ORIGINAL_ARTICLE
مقایسه ارزش تشخیصی شستشوی برونش قبل از بیوپسی با شستشوی برونش بعد از بیوپسی در بیماران مبتلا به کانسر ریه
چکیده زمینه و هدف : ارزش تشخیصی روشهای برونکوسکوپیک شامل بیوپسی، شستشوی برونش، لاواژ برونکیال Brushing متفاوت است. در مورد انجام شستشوی برونش بعنوان یکی از روشهای ساده و کمک تشخیصی اختلاف نظر وجود دارد. مطالعه با هدف مقایسه دو روش شستشوی برونش قبل و بعد از بیوپسی در بیماران مبتلا به کارسینوم ریه انجام شده است. روش بررسی : بیمارانی که با علایم بالینی و یا رادیوگرافیک مشکوک به کارسینوم ریه به بخش آندوسکوپی بیمارستان امامخمینی تهران معرفی شده بودند تحت برونکوسکوپی تشخیص قرار گرفتند. از مجموع 1050 بیماری که از تاریخ اول بهمن 1379 لغایت 15 تیرماه 1381 در بخش آندوسکوپی بیمارستان امامخمینی برونکوسکوپی شده بودند در 80 مورد ابتلا به کانسر ریه مسجل شد. تست gold standard ما بیوپسی بود و مقایسه دو روش washing با همدیگر و با بیوپسی صورت گرفت. نمونه پاتولوژی و نمونههای شستشوی برونش بصورت جداگانه توسط پاتولوژیست مجرب مشاهده و گزارشات جمعآوری شد. بیمارانی که جواب پاتولوژی و یا شستشوی برونشیال مثبت داشتند و تشخیص کارسینوم ریه در آنها مسجل شد وارد مطالعه شدند. حساسیت شستشوی برونش قبل از بیوپسی و حساسیت شستشوی برونش بعد از بیوپسی محاسبه شدند و Reliability تست به دست آمد. یافتهها : از مجموع 80 بیمار، در کل 55 بیمار دارای سیتولوژی منفی بودند یعنی حساسیت کلی تست washing ، 25/31 درصد بوده است. در بیست بیمار هر دو نمونه washing قبل و بعد از بیوپسی مثبت بوده و در 3 بیمار فقط شستشوی قبل از بیوپسی و در 2 بیمار فقط شستشوی بعد از بیوپسی مثبت بوده است. لذا در کل Sensivity شستشوی قبل از بیوپسی 5/28 درصد و بعد از بیوپسی 5/27 درصد و توافق دو تست 6/95 درصد بوده است. نتیجهگیری : با توجه به نتایج این مطالعه و مرور سایر بررسیها به نظر میرسد میتوان از انجام سیتولوژی بصورت روتین صرفنظر کرد با این حال در بیمارانی که به عللی مانند اختلال انعقادی و .... انجام بیوپسی مقدور نیست میتوان شستشوی برونش انجام داد.
http://sjku.muk.ac.ir/article-1-191-fa.pdf
2006-03-15
1
5
شستشوی برونش، سیتولوژی، کانسر ریه، بیوپسی، حساسیت
Accuracy of bronchial washing cytology before and after biopsy for lung cancer diagnosis
ABSTRACT Background and Aim: Bronchoscopic methods including: biopsy, bronchial washing and bronchial lavage have different rates of accuracy. Routine use of bronchial cytology as a simple method for diagnosis of lung cancer diagnosis is controversial. This study was performed to compare the diagnostic value of bronchial washing in lung cancer before and after biopsy. Materials and Methods: Patients with clinical and radiographic signs of lung cancer were included in this study, from January 2000 to July 2002, 1050 patients referred to Endoscopic ward of Imam khomaini hospital (Tehran) and underwent bronchoscopy. Lung cancer was demonstrated in 80 patients. Biopsy was our gold standard for diagnosis of lung malignant tumor in this study. Bronchial washing specimens before and after biopsy and biopsy specimens were studied by an expert pathologist and the pathologic reports were collected. Data were analyzed and sensitivity of bronchial washing cytology was estimated. Results: According to the results of this study 55 patients with confirmed diagnosis of lung cancer had negative cytology indicating the sensitivity of cytology of bronchial washing to be 31.25 percent. Bronchial washing cytology was positive both before and after biopsy in 20 patients but positive tests were obtaind in 3 patients only before and in 2 only after biopsy. In general, the sensitivities of bronchial washing cytology before and after biopsy were 28.5% and 27.5% respectively which were compatible in 95.6%of caces. Conclusion: According to the result of this study bronchial washing cytology is not recommended as a routine procedure for diagnosis of lung cancer but if biopsy is contraindicated this procedure may be helpful.
