>p).
نتیجهگیری: در شرایط همهگیری بیماریها از جمله کووید-۱۹ و بهویژه در صورت فقدان واکسیناسیون گسترده و درمان مؤثر بیماریهای مسری، تأکید بر اهمیت پذیرش مسئولیت سلامتی برای انجام رفتارهای خود مراقبتی، مهمترین پروتکل پیشگیری و کنترل محسوب میشود.
دکتر نسرین بهمنی، خانم نوشین عبدالملکی،
دوره ۲۷، شماره ۶ - ( مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان ۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: باسیلهای گرم منفی با مقاومت چند دارویی، از پاتوژن های مهم در بیمارستانها محسوب میشوند و عامل مرگ ومیر بالا می باشند. هدف این پژوهش تعیین شیوع باسیل های گرم منفی با مقاومت چند دارویی جدا شده از نمونه های بالینی نوزادان و کودکان مراجعه کننده به مرکزرفرال آموزشی درمانی بعثت شهرستان سنندج در سال ۱۳۹۷ بود.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع مقطعی- توصیفی بوده که ۱۰۰۰۰ نمونه بالینی شامل خون، ادرار، زخم، ترشحات تنفسی و مایعات بدن در طی سال ۹۷ مورد بررسی قرار گرفتند. باکتری ها با روشهای استاندارد میکروبشناسی جدا و سپس مقاومت آنتیبیوتیکی با روش دیسک دیفیوژن جهت تعیین سویههای با مقاومت چند دارویی (Multidrug Resistance) بررسی گردید.
یافتهها: از ۱۰۰۰۰ نمونه بالینی تعداد ۶۵۲ باسیل گرم منفی با کشت مثبت از بیماران بستری و سرپایی جمعآوری شد که شامل ادرار (۸۰%)۵۲۳، خون (۲۱%) ۷۸، ترشحات تنفسی (۴%)۲۶، زخم (۲/۵%)۱۶ و مایعات بدن (۱/۵%) ۱۰ بود. باکتریهای جداشده شامل اشریشیا کلی (۶۵/۷%)، انتروباکتر (۱۰/۴%)، سیتروباکتر(۸/۹%)، اسینتوباکتر (۷/۲%)، کلبسیلا (۳/۵%)، سودومونا (۲/۶%)، پروتئوس (۹۲/. %) و سراشیا (۰/۷۸%) بود. بیشترین باکتریهای دارای مقاومت چند دارویی از بخش ICU کودکان و NICU جدا شدند. بیشترین و کمترین مقاومت آنتیبیوتیکی به ترتیب نسبت به آمپیسیلین (۵ /۸۴%) و مروپنم (۹/۹%) بوده است. میزان مقاومت چند دارویی (MDR) بهطور متوسط ۶۸/۹% بود که رنجی از ۵۵/۹% در انتروباکتر تا ۸۳% در اسینتوباکتر داشته است.
نتیجهگیری: مقاومت چند دارویی(MDR) در بین میکروارگانیسمهای این مرکز از سطح بالایی برخوردار بود؛ بنابراین توصیه میشود از مصرف غیرضروری آنتیبیوتیکها جلوگیری شود و تداخلات و نظارتهای دورهای بر الگوی مقاومت پاتوژن ها جهت انتخاب درمان تجربی و اختصاصی مناسب صورت گیرد.
سحر نوروزی، افشین بهمنی، سیران نیلی، ارزو فلاحی،
دوره ۲۹، شماره ۲ - ( مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان ۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به شیوع جهانی کرونا ویروس و پیامدهای نامطلوب آن، انجام رفتارهای پیشگیرانه، راه حل مناسبی برای کاهش آسیب های ناشی از این بیماری است. با توجه به اثربخشی مدل فرایند موازی توسعه یافته در تغییر رفتار، این پژوهش با هدف تعیین تأثیر برنامه آموزشی مبتنی بر مدل فرایند موازی توسعه یافته بر اتخاذ رفتارهای پیشگیرانه از کرونا ویروس در زنان جوان انجام شده است.
