زمینه و هدف : در این مقاله اثر یک رژیم پروبیوتیکی بر روی H.pylori گزارش میشود. از عوامل مهم در کاهش موفقیت رژیمهای درمانی بر ضد عفونتهای هلیکوباکترپیلوری مقاومت و اثرات سوء آنتی بیوتیکها میباشد. لذا تلاشهای عمده در سطح جهان بر روی شناسایی پروتکلهای درمانی جایگزین و موفق تر متمرکز شده است.
روش بررسی : چهل سویه هلیکوباکتر پیلوری از 140 نمونه بیوپسی معده بیماران مبتلا به گاستریت جدا سازی شد. پس از کشت نمونههای بیوپسی در محیط اختصاصی بروسلا بلاد آگار و شناسایی باکتری با تستهای تکمیلی استاندارد، تستهای حساسیت سنجی به دو روش دیسک دیفیوژن اصلاح شده و E. Test انجام شد. مقاومت سویههای هلیکوباکترپیلوری به مترونیدازول، کلاریترومیسین، آموکسیسیلین و تتراسیکلین تعیین شد. سویههای هلیکوباکترپیلوری در بروسلا براث کشت و سپس اثر آنتاگونیستی لاکتو باسیلوس اسیدوفیلوس جدا شده از ماست بر رشد هلیکوباکترپیلوری با روش کشت توام مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها : 25 (5/55 درصد) از 45 سویه هلیکوباکترپیلوری جدا شده از بیماران، مقاوم به آنتی بیوتیک بودند. میزان مقاومت به مترونیدازول، کلاریترومیسین، آموکسی سیلین و تتراسیکلین به ترتیب 65%، 33%، 22% و 20 درصد بود. لاکتوباسیل اسیدوفیلوس توانست رشد 26 (7/57%) سویههای هلیکوباکترپیلوری را مهار کند. 16 (2/68%) از آنها مربوط به سویههای حساس و 10 (8/31%) مربوط به سویههای مقاوم به آنتی بیوتیک بودند.
نتیجهگیری : هر چند بیش از نیمی از سویههای هلیکوباکتر توسط آثار مهار کنندگی لاکتوباسیل در شرایط آزمایشگاهی مهار شدند ولی در صد سویههای مهار نشده قابل توجه است. نتایج این بررسی از این نظر با نتایج تحقیقات مشابه بطور صد در صد همخوانی ندارد. دلایل این عدم تأثیر برای ما مشخص نشد و برای درک این موضوع تحقیقات بیشتری نیاز است. ما تصور میکنیم با استاندارد کردن شرایط کار و ادامه تحقیقات با استفاده از سویههای بیشتر میزان واقعی تأثیر مهارکنندگی تعیین خواهد شد. امروزه اثر مهارکنندگی لاکتوباسیلها بر روی بعضی از پاتوژنهای انتریک در کل پذیرفته شده است، منتهی ادامه اینگونه تحقیقات برای پی بردن به مکانیسمها و فاکتورهای دخیل در آن برای کاربردی کردن نتایج ضروری است.