http://sjku.muk.ac.ir/article-1-191-en.pdf
2006-03-15
1
5
Bronchial washing
Cytology
Lung cancer
Biopsy
N
Sigari
Naseh46@yahoo.com
1
AUTHOR
Z
Poor Anaraki
2
AUTHOR
P
Salehian
3
AUTHOR
A
Safavi
4
AUTHOR
F
Ensani
5
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تأثیر غیر فعال سازی برگشتپذیر هسته مرکزی آمیگدال در موشهای نر با پر فشاری خون
چکیده زمینه و هدف : سیستم رنین آنژیوتانسین مغزی دارای نقش مهمی در تنظیم عملکرد قلبی- عروقی است. هدف مطالعه حاضر تعیین اثرات غیر فعال سازی برگشت پذیر هسته مرکزی آمیگدال در موشهای با فشار خون طبیعی و موشهای با پر فشاری خون کلیوی است. روش بررسی : دو گروه 6 تایی از موشهای نر با فشار خون طبیعی برای این مطالعه انتخاب شدند. در یک گروه از موشها به روش گلدبلاتی پر فشاری خون کلیوی ایجاد شد و در گروه دیگر عمل جراحی مشابهی صورت گرفت ولی گیره نقرهای روی شریان کلیوی چپ آنها نصب نشد. پس از شش هفته آزمایشات روی موشهای بیهوش شده با یورتان ( mg/kg 5/1) انجام گرفت. برای انجام غیر فعال سازی برگشت پذیر دو طرفه در هسته مرکزی آمیگدال با استفاده از دستگاه استرئوتاکسی کانول گذاری دو طرفه صورت گرفت و سپس داروی لیدوکائین 2% (یک میکرو لیتر) از طریق این کانولها به داخل هستههای مرکزی آمیگدال تزریق گردید. فشار متوسط شریانی بطور مستقیم از طریق کانول گذاری در داخل شریان رانی قبل از تزریق لیدوکائین و در زمانهای 40,20,10,5 و60 دقیقه پس از تزریق اندازهگیری شد، درصد تغییرات در مقایسه با مقدار اولیه (پایه) تعیین گردید. یافتهها : نتایج نشان داد که غیر فعال سازی برگشت پذیر در گروه با فشار خون طبیعی موجب افزایش معنیداری در درصد تغییرات فشار متوسط شریانی در زمان 5 دقیقه پس از تزریق لیدوکائین شد (05/0 p< ). البته اختلاف معنیداری بین درصد تغییرات فشار خون شریانی در زمانهای مختلف قبل و بعد از تزریق در گروه پر فشاری خون کلیوی مشاهده نگردید. نتیجهگیری : این مطالعه مشخص میکند که تغییر در فعالیت هسته مرکزی آمیگدال در جریان القاء پر فشاری خون کلیوی ناشی از تغییر در فعالیت سیستم رنین آنژیوتانسین مغزی است.
http://sjku.muk.ac.ir/article-1-192-fa.pdf
2006-03-15
6
13
هسته مرکزی آمیگدال، پر فشاری خون کلیوی، غیر فعال سازی برگشتپذیر، موش بزرگ آزمایشگاهی
Effect of reversible inactivation of central nucleus of the Amygdala on the blood pressure of the hypertensive rats
ABSTRACT Background and Aim: The brain rennin-angiotensin system (RAS) has an important role in the regulation of cardiovascular function. The aim of the present study was to determine the effects of reversible inactivation of the ACe on normotensive and hypertensive rats (renal hypertension). Materials & Methods: Two groups of normotensive Wistar rats were selected for this study. In one group, hypertension was induced by Goldblatt method and another group was subjected to sham procedure. After 6 weeks, tests were performed on anesthetized rats with Urethane (1.5mg/kg). In order to perform bilateral reversible inactivation, lidocaine (1 μ l) was injected through guide cannuli that had been implanted in the ACe. Then direct measurements of femoral blood pressure were recorded just before and 5, 10, 20, 40, and 60 minutes after injection of lidocaine. Considering the baseline values, degree of changes was determined and compared between the two groups. Results: Our results revealed that sham-inactivation led to a significant increase of blood pressure only at 5 minutes after injection (P<0.05). There was no significant difference in blood pressure at different times before and after injection of lidocaine in the hypertensive group. Conclusion: This study concludes that the change in the Ace activity during induction of hypertension is due to the change in RAS activity.
http://sjku.muk.ac.ir/article-1-192-en.pdf
2006-03-15
6
13
Amygdala
Hypertension
Reversible inactivation
Rat
M
Zarei
zarei@umsha.ac.ir
1
AUTHOR
B
Heshmatian
2
AUTHOR
A
Sarihi
3
AUTHOR
MR
Rahmani
4
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تأثیر بوپیواکائین در بیدردی کامل بعد از عمل TL
چکیده زمینه و هدف : بستن لولههای رحمی دو طرف یکی از اعمال جراحی کوچک با آسیب بافتی مختصر است ولی هنوز زمان ریکاوری بعد از عمل و مسکنهای مورد نیاز به علت درد بعد از عمل، اغلب نامتناسب با نوع عمل میباشد. روش بررسی : این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی شده شاهد دار دو سوکور بود. حجم نمونه شامل 60 خانم با ASA I,II بود که بصورت تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. القای بیهوشی بیماران دو گروه مشابه بود. بعد از القای بیهوشی در محل انسیزیون پوستی و مزوسالپنکس در محل قطع لولههای رحمی هر دو سمت به بیماران گروه مداخله 10 و 3 سیسی از محلول بوپیواکائین 25/0٪ تزریق و برای گروه کنترل با حجم مساوی از محلول سالین ایزوتونیک به همان نقاط تزریق شد. قبل از ترخیص بیماران از ریکاوری، 6 ساعت بعد از عمل و 24 ساعت و یک هفته بعد از ترخیص از بیمارستان شدت درد به دو روش VAS و Verbal از بیماران اخذ و در پرسشنامه ثبت شد، دادهها پس از ورود به نرم افزار آماری SPSS Win و با استفاده از آزمونهای آماری X ² و U-Mann-whitney و T-test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها : میانگین شدت درد ( vas ) در ریکاوری به طور معنیداری در گروه مداخله (6/2±92/2) کمتر از گروه کنترل (96/1±03/4) بود (05/0 p< ). میانگین شدت درد در 6 ساعت بعد از عمل و 24 ساعت پس از ترخیص از بیمارستان در دو گروه مداخله و کنترل تفاوت معنیداری نداشت (05/0 p> ) اما میانگین شدت درد یک هفته بعد از ترخیص از بیمارستان به طور معنیداری در گروه مداخله (35/2±68/3) کمتر از گروه کنترل (41/1±3/4) بود (05/0 p< ). از نظر نیاز به استفاده از داروی مسکن، 5/34٪ بیماران گروه مداخله نیاز به تزریق مسکن بعد از عمل داشتند در حالیکه در گروه کنترل 3/61٪ بیماران، نیازمند تزریق مسکن بعد از عمل بودند که این اختلاف از نظر آماری معنیدار بود (05/0 p< ). نتیجهگیری : نتایج این مطالعه اثر استفاده وریدی 10 میلیگرم متوکلوپرامید، 20 میلیگرم هیوسین و تزریق بوپیواکائین در محل برش پوستی و مزوسالپینکس قسمتهای لترال و مدیال لولههای رحمی در کاهش درد زودرس و 7 روز بعد از عمل را تایید میکند.