مواد و روشها: این پژوهش به صورت مداخلهای (تجربی) در بین ۲۲۲ نفر از زنان جوان با روش نمونهگیری چندمرحلهای، در سال ۱۴۰۱ انجام گردید. روش جمعآوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه پژوهشگر ساخته بر اساس مدل فرایند موازی توسعه یافته بود. سپس مداخله آموزشی طی ۴ جلسه از طریق جلسات مجازی انجام شد. سه ماه پس از آخرین جلسه، پرسشنامه مجدد توسط شرکتکنندگان تکمیل شد. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری توصیفی و تحلیلی در نرمافزار SPSS نسخه ۲۶ تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد که بعد از مداخله آموزشی میانگین نمره سازههای مدل و رفتار در دو گروه آزمون و کنترل با هم اختلاف معنیدار داشتند(۰/۰۵>P). قبل از آموزش ۴/۵ درصد از شرکتکنندگان گروه مداخله در فرایند کنترل خطر قرار داشتند که بعد از مداخله آموزشی، این عدد به ۲۰/۷ درصد رسید که از لحاظ آماری معنیدار بود. بعد از مداخله آموزشی اختلاف گروههای کنترل و مداخله از نظر فرایند کنترل خطر یا فرایند کنترل ترس معنیدار بود (۰/۰۴۹=P).
نتیجهگیری: استفاده از مدل فرایند موازی توسعه یافته در اتخاذ رفتارهای پیشگیرانه از کرونا ویروس در زنان جوان مؤثر است.
دکتر افشین بهمنی، خانم شیلان وکیلی نژاد، خانم شهین فتحی، آقا فردین غریبی،
دوره ۳۰، شماره ۳ - ( مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان - شماره ۳ سال ۱۴۰۴- در حال چاپ ۱۴۰۴ )
چکیده
چکیده:
مقدمه و هدف: سازگاری به تمام راهبردهایی اطلاق میشود که فرد برای مدیریت موقعیتهای استرسزا زندگی، اعم از تهدیدهای واقعی یا غیرواقعی از آنها استفاده میکند. هدف از این مطالعه تعیین تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سازگاری دختران دانشآموز دبیرستانی و ارتباط آن باسواد سلامت میباشد.
مواد و روشها: روش نمونهگیری چندمرحلهای انجام گردید. آموزش مهارتهای زندگی در دوازده جلسه ۴۵ دقیقهای به روش سخنرانی، بحث گروهی، پرسش و پاسخ انجام گردید. جهت جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه سازگاری دانشآموزی و پرسشنامه استاندارد سواد سلامت استفادهشده است. برای آنالیز داده ها با استفاده از SPSS,۲۲ و آزمونهای کای اسکوئر و دقیق فیشر، آزمون تی مستقل و همبستگی پیرسون استفاده شد. سطح معنیداری (۰۵/۰) در نظر گرفته شد.
یافتهها: میانگین نمره سواد سلامت در گروه مداخله /۱۲ ± ۷/۷۰ و در گروه کنترل ۲/۱۵ ± ۶/۶۷ (۲۱/۰=P ). نمره سازگاری عاطفی در گروه مداخله ۴۱/۲ ± ۴۸/۵ و در گروه کنترل ۴۱/۲ ± ۳۷/۷ (۰۰۰۱/۰ =P) و نمره سازگاری کلی در گروه مداخله ۳۳/۴ ± ۹۷/۲۴و در گروه کنترل۸۸/۳ ± ۲۳/۲۷ (۰۰۳/۰ =P) که دو گروه موردمطالعه بعد از مداخله آموزشی تفاوت معنی دار آماری داشتند. نمره سازگاری عاطفی در گروه مداخله (از ۶۳/۲ ± ۵۸/۶ به ۴۱/۲ ± ۴۸/۵ ) و نمره سازگاری کلی از۹۲/۴ ± ۶۵/۲۶ به ۳۳/۴ ± ۹۷/۲۴) بعد از مداخله آموزشی بطور معنی داری بهبود یافتند(۰,۰۵>(P. همبستگی منفی و معنیداری بین نمره سازگاری عاطفی دانش آموزان با نمره سواد سلامت مشاهده شد (۰۱۸/۰=P ).
نتیجهگیری: این مطالعه نشان میدهد که آموزش مهارتهای زندگی به طور مؤثری میتواند سازگاری عاطفی دانشآموزان را بهبود بخشد، اما تأثیر آن بر سازگاری اجتماعی و آموزشی نیاز به بررسیهای بیشتری دارد.