http://sjku.muk.ac.ir/article-1-193-fa.pdf
2006-03-15
14
19
بوپیواکائین، Tubal ligation (TL)، لولههای رحمی، بیدردی بعد از عمل، مزوسالپنکس
Randomized control trial investigation as to the effect of Bupivacaine on postoperative analgesia following tubal ligation
http://sjku.muk.ac.ir/article-1-193-en.pdf
2006-03-15
14
19
Tubal ligation (TL)
Bupivacaine
Uterine tubes
Postoperative analgesia
Mesosalpinx
MR
Kohan
1
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
حاملگی پس از پیوند کلیه در مرکز پیوند کلیه دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه
چکیده زمینه و هدف : زنان دچار نارسائی مزمن کلیه، پس از پیوند کلیه میتوانند قدرت باروری خود را باز یابند. در چنین حاملگیهائی، خطرات بالقوه داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی را بر روی سیر حاملگی و جنین در حال تکامل، باید مد نظر داشت، گزارشاتی از بروز مالفورماسیونهای جنینی، زایمان زودرس، سقط و عقب ماندگی رشد داخل رحمی وجود دارد. این مطالعه به منظور بررسی وضعیت حاملگی در زنان دارای کلیه پیوندی در مرکز پیوند کلیه بیمارستان چهارمین شهید محراب کرمانشاه طراحی گردید. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی- تحلیلی پرونده کلیه زنانی (225 مورد) که طی سالهای 78-68 13 پس از عمل پیوند کلیه حامله شده بودند، مورد بررسی قرار گرفت و اطلاعات شامل سطح کراتی نین سرم و فشار خون در طی حاملگی، سن مادر در هنگام حاملگی و فاصله پیوند کلیه تا تولد کودک و بروز رد حاد کلیه پیوندی، استخراج گردید. همچنین کودکان این مادران در دو نوبت به فاصله شش ماه مورد معاینه قرار گرفته و از نظر رشد و تکامل و وجود مالفورماسیونهای آشکار بررسی شدند. یافتهها : جمعاً 11 مورد حاملگی در 9 زن دارای کلیه پیوندی، اتفاق افتاده بود. از این حاملگیها، یک مورد (9%) منجر به سقط گردید. رژیم داروئی سرکوب کننده سیستم ایمنی در 3 مورد (30%) سیکلوسپورین A و استروئید و در 7 مورد (70%) سیکلوسپورین A و آزاتیوپرین و استروئید بود. متوسط فاصله زمانی بین پیوند کلیه تا تولد کودک 67/15 ± 6/24 ماه و متوسط سن مادران در هنگام حاملگی 74/5 ± 22/27 سال بود. متوسط فشار خون سیستولیک و دیاستولیک و سطح کراتی نین سرم درحین حاملگی با قبل از حاملگی تفاوت معنیداری نداشت. موردی از رد حاد پیوند کلیه یا حوادث مهم حاملگی مشاهده نگردید. از 4 کودکی که جهت معاینه مراجعه نمودند 3 مورد (75%) پسر و 1 مورد ( 25%) دختر بودند. حاملگی در 3 مورد (75%) ناخواسته و در 1 مورد (25%) خواسته بود. متوسط وزن هنگام تولد کودکان 47/0 ± 62/2 کیلوگرم بود و در 1 مورد نوزاد وزن کم هنگام تولد داشت (25%). هر 4 کودک از نظر رشد فیزیکی و روند تکامل طبیعی بودند و هیچگونه مالفورماسیون آشکار در آنها مشاهده نشد. نتیجهگیری : هر چند داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی میتوانند از جفت عبور کرده و خطرات بالقوهای را متوجه مادر و جنین در حال تکامل نمایند، این بررسی درکنار بررسیهای مشابه، نشان میدهد که چنانچه قبل از وقوع حاملگی، شرایط لازم در نظر گرفته شود و حاملگی توسط تیمی مجرب از پزشکان با تخصصهای گوناگون تحت کنترل باشد، اینگونه حاملگیهای پر خطر، میتوانند منجر به تولد نوزاد سالم گردند و بر روی عملکرد کلیه پیوندی نیز تأثیر سوء نداشته باشند.
http://sjku.muk.ac.ir/article-1-194-fa.pdf
2006-03-15
20
25
پیوند کلیه، حاملگی، کودکان
Pregnancy after kidney transplantation. A survey in renal transplantation center of Kermanshah University of Medical Sciences
ABSTRACTBackground and Aim: after Kidney transplantation. However, in such pregnancies, potential risks ofimmunosuppressive agents on pregnancy status and fetus should be taken intoconsideration. There are some reports indicating fetal malformations, preterm labour,abortion and intrauterine growth retardation in such pregnancies. The present studywas designed to evaluate the status of pregnancy in women with kidneytransplantation in Renal Transplantation Center of the 4Kermanshah.Women with chronic renal failure can resume normal fertilityth Shahid Mehrab Hospital inMaterials and Methods: records of women who had pregnancy after renal transplantation during 1368-1378were reviewed. Necessary data concerning the serum creatinine level, blood pressureduring pregnancy, age at the time of pregnancy, interval between transplantation andchild-birth and occurrence of acute allograft rejection during pregnancy werecollected. The newborns were examined twice in a 6 month interval for physicalgrowth, developmental status and major malformations.This was a descriptive-analytic study and the medicalResults: case led to abortion (9%). Immunosuppressive therapy consisted of cyclosporin Aand steroid in 3 cases (30%), and cyclosporin A, steroid and azathioprine in 7 cases(70%). The time interval between transplantation and childbirth was 24.6±15.67months, and the mean age of mothers during pregnancy was 27.22±5.74 years. Therewas no significant difference between mean systolic and diastolic blood pressures andserum creatinine level before and during pregnancy. There was no acute allograftrejection or any other remarkable problems during pregnancy. Only four newborns, 3boys and one girl were brought for follow up. 3 cases of pregnancies were unwantedand only one case was intentional. The mean weight of the newborns was 2.62±0.47Kg, and one of them was underweight (25%). Physical growth and development ofthese newborns were normal and there was no obvious congenital malformation.11 pregnancies occurred in 9 women with kidney transplantation, , but oneConclusion: expose mother and fetus to potential risks, this study like other recent studies revealedthat supportive measures before pregnancy and close monitoring of the pregnantwomen by an experienced and multidisciplinary team, may lead to the birth of ahealthy baby, without any adverse effect on the function of the allograftAlthough immunosuppressive agents can cross placental barrier and
http://sjku.muk.ac.ir/article-1-194-en.pdf
2006-03-15
20
25
Kidney transplantation
Pregnancy
Infant
Neonate
A
Seyedzadeh
aseyedzadeh2001@yahoo.com
1
AUTHOR
D
Reissi
2
AUTHOR
N
Rezavand
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مقادیر نرمال ویتامین D و شیوع کمبود ویتامین D در ایرانیان
http://sjku.muk.ac.ir/article-1-196-fa.pdf
2006-03-15
22
42
کلید واژهها: کمبود ویتامینD، مقادیر طبیعی، PTH
Normal values of Vitamin D and prevalence of Vitamin D deficiency among Iranian population
ABSTRACT Background and Aim: Vitamin D requirements are met by its synthesis in the skin as a result of exposure to UVB (ultra violet B) and also by food. Despite abundant UVB in sunny countries, there is evidence of high prevalence of Vitamin D (vit D) deficiency in these areas. Materials and Methods: 5 cities with different longitudes and latitudes were chosen. Patients were selected by random cluster sampling. Blood samples obtained from healthy subjects. After centrifuging the sera collected sent to the EMRC (Endocrinology & Metabolism Research Centre) laboratory for measurment of 25(OH) vitamin D [25(OH)D] and PTH levels. Based on the level of 25(OH), the subjects were classified into 7 groups. Different levels of Vit D deficiency were determined as normal, mild, moderate and severe Vit D deficiency. Results: 5329 people were evaluated for 25(OH)D and three threshold levels for women (40, 25 and 12 nmol/L) and two for men (35 and 25 nmol/L) were determined. Mild Vit D deficiency was observed in 27.2% of women and 37.25% of men. Severe or moderate Vit D deficiency was noticed in 47.85% of women and 34.75 % of men. Conclusion: The results of this study are compatible with those of other studies in the Middle East. Prevalence of Vit D deficiency in these areas needs justification. Plans for fortification of articles of food with Vit D are recommended. Key words: Vit D deficiency, Normal values, PTH
http://sjku.muk.ac.ir/article-1-196-en.pdf
2006-03-15
22
42
Key words: Vit D deficiency
Normal values
PTH
K
Moradzadeh
1
AUTHOR
B
Larijani
emrc@sina.tums.ac.ir
2
AUTHOR
A
Keshtkar
3
AUTHOR
A
Hossein Nezhad
4
AUTHOR
R
Rajabian
5
AUTHOR
I
Nabipoor
6
AUTHOR
Gh
Omrani
7
AUTHOR
A
Bahrami
8
AUTHOR
M
Gouya
9
AUTHOR
AR
Delavari
10
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی شیوع سپتیسمی نوزادان و تعیین مقاومت دارویی نسبت به آنتیبیوتیکها در بیمارستان بعثت سنندج درسال 1383
چکیده زمینه و هدف : سپتیسمی یکی از مهمترین بیماریهای دوره نوزادی است که در نتیجه عواقب ناشی از عفونت ایجاد میشود. معیار اصلی تشخیص آن کشت یکی از مایعات بدن از جمله کشت خون است. هدف این مطالعه تعیین شیوع این بیماری و سنجش میزان حساسیت عوامل ایجادکننده آن به آنتیبیوتیکها در بخش نوزادان بیمارستان بعثت سنندج در سال 83 میباشد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی بوده و برای تمام نوزادان بستری در بخش، کشت خون انجام شد و علاوه بر این برای نوزادانی که طبق نظر پزشک متخصص نوزادان مشکوک به سپسیس بودند پرسشنامهای حاوی اطلاعاتی از علائم بالینی شامل تب، هیپورفلکسی، هیپوترمی، سیانوز، دیستانسیون شکمی، تشنج، بیاشتهایی و زردی، کامل گردید و در نهایت تمام دادهها با استفاده از آمار توصیفی و نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند . یافتهها : این تحقیق نشان داد که از 700 نمونه بررسی شده 6/17% مشکوک به سپتیسمی بودند که از این تعداد 30% کشت خون مثبت جدا شد. شایعترین باکتری جدا شده استاف کواگولاز منفی و شایعترین علائم بالینی هیپورفلکسی، زردی و بیاشتهایی بودند. بیشترین حساسیت آنتیبیوتیکی در گرم منفیها نسبت به سیپروفلوکساسین 100% و سفوتاکسیم 7/66% و درگرم مثبتها به سفالوتین 43% و بیشترین مقاومت در گرم منفیها به آمپیسیلین و سفالوتین هرکدام100% و در گرم مثبتها به اگزاسیلین 6/68% وکوتریموکسازول 9/62% بوده است. در این مطالعه همچنین میزان شیوع سپتیسمی در کسانی که کشت خون مثبت داشتند 30% و میزان مرگ 9/4% بوده است. نتیجهگیری : وجود علائم بالینی به تنهایی در تشخیص سپتیسمی نوزادان کافی نیست و آزمایش کشت خون در موارد مشکوک باید انجام گیرد. و با توجه به مقاومت بالای باکتریهای جداشده به آنتیبیوتیکهای آمپیسیلین و سفالوتین درخواست کشت خون و آنتیبیوگرام میتواند در انتخاب داروی مناسب کمک نماید و سپیروفلوکساسین میتواند داروی انتخابی در درمان گرم منفیها باشد. بنابراین برای کاهش بیشتر شیوع و مرگ ومیر، استفاده از راهکارهای مناسب جهت مبارزه با میکروارگانیسمها و عفونتهای بیمارستانی ضروری و همچنین تجویز درست و به موقع آنتیبیوتیک توسط پزشک معالج جهت جلوگیری از مقاومت آنتیبیوتیکی مؤثر است.
http://sjku.muk.ac.ir/article-1-195-fa.pdf
2006-03-15
26
32
سپتیسمی نوزادان، مقاومت دارویی، آنتیبیوتیک
Study of prevalence of neonatal Septicaemia and detection of antibiotic resistance in Besat Hospital in Sanandaj in 1383
ABSTRACTBackground and Aim: which occurrs as a result of bacterial infection. The major criterion for its diagnosis isbased on body fluid cultures specially blood culture. The aim of this study is todetermine the prevalence of septicemia and also detection of isolated bacterialsensitivity to selected antibiotics in neonatal ward of Besat Hospital.Septicemia is one of the most important neonatal diseasesMaterials and Methods: hospitalized neonates. A questionnaire including clinical manifestations of septicemiasuch as fever, hyporeflexia, hypothermia, cyanosis, abdominal distention, loss ofappetite and jaundice was filled out for every neonate clinically suspected of havingsepticemia. At last the collected data were analyzed by means of SPSS software anddescriptive statistics.This study is descriptive. Blood cultures were ordered for allResults: suspected of having septicemia but %30 of them had positive blood cultures. Themost common species isolated was coagulase negative staphylococci. As to sign andsymptoms hyporeflexia, juandice, and anorexia were detected most frequently.Sensitivity of gram negative bacteria to ciprofloxacin was %100 & to cefotaxime%66.7. Sensitivity of gram positive bacteria to cephalotin was %43, while gramnegative bacteria had highest resistance rate to ampicilin & cephalotine in %100 andgram positive bacteria to oxacilin in %68.6 & cotrimoxasol in %62.9 of the cases. Inthis study prevalence of septicemia in those having positive blood cultures was 30%with a mortality rate of 4.9%.This study included 700 specimen of blood cultures, %17.6 of the cases wereConclusion: diagnosis of septicemia and blood cultures should be considered necessary insuspected cases. Considering high resistance rate of isolated bacteria to ampicilin ;cephalotin, culture and antibiogram can be of great value to select suitable antibioticThis research shows that clinical manifestation is not enough for the.Ciprofloxacin can be regarded as the drug of choice for gram negative bacteria. Toreduce prevalence and mortality rates of septicemia, proper planning to confrontmicroorganisms & nosocomial infections is necessary. Also appropriate and timelyprescription of antibiotics by pediatricians can prevent bacterial resistance toantibiotics.
http://sjku.muk.ac.ir/article-1-195-en.pdf
2006-03-15
26
32
Neonatal septicemia
Antibiotic resistant
K
Rashidi
1
AUTHOR
N
Bahmani
nasrbah@yahoo.com
2
AUTHOR
N
Ghotbi
3
AUTHOR
S
Shahsavari
4
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی اپیدمیولوژیک عفونتهای بیمارستانی در بیماران بستری در بخشهای ICU و POST ICU و برخی عوامل مرتبط با آن در بیمارستان توحید شهر سنندج در سال 82-81
چکیده زمینه و هدف : عفونتهای بیمارستانی یکی از مسائل مهم بهداشتی در دنیا است. هزینه زیاد درمان و همچنین تعداد زیاد بیماران و مرگ و میر زیاد آنها و افزایش روز افزون این عفونتها اهمیت توجه خاص و اقدامات مؤثر به ویژه در زمینه پیشگیری از عفونتهای بیمارستانی را روشن میکند. مطالعه با هدف تعیین وضعیت اپیدمیولوژیک عفونتهای بیمارستانی در بیماران بستری در بخشهای ICU و POST ICU بیمارستان توحید شهر سنندج به انجام رسید. روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی بوده و حجم نمونه شامل 160 بیمار بود که در دوره زمانی 20/12/81 الی 31/5/82 در بخشهای ICU و POST ICU بیمارستان توحید بستری شده بودند. دادههای مورد نیاز از طریق پرسشنامهای که حاوی مشخصات دموگرافیک، اقدامات مداخلهای انجام شده، بررسیهای پاراکلنیک و اقدامات درمانی بود، تکمیل میشد. همچنین بیماران مرتباً از نظر بـروز علائم بالینی مورد معاینـه قـرار میگرفتنـد و کشت نمونهها ارسال میشـد. دادههای پژوهشـی نیز از طریـق نرم افزار SPSS win مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها : دادهها نشان داد که میزان شیوع عفونت در جامعه مورد مطالعه 6/15% بود. شایعترین عفونتها، پنومونی با 68 %، عفونت دستگاه ادراری 2/19%، زخم بستر 8/7%، سپسیس 8/3% و عفونت بدون منشأ خاص 8/3% بود. شایعترین عامل عفونی شناخته شده کلبسیلا پنومونیه، Ecoli و آنتروباکتر بود. بین مدت زمان بستری و ایجاد عفونت رابطه معنیداری وجود داشت (000/0 P= ) اما بین سن و انیتوباسیون و تراکئوستومی با ایجاد عفونت اختلاف معنیداری دیده نشد. نتیجهگیری : با توجه به نتایج این پژوهش شیوع عفونت بیمارستانی با آمارهای سایر تحقیقات هماهنگی دارد. همچنین از نظر سوش میکروبی عامل پنومونی هماهنگی بین نتایج این پژوهش و پژوهشهای قبلی دیده میشود. نتایج، اهمیت قراردادن یک پرستار برای هر بیمار و همچنین شستشوی دستها را جهت کاهش عفونت بیمارستانی مورد تاکید قرار میدهد. کلید واژهها : عفونت بیمارستانی، ICU و POST ICU وصول مقاله: 23/8/84 اصلاح نهایی: …… پذیرش مقاله: 6/9/84
http://sjku.muk.ac.ir/article-1-197-fa.pdf
2006-03-15
44
50
کلید واژهها: عفونت بیمارستانی، ICU و POST ICU
An epidemiologic study of nosocomial infections and its related factors at the intensive care unit of Tohid Hospital, in Sanandaj during 2003-2004
ABSTRACT Background and Aim: Nosocomial Infections are nearly the most important health problem in the world. The high costs of treatment, the great number of patients with high mortality and morbidity rates and also increased incidence of these infections are suggestive of the importance of these infections. The aim of this study was to assess the epidemiologic status and the rate of acquired infections together with their related factors in ICU and post ICU patients at Tohid Hospital, in Sanandaj. Material and Methods: This is a cross sectional descriptive study. The sample size included 160 patients who had been admitted to ICU and post ICU during a period of 6 months. Demographic data and prevalence rate of nosocomial infections and results of clinical and para-clinical measures were recorded. The data were analyzed by means of SPSS-win software. Results: In our study the prevalence rate of nosocomial infections was 15.6%. The most frequent infections were pneumonia (68%), UTI (19.2%), bed sore (7.8%), sepsis (3.8%) and infections of unknown origin (3.8%). The most frequent isolated microorganisms were Klebsiella Pneumonia (47.05%), Ecoli (17.64%), and Entrobacter spp (17.64%). There was an important relationship between the duration of hospitalization and the prevalence rate of the infections (p=0.000). But there was no significant linkage between age, intubation or tracheostomy with the prevalence rate of the infections Conclusions: The results of our study supported previous data concerning nosocomial infections. In order to decrease the rate of nosocomial infections, assignment of one nurse for one patient and proper hand washing should be emphasized. Key words: Nosocomial infections, ICU, Post ICU
http://sjku.muk.ac.ir/article-1-197-en.pdf
2006-03-15
44
50
Key words: Nosocomial infections
ICU
Post ICU
K
Hajibagheri
katayoon.hajibagheri@muk.ac.ir
1
AUTHOR
SH
Afrasiabian
2
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی شیوع کلونیزاسیون رودهای انتروکوک مقاوم به وانکومایسین در بیماران بستری بیمارستان نمازی شیراز در سال1383
http://sjku.muk.ac.ir/article-1-198-fa.pdf
2006-03-15
51
58
کلید واژهها: انتروکوک، کلونیزاسیون، مقاوم به وانکومایسین، شیوع
Prevalence of intestinal colonization by vancomaycin-resistant enterococci in Shiraz Namazi Hospital
http://sjku.muk.ac.ir/article-1-198-en.pdf
2006-03-15
51
58
Key words: Colonization
Vancomycin-resistant
Prevalence
Enterococci
M
Askarian
askariam@sums.ac.ir
1
AUTHOR
Ar
Afkhamzadeh
2
AUTHOR
A
Monabbati
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی میزان شیوع انواع اجسام خارجی بینی، علائم و عوارض ناشی از آن در کودکان مراجعهکننده به بیمارستان توحید سنندج در سالهای 84-80
چکیده زمینه و هدف : قرار دادن جسم خارجی در حفره بینی و گیرکردن آن در بینی یکی از حوادث و تجربههای ناگوار دوران ابتدای کودکی است. این مطالعه با هدف بررسی انواع اجسام خارجی بینی، عوارض و علایم آنها در کودکان مراجعهکننده به بیمارستان توحید سنندج در خلال سالهای 1380 تا 1384 انجام شد. روش بررسی : این مطالعه یک مطالعه توصیفی آیندهنگر، و جامعه آماری آن کلیه کودکان مراجعهکننده به بیمارستان توحید سنندج با شکایت جسم خارجی بینی بود. حجم نمونه 196 مورد و روش نمونهگیری سرشماری بود. کلیه موارد با شکایت جسم خارجی بینی مراجعهکننده به اورژانس و درمانگاه ENT بیمارستان توحید در خلال سالهای 80 تا 84 وارد مطالعه شدند. دادههای مورد نیاز و اقدامات انجام شده از طریق پرسشنامه و مراجعه به پرونده در موارد بستری اخذ و با استفاده از آمار توصیفی و نرم افزار آماری SPSS. Win مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها : جمعاً در مدت زمان مطالعه 196 مورد کودک با جسم خارجی بینی دیده شد که در رده سنی زیر یکسال تا 10 سالگی با میانگین سنی 3 سال قرار داشتند. از جامعه مورد مطالعه 1/57% پسر و 9/42% دختر بودند. 3/64% از اجسام خارجی در طرف راست و 2/35% در طرف چپ قرار داشتند و در یک مورد نیز جسم خارجی دوطرفه وجود داشت (5/0%). شایعترین اجسام خارجی مشاهده شده به ترتیب شامل حبوبات (8/16%)، قطعات اسباب بازی (8/14%)، و دستمال کاغذی (3/13%) بود. خارج سازی اجسام در 4/71% طی 48 ساعت اول و 6/28% بعد از 48 ساعت اول تا چند ماه بعد انجام شد. بیشترین علائم بالینی مشاهده شده شامل ترشح چرکی یکطرفه بینی (9/32%)، انسداد بینی (2/22%)، تنفس بد بو (3/13%)، خونریزی بینی (1/10%)، سرفه مزمن(5/9%)، تنفس دهانی (3/6%) و عطسه (7/5%) بود. شیوع عوارض دیده شده به ترتیب شامل وستیبولیت (3/38%)، سینوزیت (3/28%)، رینیت آتروفیک موضعی و crusting مقاوم (7/16%)، رینولیت (5%)، اوتیت سروز مدیا (3/3%)، چسبندگی و استنوز داخل بینی (3/3%)، پرفوراسیون سپتوم بینی (7/1%)، بینی زینی شکل و تغییر شکل بینی (7/1%) و نسج گرانولاسیون (7/1%) بود. نتیجهگیری : با توجه به نتایج مطالعه شیوع کلی انواع اجسام خارجی با مطالعات مشابه هماهنگ بود. همچنین لزوم آموزش و اطلاعرسانی جهت والدین در زمینه نحوه برخورد با اجسام خارجی بینی و عدم انجام تلاش برای خارج سازی در صورت عدم مشاهده کامل و در دسترس نبودن کامل جسم خارجی و همچنین باز آموزی پزشکان و پرسنل اورژانس در زمینه نحوه برخورد با این گونه بیماران ضروری به نظر میرسد. کلید واژهها : اجسام خارجی بینی، کودکان، علائم، عوارض وصول مقاله: 10/4/85 اصلاح نهایی: 28/5/85 پذیرش مقاله: 2/6/85
http://sjku.muk.ac.ir/article-1-199-fa.pdf
2006-03-15
59
64
کلید واژهها: اجسام خارجی بینی، کودکان، علائم، عوارض
The prevalence of types of nasal foreign bodies with their clinical presentation and complications in children referring to Tohid Hospital, in Sanandaj 1380-84
http://sjku.muk.ac.ir/article-1-199-en.pdf
2006-03-15
59
64
Key words: Nasal foreign bodies
Children
Symptoms
Complication
N
Mirzaie
Mirzaie85N@yahoo.com
1
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
معرفی یک مورد ابتلا به بیماری HTLV1 در استان کردستان
چکیده HTLV1 یک رترو ویروس است که در حدود 10 تا20 میلیون نفر در جهان را آلوده نموده است. علیرغم شیوع بالای این بیماری بخصوص در مناطق آندمیک، بیماری مرتبط با HTLV1 تقریباٌ در 5% افراد آلوده اتفاق میافتد. ورود ویروس اغلب از طریق مادر به جنین یا نوزاد (از طریق جفت و هم از طریق تغذیه با شیر مادر) که راه دوم از اهمیت بیشتری برخوردار است. راه دیگر انتقال از طریق جنسی بخصوص از مرد به زن و راه سوم از طریق ترانسفیوژن و IDU ( PARENTRAL ) میباشد. در کشور ایران اولین بار در سال 1370در شمال شرقی استان خراسان به عنوان منطقه آندمیک شناخته شده همچنین بیماری از تهران، گرگان، و خوزستان گزارش شده ولی تاکنون از استان کردستان بیماری گزارش نشده بود بیمار مورد نظر دختر 28 سالهای با علائم غیر معمول همچون ضعف حرکتی اندامهای تحتانی از 8 سال پیش که تدریجاً اندامهای فوقانی را درگیر کرده بود، به اضافه پارستزی هر چهار اندام و تکرر ادرار بود. در معاینه کوادری پارزی اسپاستیک، هیپررفلکسی هر چهار اندام، پلانتار اکستانسور دو طرفه و کلونوس دو طرفه همراه با اختلال حسی دو طرفه در اندامها وجود داشت. بررسیهای پاراکلنیک شامل MRI و بررسیهای آزمایشگاهی و تست پتانسیل برانگیخته بینایی ( VEP ) نرمال بوده (بجز یک یافته غیر اختصاصی در MRI ). بیمار به مدت 8 سال تحت درمان با تشخیص M.S بوده که در نهایت جهت بیمار تست آنتیبادی HTLV1 سرم درخواست میشود که نتیجه مثبت بوده و بیمار با تشخیص بیماری HTLV1 بستری و تحت درمان قرار میگیرد. کلید واژهها : HTLV1 ، کردستان، پاراپارزی اسپاستیک، میلوپاتی وصول مقاله:21/1/85 اصلاح نهایی: 20/5/85 پذیرش مقاله: 8/6/85
http://sjku.muk.ac.ir/article-1-200-fa.pdf
2006-03-15
65
68
کلید واژهها: HTLV1 ، کردستان، پاراپارزی اسپاستیک، میلوپاتی
Report of a case of HTLV1 in Kurdistan province in 1384
ABSTRACT HTLV1 is a retrovirus, and its spread has led to infection of 10-20 million people in the world. In spite of its high prevalence, the symptoms occurs only in about 5% of the infected population. Transmission of this virus is often from mother to fetus by way of placenta or more importantly to newborn baby through breast feeding. The second way is of a greater significance. Another way of transmission of the virus is by sexual intercourse specially from man to woman and the third way is through transfusion and IDU (parentral). For the first time in Iran (in 1991) the northeastern part of Khorasan Province was labeled as an endemic area also the disease has been reported from Tehran, Gorgan and Khozestan provinces however, no case had ever been reported from Kurdistan province yet. The patient under study is a 28-Year-old girl with unusual symptoms such as and eight-year history of weakness of lower limbs with gradual spread to the upper limbs as well as paresthesia of the four limbs and urine frequency. In physical examination hypereflexia in all the four limbes and planter extensors, colonus and sensory disorders in the limbs were detected bilaterally. The paraclinical studies including MRI, laboratory tests and (VER) were normal. Only MRI revealed a non specific emblem. The patient had been treated as a case of MS for eight years. HTLV1 antibody test which had been requested, was positive. Therefore, the patient was labeled as a case of HTLV1 and hospitalized for proper treatment. Key words: HTLV1, Kurdistan, Spastic para paresis, Myelopathy
http://sjku.muk.ac.ir/article-1-200-en.pdf
2006-03-15
65
68
Key words: HTLV1
Kurdistan
Spastic para paresis
Myelopathy
B
Ahsan
behrooz.ahsan@muk.ac.ir
1
AUTHOR
SH
Afrasiabian
2
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیرآموزش مراقبت از خود برکیفیت زندگی و مشکلات جسمی بیماران تحت درمان با همودیالیز نگهدارنده
چکیده زمینه و هدف: در بیمارانی که بیماری مزمن مثل نارسایی مزمن پیشرفته کلیه دارند، افرایش عملکرد و سلامتی باید هدف اصلی مراقبت و درمان باشد. با این حال وضعیتهای عملکردی بیماران تحت درمان با همودیالیز نگه دارنده اغلب پائینتر از حد نرمال میباشد. هدف این پژوهش تعیین میزان تأثیر آموزش مراقبت از خود در کاهش مشکلات جسمی و بهبود کیفیت زندگی بیماران تحت درمان با همودیالیز نگه دارنده میباشد. روش بررسی : این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی است که در یک گروه به صورت پیش آزمون- پس آزمون در بیمارستانهای آموزشی منتخب شهر تهران در سال84- 83 انجام گرفته است. بدین منظور 32 بیمار تحت درمان با همودیالیز نگه دارنده بصورت غیر تصادفی و مبتنی بر هدف با توجه به ویژگیهای واحدهای مورد مطالعه انتخاب گردید. پس از انتخاب نمونه، واحدهای مورد پژوهش در دو نوبت به فاصله دو هفته قبل از شروع دیالیز با استفاده از پرسشنامههای تعیین نیازهای آموزشی، پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی و چک لیست مورد بررسی قرار گرفتند. سپس یک برنامه آموزشی بر اساس مشکلات تعیین شده و ویژگیهای افراد تحت مطالعه تدوین گردید و در طی دو جلسه، آموزشهای لازم توسط پژوهشگر و اساتید راهنما و مشاور به آنها ارائه گردید. بعد از پایان آموزش شاخصهای آزمایشگاهی بصورت میانگین دو ماهه بعد از آموزش، کیفیت زندگی دو ماه بعد از آموزش و چک لیستها در دو نوبت به فاصله دو هفته (هفتههای سوم و پنجم) مورد بررسی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار آماری spss و آزمونهای آماری T جفت و مک نمار استفاده شد. یافتهها : یافته ها نشان دهنده کاهش قابل توجهی در مشکلاتی همانند: بالا بودن اوره (000/0= p )، اسید اوریک(001/0= p )، فسفر (002/0= p )، پتاسیم (048/0= p )، اضافه وزن بین دو جلسه دیالیز (000/0= p )، فشار خون سیستول (001/0= p ) و دیاستول (003/0= p )، ادم (042/0= p )، خارش پوست (042/0= p )، مشکلات موضعی مسیر عروقی (007/0= p ) و افزایش کیفیت زندگی (001/0= p ) میباشد. نتیجهگیری : اجرای برنامه آموزشی مراقبت از خود در بیماران تحت درمان با همودیالیز نگه دارنده میتواند در کاهش مشکلات و افزایش کیفیت زندگی مؤثر باشد. کلید واژهها : آموزش، مراقبت از خود، کیفیت زندگی، همودیالیز وصول مقاله: 31/3/84 اصلاح نهایی: 31/3/85 پذیرش مقاله: 4/4/85
http://sjku.muk.ac.ir/article-1-201-fa.pdf
2006-03-15
69
79
کلید واژهها : آموزش، مراقبت از خود، کیفیت زندگی، همودیالیز
The effect of self-care educational program on decreasing the problems and improving the quality of life of dialysis patients
http://sjku.muk.ac.ir/article-1-201-en.pdf
2006-03-15
69
79
Key words: Self-care
Quality of life
Dialysis
SH
Baraz
1
AUTHOR
E
Mohammadi
mohamade@modares.ac.ir
2
AUTHOR
B
Broumand
3
AUTHOR